خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود .  حسین الهی قمشه ای

خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود . حسین الهی قمشه ای

این صفحه با اجازه و عنایت حضرت حق , به انتشار مطالب ادبی , عرفانی و تاریخی ایرانی اسلامی می پردازد و کپی برداری ازهمه مطالب آن برای عموم آزاد است
خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود .  حسین الهی قمشه ای

خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود . حسین الهی قمشه ای

این صفحه با اجازه و عنایت حضرت حق , به انتشار مطالب ادبی , عرفانی و تاریخی ایرانی اسلامی می پردازد و کپی برداری ازهمه مطالب آن برای عموم آزاد است

فصل دوم : زندگی مقدس / بخش اول : همسر مقدس

فصل دوم : زندگی مقدس

بخش اول : همسر مقدس                                                                         

آری مولودی که که تولدش در مقدس ترین خانه جهان صورت گرفته و تعلیم و تربیتش بدست مقدس ترین فرد عالم صورت پذیرفته باید با مقدس ترین بانوی خلقت نیز ازدواج کند .

اما قبل از ذکر جرئیات این موضوع ، لازم است به تولد این بانوی شریف و بخش کوچکی از زندگی خانوادگی پیامبر(ص) اشاره کنم تا از این رهگذر بار سنگین مصائب و
دشواری های حضرت محمد (ص) و حضرت فاطمه زهرا ، که از چشمها دور مانده بیشتر روشن شود و این نیست مگر غم ازدست دادن 6 فرزند در طول حیات مبارک شان است ,  برای حضرت رسول(ص) و 6 خواهر و برادر برای حضرت فاطمه زهرا (ع)  که شاید برای کمتر کسی اتفاق افتاده باشد .

مرگ فرزند به یقین بزرگترین ضربه ائی که در زمان حیات ، بر هر فردی چه پدر و چه مادر ، می تواند وارد شود .

فرزند عزیزترین دارائی هر پدر و مادر با احساسی است و مرگ او در زمان حیات دردی جانکاه است ، چه رسد به اینکه انسان مرگ شش تن از اولا د خود را بچشم ببیند در حالی که از همه سو تحت فشار اقتصادی و اجتماعی بسیار شدید قرار دارد ، و بار مسئولیت سنگین هدایت یک جامعه بدوی جاهلی را به سعادت مندانه ترین راه ها  را بدوش می کشد ، و مخالفان او با هر وسیله علیه او دست به تهاجم می زند و مدام به او حمله می کنند .

متاسفا در تاریخ زندگی پیامبر نکته های بسیار ظریفی وجود دارد که با مطالعه آنها می توان درک کرد چرا  گفته شده مصائب پیامبر اسلام(ص) از همه انبیاء الهی بیشتر بوده است .

بصورت خلاصه اگر به این موضوع بنگریم ، پیامبر(ص) پس از ازدواج با حضرت خدیجه و در طول زندگی مشترک با ایشان . صاحب دو پسر بنامهای " قاسم " و " عبدالله " و چهار دختر بنامهای "زینب " , "ام کلثوم " , " رقیه " و " فاطمه " شدند .

فرزندان پسر حضرت محمد (ص) عمر کوتاهی داشتند , جناب " قاسم" در چهار سالگی و اوج شیرینی یک نوزاد بدرود حیات گفت و جناب "عبدالله " هم در یک ماهگی وفات یافت . اما دختران حضرت عمر طولانی تری داشتند , بدین صورت که خانم  " زینب  " را حضرت خدیجه با کسب اجازه از پیامبر(ص) به نکاح خواهر زاده خود " ابو العاص" یکی از تجار مکه  درآورد . و بانو"رقیه " را "عثمان بن عفان" (خلیفه سوم) از حضرت رسول خواستگاری کرد و با او پیمان زنا شوئی بست . اما متاسفانه بانو" رقیه " در سال دوم هجرت در مدینه در گذشت پس از وفات ایشان عثمان مجددا به خواستگاری دختر دیگر حضرت رسول , "ام کلثوم " آمد و پس از موافقت پیامبر(ص) با او پیمان زناشوئی بست , اما اجل اینبار نیز مهلت نداد و بانو " ام کلثوم " هم پس ازشش سال زندگی زنا شوئی کوتاه با عثمان در سال نهم هجرت در مدینه رحلت فرمودند .

از بین دختران حضرت رسول تنها حضرت فاطمه  سلام الله علیه تا زمان رحلت پیامبر(ص) در قید حیات بودند , هفتمین فرزند حضرت رسول از مادری قبطی بنام (ماریه بنت شمعون قبطیه) متولد شد او یک پسر بنام ابراهیم بود و متاسفانه در سن دو سالگی رحلت نمود و غم دیگری بر غمهای سنگین پیامبر(ص) افزود . فراموش نکنیم که بزرگان قریش  حضرت رسول را بخاطر نداشتن فرزند زنده پسر شماتت می کردند و ایشان را  ا بتر (یعنی مقطو ع ال نسل ) می گفتند و قرآن مجید این مطلب را هم بیان نموده است . توجه بفرمائید :

قرآن مجید در سوره کوثر می فرماید :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ [١٠٨:١]

همانا ارزانی داشتیمت کوثر

فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ [١٠٨:٢]

پس نمازگزار برای پروردگار خویش و قربان کن (یا سجود و رکوع کن)

إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ [١٠٨:٣]

همانا بدخواه تو است دنباله‌بریده‌

 

ترجمه : بدرستی که ما کوثر را به تو اعطا کردیم (کوثر یعنی خیر کثیر زیاد) برای خداوند قربانی کن  که محققا دشمن تو مقطوع النسل است .

در اینجا لازم است دو نکته بسیار مهم در باره زندگی زنا شوئی حضرت رسول بیان شود .

اول اینکه چرا حضرت رسول با توجه به تعدد زوجات , که عدد آنها به9 همسر هم رسیده است . تنها صاحب یک فرزند   پسر شده  , در صورتی که در زمان  حضرت رسول داروهای پیشگیری از بارداری نبوده است .

دوم اینکه اصولا فلسفه تعدد زوجات حضرت رسول هدف دیگری غیر از انتخاب یک همسر بوده است .

با توجه به ساختار طبقاتی و اجتماعی همسر های حضرت رسول , می بینیم که هر کدام از این همسرها از یک طایفه متفاوت و طبقه اجتماعی مختلف تشکیل شده و بیشتر جنبه برقرای رابطه خویشاوندی داشته است ، والبته در برخی  از مواردفقر و بدون سرپرست داشتن یک زن دلیل ازدواج او با پیامبر(ص) بوده است .

بطور نمونه حاکم اسکندریه و مصر (مقوقس ) برسم هدیه کنیزی را بنام ماریه بنت شمعون قبطیه به سوی حضرت رسول(ص) پیشکشی فرستاد . و یا جناب ابوبکر  دختر خود عایشه را  , به جهت تقرب جستن  به پیامبر خدا(ص) بخشید . و جناب عمر هر هم به تبعیت از جناب ابوبکر یکی از دختران خود را به رسولخدا هدیه کرد ، و همسر فرزند خوانده آن حضرت هم پس از آنکه از همسرش جدا شد خود را به رسوالله هبه کرد . دیگر همسران پیامبر(ص) هم به خواست و اصرار قبائل یا خانواده و یا خودشان به عقد حضرت محمد (ص) درمی آمدند ، و هرگز پیامبر(ص) به خواست ومیل خود همسر انتخاب نکرده است . حتی ازدواج پیامبر(ص) با حضرت خدیجه به میل و خواست حضرت خدیجه صورت گرفته بود .

 بنابراین می بینیم که باردار نشدن هیچ یک از این همسران پیامبر(ص)بخاطر عدم علاقه حضرت رسول(ص) به زندگی و روابط زنا شوئی بوده است نه دلیل دیگر . در غیر اینصورت باید حداقل هر کدام از همسران پیامبر یک بار باردار می شدند در صورتی که می بینیم این اتفاق هرگز روی نداده است و هیچیک از همسرا ن حضرت رسول بجز ماریه باردار نشده اند .

اما متاسفا نه برخی از مسلمانان با عدم درک فلسفه تعدد زوجات پیامبر(ص) تهمت های ناروائی به این مرد بزرگ و الهی می زنند و متاسفا نه آب به آسیاب دشمن می ریزند و مقام عظیم این شخصیت فوق بشری و خدائی را هرگز درک نکرده وزیر  سئوال های بی پایه و اساس می برند .

شخصیت و زندگی حضرت رسول از زبان پاک قرآن بخوبی مشهود است ، ایشان چنان در عبادات و ریاضات شرعی اصرار داشتند ، که خداوند ایشان را از زیاده روی در عبادت منع می کند .به آیه 2 از سوره طه که پیامبر(ص) را از شدت سختی عبادت و پرهیز بحذر می دارد توجه کنید .

سوره طه  آیه 2 می فرماید :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

۞ طه [٢٠:١]

طه‌

مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ [٢٠:٢]

نفرستادیم بر تو قرآن را تا رنج بری‌

إِلَّا تَذْکِرَةً لِّمَن یَخْشَىٰ [٢٠:٣]

جز یادآوریی برای آنکه می‌ترسد

ای رسول , ما قرآن» را  از آن بر تو نازل نکردیم که جان خویشتن را به رنج در افکنی .

آیا این آیه در باره مردی نازل شده که همیشه مشغول سر زدن به همسران خود است؟

یا اینکه برعکس بشدت مشغول انجام عبادت و طاعات خداوند و گرفتن روزه مدام و خواندن نمازهای مستحبی و ارشاد خلق است .

شما اگر در کتب مذهب تعداد ادعیه و نماز های منصوب به رسول الله را ببیند ، حتما تعجب خواهید کرد . این مرد الهی همیشه مشغول انجام عبادت ، و یا تعلیم خلق بوده اند واکثر روزها را روزه و شبها به عبادت مشغول بوده اند .

خود شما قضاوت کنید حضرت محمد(ص) در اوان کودکی ابتدا پدر ، و سپس مادر خود را از دست می دهند و از داشتن نعمت پدر و مادر محروم می شود و رنج یتیمی را تا پایان عمر بدوش می کشند . ایشان هرگز طعم شیرین نوازشهای مادر و گرمی دستان پدر را نچشیده و این رنج بسیار دردناکی ست و تا کسی آن را نچشیده باشد نمی تواند در باره آن قضاوت کند .سپس با شغل شبانی مشغول کار می شوند . و از کودکی  با رنج و مشقت آشنامی شوند و بجای تحصیل و رفاه ، بسختی مشغول کار کردن می شوند و هیچ زمانی برای بازی و یا تفریح نداشته اند .

ایشان در جوانی به محمد امین مشهور بودند و هرگز کسی از ایشان دروغ نشنیده است . ! در انتها با دل سوزی تمام ، سالها بتنهائی در غار به تفکر و مراقبه پرداختند و با علاقه تمام به  سرنوشت ملت خود بهترین رهآورد را برای نجات آنها به ارمغان آوردند . اما بجای قدر شناسی از همه سئو تحت آزار و شکنجه جسمی و روحی قرار گرفتند و بارها از سوی کودکان کفار سنگ باران شده اند  . این رنجها آنقدر ادامه یافت که سه سال تمام در دره ائی خشک و برهوت زندانی شدند و گرسنگی و تشنگی کشیدند .

در باره دلسوزی پیامبر(ص) نسبت به مردم همین قدر بس که قرآن مجید در باره این مرد شریف و بزرگ می فرمایند :

سوره التوبه آیه 128  در این باره می فرماید :

لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ [٩:١٢٨]

همانا بیامد شما را پیمبری از خود شما گران است بر او رنج بردن شما حریص بر هدایت شما به مؤمنان است و نوازنده‌ای مهربان‌

 

همانا رسولی از جنس شما برای هدایت خلق آمده که از فرط محبت و نوع پروری , فقر و پریشانی , وجهل و فلاکت شما مردم , براو (یعنی پیامبر (ص) سخت گران می آید , و برآسایش و نجات شما (مردم) بسیار حریص و به مومنان رئوف و مهربان است .

 در نهایت پیامبر(ص) بخاطر حفظ دین اسلام وجان خود  در تاریکی شب مجبور شدند از خانه و کاشانه خود آواره شوند و سه شبانه روز در غاری پناه گرفتن و به شهر دیگری رفتند .

 اما با وجود این سفر باز هم آزارها پایان نیافت  بلکه اینبار کفار و مشرکان بروی مصلح خود شمشیر کشیدند وبصورت رسمی برای قتل این مرد بزرگ والهی به مدینه لشکر کشی کردند و بیش از 88 جنگ بزرگ و چند ده جنگ کوچک را به رسول خدا تحمیل کردند .

 جا لب اینجاست که در همه این جنگها   خود حضرت رسول در صف اول می جنگیده و بارها وبارها بشدت جراحت برداشته و در حین جنگ زخمی شده اند ، بعلاوه همین پیامبر(ص) در طول زندگی پر تلاش خود  شش بار داغ مرگ فرزند دیده و از سوی مردم جاهل و منافق آزارها دیده اند .

 بطور نمونه یهودی بود که منزلش در مسیر رفت آمد پیامبر(ص) به مسجد قرار داشت . او هر روز صبح , هنگام عبور پیامبر(ص) از زیر دیوار منزلش ، بر روی آن بزرگ وار خاکستر می ریخت و هرگز رسول خدا(ص) با وجود قدر ت در مدینه او را مجازات نکرد و حتی اعتراض هم نکرد .

در عوض تنها روزی که این مرد یهودی بدلیل بیماری نتوانست کار زشت هروزه خود را تکرار کند و بر روی پیامبر(ص) عشق و محبت خاکستر بریزد . ایشان به ملاقات او رفتند و از او عیادت کردند .

آری پیامبر(ص) با بزرگواری خود موجب شد تا این مرد به اسلام گروید و از کار خویش بشدت پشیمان شده  توبه کرد .

یا در تمام مدت عمر خود با آزار و تمسخر منافقان سروکار داشت ولی هرگز آنها را نه رسوا کرد و نه از حقوق شهروندی محروم کرد بلکه با بزرگواری تمام با آنها مدارا نمود.

متاسفانه آزار ها پس از رحلت پیامبر(ص)  هم خاتمه نیافت ودشمنان پس از رحلت پیامبر خانواده و تنها دختر ایشان را چنان تحت آزار و شکنجه قرار دادند  که آن بانوی بی همتا تنها 70 روز پس از رحلت پیامبر(ص) براثر صدمات وآرده به دیار باقی شتافتند .

اوج این جنایتها 49 سال پس از رحلت رسول الله در سال60 هجری صورت پذیرفت  که در آن  فرزند مورد علاقه پیامبر(ص) و دخترش را به همراه خانواده و تمامی فرزندانش به فجیع ترین وضع در بیابان برحوت با لب تشنه به شهادت رسانده همگی مردان را سر بریدند و زنان آنها را دست بسته به اسارت به کوفه وشام بردند و روزها در بیابان آنها را آزار و شکنجه دادن .

البته این مطالب تنها گوشه ای از مصائب و مشکلات عظیم و کمر شکن پیامبر اسلام (ص) است و اگر قدری در سیره آن حضرت دقیق شوید خواهید  دید که حقیقتا رنجهای پیامبر اسلام با رنجهای هیچ یک از انبیا الهی قابل مقایسه نیست .

این بی لطفی و بی احترامی به پیامبر(ص) و خانواده ایشان همچنان هنوز هم ادامه دارد و اکنون در شهر مدینه به زوار آن حضرت و فرزندان آن حضرت اجازه  زیارت نداده بلکه چنان آنها را از اینکار منع می کنند و این سنت پسندیده را عملی شرک آلود می دانند .

در صورتی که زیارت اهل قبور یک سنت پسندیده و مستحب است که پیامبر اکرم(ص) سفارش فرموده است و خود ایشان نسبت به کفن و دفن نزدیکانش احتمام بسیار می فرمود و همیشه از آنها به نیکی یاد می کرد و در هر فرصت ممکن به زیارت مقبره همسر محبوبش حضرت خدیجه و عموی مهربانش جناب ابو طالب می رفتند و بر سر مزار آنها دعا می خواندند .

- شرح مختصری در سیره حضرت فاطمه زهرا

در تاریخ ولادت حضرت فاطمه زهرا بین سیره نویسان شیعی و سنی اختلاف نظر وجود دارد.

برخی از علمای شیعی روز جمعه بیستم ماه جمادی الثانی از سال پنجم بعثت را  روز ولادت آن بانوی الهی نقل کرده اند ، و برخی سال دوم از بعثت را روز ولادت ایشان می دانند  .

شیخ طبرسی روز بیستم ماه جمادی الثانی سال دوم بعثت را روز ولادت آن حضرت نوشته است طبری و ابن اسحاق و ابن هشام سال تولد این بانوی گرانقدر جهان اسلام را سال پنجم پیش از بعثت می دانند .

خیرالدین الزرکی در کتاب اعلامش  ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیه را هیجده سال قبل از هجرت (پنج سال قبل از بعثت پیامبر(ص) ) و تاریخ وفات ایشان راسال یازدهم هجرت نوشته است . همچنین برخی ازمحدثان از قول زبیربن العوام متوفی به سال 36 هجری نوشته اند : حضرت فاطمه (ص)درسی امین سال عمر زندگی را بدرودگفت .

اما روایت دیگری وجود دارد که ولادت حضرت زهرا را بدین صورت روایت می نماید ، که در سال دوم از بعثت ، حضرت  جبرئیل در پیامی از طرف خداوند به حضرت رسول می فرمایند :

از امروز بمدت چهل شب را روزه بدار و از همسر خود دوری گزین و تنها به عبادت بپرداز .در پایان این پرهیز چهل شبانه روزه پیامبر(ص) به دعوت حضرت حق تعالی به معراج برده شدند و در آنجا سیبی از درختان بهشتی به ایشان داده می شود و فرمان می آید که آنرا دونیم کن و تو وهمسرت هرکدام نیمی از آن را بخورید که خداوند بشارت فرزندی پاک و مطهر را بشما می دهد  که امامان اسلام از نسل ایشان است و بزودی در سراسر جهان علما  دانشمندان و شهدای بسیاری از این فرزند پاک به منصه ظهور خواهد رسید .

پس در اینصورت سال و لادت حضرت زهرا (ع) سال دوم بعثت ، بعد از معراج است . بفرموده خود حضرت رسول  ایشان به خواست پروردگار بمدت چهل شب از حضرت خدیجه دوری گزیدند و در اعتکاف بسر می بردند و در شب چهلم به معراج برده شدند . در آنجا سیبی به حضرت  داده شد که بعدا آن سیب به دو قسمت تقسیم شد و نیم آن را حضرت خدیجه خوردند و نیم دیگر را حضرت رسول میل نمودند و همان شب نطفه حضرت زهرا بسته شد .

خود پیامبر همیشه می فرمودند که من هرگاه دلم برای بهشت تنگ می شود بوی آن را از فاطمه استشمام می کنم .

حال با توجه به اینکه معراج پس از بعثت بوده است  لذا ولادت مبارک حضرت فاطمه باید پس از بعثت باشد . اما در چه سالی ؟

دو قول مشهور در این زمینه وجود دارد .

1-سال دوم بعثت    2- سال پنجم بعثت

در صورت قبول قول دوم ، با توجه به اینکه ازدواج ایشان در سال دوم هجرت صورت پذیرفته ، پس سن آن حضرت در هنگام ازدواج باید هفت ساله باشد ، و این درست نمی نماید و اشتباه است .

پس باید ولادت ایشان در سال دوم  بعثت باشد ، زیرا در این صورت سن ازدواج حضرت در 10 سالگی ست که این روایت صحیح بنظر می آید . البته باید توجه داشت میزان رشد انسانها در هزار سال پیش بسیار بهتر و بیشتر از دوران ما بوده و اصولا جثه آنها بسیار درشتر از اکنون بوده  است .

بدلیل اختصار نمی توانیم به همه جزئیات و مسائل مربوط به زندگی این بانوی دو عالم را بپردازیم لیک آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنگی باید چشید .

پس از واقع معراج حضرت رسول ، که ذکر مختصر آن گذشت . حضرت خدیجه باردار شدند و چند ماهی که از بارداری ایشان گذشت . وجود نوزادی را بطن خویش احساس کردند که با ایشان سخن می گفت و همیشه حضرت خدیجه در خلوت با نوزاد خود صحبت می کرد .

پیامبر(ص) که راستگو ترین فرد عالم بشریت است و این خصیصه را حتی قبل از بعثت داشتند و یکی از مکارم اخلاقی ایشان محسوب می شود ، می فرمایند : من بارها وارد منزل شدم و شنیدم که حضرت خدیجه در تنهائی و خلوت با مولود در بطن خود سخن می گوید  و جواب هم می شنود.

یکروز پیامبر(ص)  پس از آمدن به منزل و شنیدن گفتگو حضرت خدیجه با طفل در بطن خود  فرمودند : یا خدیجه من تحدثین قالت الجنین الذی فی بطنی تحدثنی و تونسنی .

ترجمه : ای خدیجه با که صحبت می کنی ؟

حضرت خدیجه فرمودند : با این کودکی که در شکم دارم او مونس تنهائی  من است .[1]

سپس پیامبر(ص) فرمود : جبرئیل مرا خبر داده که این مولود دختریست پاکیزه و فرخنده که از نسل او امامان معصوم بوجود می آیند  که پس از قطع و حی و وفات من آنها خلفای حضرت حق در روی زمین باشند .[2]

در ایجا لازم است متذکر شویم این فرزند ، دختر چهارم بانو خدیجه بوده  و این نوع اخبار برای هیچ یک از سایر فرزندان حضرت رسول و حضرت خدیجه روایت نشده است  ودر حقیقت وجود نداشته است . !

اما ماجرای ولا دت حضرت زهرا با سایر اولاد حضرت رسول تفاوت زیادی دارد ،  زیرا ولادت این دخت گرامی مصادف شد با زمان اوج دعوت حضرت رسول  و به همین دلیل تمام بزرگان و سران قریش با رسول الله دشمنی آغازکرده بودند و همسران و زنان آنها نیز از بانو خدیجه روی گردانده و از ایشان دوری می جستند و از همین رو هنگام وضع حمل ، که هر زنی نیاز به کمک و مساعدت دارد ، این بانوی شریف و سرشناس تنها ماندند .

اما خداوند که پیامبر(ص) و همسرش را هرگز تنها نگذارده ، همیشه آنان را یاری کرده اند . بنوشته اکثر مورخان در همان منابع قبلی پنج بانوی بهشتی که اسامی آنان عبارتست از :

1-  حضرت آسیه همسر فرعون هم عصر حضرت موسی علیه سلام

2-حضرت صفورا همسر حضرت موسی علیه سلام

3-حضرت ساره همسر حضرت ابراهیم علیه سلام

4-حضرت هاجر همسر حضرت ابراهیم علیه سلام

5- حضرت مریم مادر حضرت عیسی علیه سلام

حضرت خدیجه را یاری کردند و در بدنیا آوردن این مولود مقدس به بانو خدیجه کمک نمودند و در پایان با دعای خیر برای فاطمه کوچک منزل پیامبر(ص)  را ترک گفتند .

در اینجا لازم است قدری به مصائب و مشکلات حضرت فاطمه دخت گرامی رسول الله بپردازیم ، فراموش نکنید که حضرت فاطمه سلام الله علیه از بدو تولد همگام با پدر بزرگوارشان در گیر مصائب و مشکلات و گرفتاریهای رسول خدا بوده اند و پا به پای پیامبر(ص)  رنج برده اند و مصیبت کشیده اند . بطور نمونه غم از دست دادن خواهر و برادر برای این بانوی با احساس بسیار دردناک بوده است . اما بخاطر عدم رنجش پدر ، در کلیه این مصائب دم فرو بسته اند و در تنهائی خود اشک ماتم بر عزیزان از دست رفته اشان می ریختند .

 ایشان هم پابه پای پدر آوارگی کشیدند و گرسنگی خوردند و هربار پیامبر(ص) برای انجام جنگی از خانه بیرون می رفتند ،  حضرت فاطمه با اضطراب تمام منتظر بازگشت پدر می ماندند و هنگامی که ایشان با جراحت زیاد و غرق خون و خسته از نبرد باز می گشتند ، این وظیفه فاطمه بود تا با صبروتحمل زخم های آن حضرت را درمان کند و از جسم رنجور پدر پرستاری نماید. آری تنها دلسوز پدر یگانه  دختر ش فاطمه بود واز همین روست که پیامبر لقب مشهور ام ابیها (یعنی مادر پدر)را به آن بانوی بزرگوار دادند .

ایشان چنان واله وشیدای حضرت رسول بودند که پس از رحلت پیامبر بشدت اندوهناک  و غصه دار شدندکه تنها هفتادو چند روزپس از رحلت حضرت رسول(ص) زنده ماندند ، و در این ایام کوتاه نیز در تمامی اوقات شب و روز به ریختن اشک و برآوردن ناله های  جانسوزدر فراق پدر مشغول بودند در اینباره مورخان می نویسند ، مردم مدینه از شدت ناله ها و اشک های خونبار در غم از دست دادن پیامبر خدا (ص) که توسط حضرت فاطمه زهرا در شب و روز ریخته می شد ، به علی علیه سلام شکایت بردند ، که ما دیگر آسایش نداریم . به فاطمه بگوئید که یا در شب و یا در روز برای رسول خدا عزاداری کنند تا ما فرصت استراحت داشته باشیم . و بدین ترتیب بود که حضرت فاطمه از آن پس برای عزاداری روزها از مدینه خارج می شد و در کنار گودالی که بعدها به بیت الحزان نامیده شد در زیر سایه درخت کوچکی به عزاداری مشغول می شدند . اما بد خواهان اینبار نیز تاب نیاوردند و با خباثت تمام درخت را از ریشه در آوردند وبانوی غم دیده ما در زیر آفتاب سوزان عربستان ودر بیابان در فراق پدر خویش اشک
می ریختند.! ! !

سپس در جریان واقعه هجوم اوباش مدینه به خانه فاطمه و علی برای گرفتن بیعت اجباری  برای جناب  ابوبکر، بشدت توسط قنفذ و یارانش مصدوم شدند و به بستر افتادند ، و در نهایت با همین مصدمیت و آزارهائی که از ناحیاوباش مدینه به ایشان وارد شد , با قلبی شکسته و تنی مجروح ، از جهان فانی به سرای ابدی هجرت کردند و علی(ع) را در غم سنگین فراق تنها گذاشتند .

اکنون به برخی از نامهای این قدیسه بی نظیر می پردازیم . مهمتری نامهای این مولود مبارک که از وجود مقدس ایشان امامان , علما ,دانشمندان , عرفا و شهدای زیادی با عرصه هستی نهادند را ذکر می کنیم  .

از جمله نامهای مبار ک ایشان می توان به :

  1- فاطمه  یعنی جدا و بریده شده از هر زشتی و از هر بدی و باز گرفته شده از هر گونه
 آلودگی های طبیعی .

  2 - صدیقه کبرا یعنی شخص که در تمتم عمر از ایشان دروغی شنیده نخواهد شد  .

  3- مبارکه یعنی بسیار مبارک و خوش یومن و دارای نسل با برکت و ذریه او همه با برکت اند .

  4- طاهره یعنی پاک و مطهر از هرگونه آلودگی

 5- زکیه   یعنی نمو کننده در کمالات و خیرات   

 6- راضیه یعنی راضی به قضای الهی

 7- مرضیه یعنی پسندیده خداوند و دوستان خداوند

 8- محدثه یعنی خبر دهنده از غیب و کسی که ملا ئکه و فرشتگان با او سخن می گویند .

 9 بتول  یعنی کسی که ناپاکی زنانه گی در خود ندیده است .

 10 زهرا یعنی نورانی  به نوردرو نی و بیرونی (هنگام عبادت ایشان , از محراب او نور  به آسمان می تابیده است).[3] اشاره کرد  .

از جمله امتیازاتی که ایشان نسبت به سایر دختران پیامبر(ص) داشتند , می توان به موارد ذیل اشاره نمود  :

1- تاثیر میوه بهشتی در بسته شده نطفه ایشان .

2- سخن گفتن در حالت جنینی با مادر خویش .

3- انتصاب به رسول الله بعنوان پدر ایشان .

4- احترم بسیار ویژه ای که پیامبر(ص) برای ایشان قائل بودند و مشابه ای نداشته است .

5- بوسیده شدن دست فاطمه توسط پیامبر اسلام(ص) در حضور جمع بصورت مکرر .

6- همسری حضرت علی علیه سلام که شأن و مقام بزرگی در نزد خداوند و رسول الله دارد .

7- مادر امامان معصوم همچون امام حسن مجتبی علیه سلام وامام  حسین علیه سلام .

و بسیاری دیگر از فضائلی که در این مختصر نمی گنجد را می توان برای آن حضرت ، بانوی بانوان خلقت و سرور زنان اهل عالم فهرست کرد .

البته عظمت , شان , شرافت و قداست آن بانوی بزرگوار بحدیست که باید در کتابی جداگانه به آنها پرداخت , اما ذکر این نکته ضروزیست که بارها از زبان مبارک همه ائمه علیه سلام نقل شده که می فرمودند هر آینه زمانی که ما به مشکلی بر می خوریم تنها با مراجعه به ساحت مقدس حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه گره کار ما توسط دستان مطهر ایشان باز میشود . و این از مقام عالی این بانوی خجسته در نزد خالق بی همتا خبر میدهد . ما هم با تمام ادب و احترام به پیشگاه آن بانوی معظم سر احترام فرو می آوریم و از ایشان استعانت و یاری می طلبیم باشد تا شفیعه ما در درگاه الهی باشند.

بسم الله الرحمن الرحیم

«اللهم صل علی الصدیقه الشهیده فاطمه الزکیه حبیبه حبیبک و نبیک و ام احبائک و اصفیائک التی انتجبتها و فضلتها و اخترتها علی نساء العالمین اللهم کن الطالب لها ممن ظلمها واستخف بحقها و کن الثائر اللهم بدم اولادها اللهم و کما جعلتها ام ائمه الهدی و حلیله صاحب اللواء و الکریمه عند الملاء الاعلی فصل علیها وعلی امها صلوه تکرم بها وجه ابیها محمد صلی الله علیه و آله و تقر بها اعین ذریتها و ابلغهم عنی فی هذه الساعه افضل التحیه والسلام»

 خدایا درود بفرست بر بانوی صدیقه فاطمه ی پاکیزه صالحه که اوست حبیبه ی تو و پیامبرت و مادر اولیاء و برگزیدگان تو (امامان معصوم) آن بانویی که برگزیده ای و برتری داده ای و انتخاب کرده ای او را بر زنهای جهانیان خدایا تو داد او را از ستمگرانش بستان و از کسانی که حق او را سبک شمردند باز خواست نما و خونخواه خون فرزندان او باش خدایا همچنان که او را مادر امامان هدایت و همسر صاحب لواء (علی) و بزرگوار در نزد ملأ اعلی (ملائکه) مقرر داشتی پس درود بفرست بر او و آن درود و صلواتی که روشن گردانی چشمهای ذریه ی او را و برسان به آنان از طرف من در این وقت بهترین تحیت و سلام را.



[1] - ناسخ التواریخ صفحه 23 ’ شرح اصول کافی صفحه 85  ’ مرآت العقول البدایه

[2] -همان منابع صفحه قبل + البدایه و النهایه جلد 2 صحفه 294 ’ کشف الغمه صحفه 13 و 139  ’ سیره ابن هشام صفحه 121 و 376

[3] - کتاب دوائر العلوم و همان منابع قبلی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد