خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود .  حسین الهی قمشه ای

خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود . حسین الهی قمشه ای

این صفحه با اجازه و عنایت حضرت حق , به انتشار مطالب ادبی , عرفانی و تاریخی ایرانی اسلامی می پردازد و کپی برداری ازهمه مطالب آن برای عموم آزاد است
خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود .  حسین الهی قمشه ای

خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود . حسین الهی قمشه ای

این صفحه با اجازه و عنایت حضرت حق , به انتشار مطالب ادبی , عرفانی و تاریخی ایرانی اسلامی می پردازد و کپی برداری ازهمه مطالب آن برای عموم آزاد است

- فصل سوم / بخش ششم : زندگی در کنار جنگ (زندگی مقدس )

بخش ششم : زندگی در کنار جنگ (زندگی مقدس )

در طول مدتی که جنگها بوقوع می پیوست . زندگی عادی مسلمانان در مدینه جریان داشت و عبارت بود از کار سخت وطاقت فرسا بر روی زمین و عبادت خداوند در مسجد و خانه و این دو بیشتر وقت مسامانان را بخود اختصاص میداد .

فقر هنوز گربیان عده زیادی از مسلمانان را گرفته بود . خانواده پیامبر که عبارت بود از علی(ع) و فاطمه(ع) بهمراه دو فرزندش حسن و حسین علیهما سلام هم ازاین قائده مستثنا نبودند . علی که همه دارائی خود را در مکه از دست داده بود برروی زمین مردم کار میکرد و زندگی فقیرانه ائی داشت . روزهائی بود که قوت خانواده او تنها نان جو خالی بود . اما فاطمه سلام الله علیه هرگز از این بابت به علی(ع) شکایت نمی کرد و با قناعت تمام با این وضع مدارا می نمودند .

اکنون خانه علی(ع) نزدیک مسجد پیامبر بود و مانند همه اصحاب دری از خانه اش به مسجد باز می شد . در حقیقت ده خانه اطراف مسجد بود که از هرکدام دری به مسجد باز میشد و از این در به مسجد رفت وآمد میکردند .

این وضع ادامه داشت تا اینکه روزی پیامبر(ص) فرمود : جبرئیل بمن وحی آورده که باید بجز در  خانه علی(ع) ، در سایر خانه ها که به مسجد باز بود ، بسته شود ، و سایر اصحاب بجز از حضرت علی(ع) می بایست مانند سایر مسلمین از در اصلی مسجد وارد خانه خدا شوند .

اینکار با مخالفت و بی میلی اصحاب انجام شد و تنها علی(ع) بود که از خانه اش دری به مسجد پیامبر (ص) باز می شد.

کم کم با بیشتر شدن توجه پیامبر(ص) به علی(ع) و تمجید و تعریف فراوان از او به مناسبت های مختلف ، آتش کینه و حسادت بعضی از اصحاب نسبت به علی روشن شد و کم کم شعله گرفت . هرروز پیامبر(ص) ساعتی را با علی علیه سلام خلوت میکرد و اینکار بصورت یک برنامه روزانه در آمده بود . هیچ کس از محتوای مطالب رد و بدل شده بین علی (ع) و پیامبر (ص) آگاهی نداشت . اما بی شک مطالب مربوط به مسائل علمی و قرآنی بوده است . از سایر اصحاب تنها سلمان مانند علی البته بسایر کمتر ساعاتی را با رسول الله خلوت میکردند .

اندک اندک سروصدای اصحاب بشکایت بلند شد و به همین خاطر علی (ع) مجبور می شدند تا گاهی سئوالات مهم خویش را از پیامبر در جمع اما بصورت در گوشی بپرسند از همین رو سایر اصحاب هم شروع به انجام اینکار کردند و مرتب در بین جمع با پیامبر(ص) در گوشی صحبت میکردند و این کثرت و تکرار موجبات آزرده شدن پیامبر(ص) را بمرور فراهم ساخت . از همین رو حضرت جبرئیل نازل شد و این آیه از سوره مبارکه المجادله را به پیامبر وحی نمود .

 

آیه 13 از سوره مبارکه المجادله که می فرماید :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَةً ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَأَطْهَرُ ۚ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ [٥٨:١٢]

اى کسانى که ایمان آورده‌اید، هرگاه با پیامبر [خدا] گفتگوى محرمانه مى‌کنید، پیش از گفتگوى محرمانه خود صدقه‌اى تقدیم بدارید. این [کار] براى شما بهتر و پاکیزه‌تر است؛ و اگر چیزى نیافتید بدانید که خدا آمرزنده مهربان است.

خلاصه ترجمه :

ای اهل ایمان هرگاه بخواهید که بارسول سخنی سری بگوئید (یا سئوالی کنید) پیش از این کار باید ( مبلغی) صدقه دهید که این صدقه برای شما بهتر و پاکیزه تر است (که شمارا از سئوال بیجا برکنار و از بخل و لئامت شمارا پاک می گرداند ) و اگر از فقر چیزی برای صدقه نیابید در این صورت خداوند البته آمرزنده و مهربان است و شما را می بخشد .

این آیه در صبح یکی از همین روزها نازل شد و در پایان همان روز توسط آیه 14 همان سوره مبارکه منسوخ شدو این حکم تنها یک روز اعتبار یافت .

آیه 14 از سوره مبارکه المجادله که می فرماید :

أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَاتٍ ۚ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [٥٨:١٣]

آیا ترسیدید که پیش از گفتگوى محرمانه خود صدقه‌هایى تقدیم دارید؟ و چون نکردید و خدا [هم‌] بر شما بخشود، پس نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و از خدا و پیامبر او فرمان برید، و خدا به آنچه مى‌کنید آگاه است.

 

علی علیه سلام فرمود در این مدت هیچ کس با پیامبر(ص) به نجوا سخن نگفت و من پس از اطلاع از این حکم در ابتدای روز یک در هم را به ده دینار تبدیل کرده و هربار که می خواستم با رسول الله (ص) نجواکنم دیناری صدقه می دادم و اینکار را تا پایان روز ادامه دادم و 10 دینار بدین ترتیب تمام شد .

فلسفه این حکم را خدا بهتر می داند . اما می توان حدس زد که یک دلیل آن تعیین اهمیت این چنین سخن گفتن در نزد اصحاب بوده است و آیا در صورت لزوم پرداخت صدقه باز هم کسی پیدا می شود که بخواهد با رسول(ص) سخن سری بگوید ؟

و ضرورت سخن گفتن بنجوا در نزد ایشان چقدر است ؟ آیا حاضرند در این صورت باز هم سخن سری با پیامبر (ص) بگویند ؟ یا خیر ؟

همچنان که دیدید کسی بجز از علی(ع) این حکم را انجام نداد و به فرموده ایشان هیچ حکمی در قران نیست که علی (ع) آنرا قبل از منسوخ شدن یا همیشه انجام نداده باشد .

به هرحال این حکم ، از طرفی باعث ایجاد آسایش برای پیامبر(ص) می شد که گاه وبیگاه دیگران به بهانه های واهی و سخنان بیهوده مزاحم ایشان نشوند و اگر سخن مهمی دارند برای  آن صدقه به پردازند و سپس به پیامبر(ص) مراجعه کنند .

این ماجرا توسط اکثر علمای شیعه و سنی در ذیل تفسیر این آیه نقل شده است و منابع تفسیری ما همه این را گواهی میدهند .

- ماجرای کساء پیامبر صلوات الله علیه و اله  -

بنقل از جابر بن عبدالله انصاری و ابن عباس و بسیار دیگر از صحابه بزرگ رسول خدا وبنقل از علی مرتضی(ع) فاطمه سلام الله علیه فرمودند :

 در ایامی روزی پیامبر(ص) پس از ادای فریضه نماز ظهر مطابق معمول بمنزل  من وارد شدند و فرمودند :

 سلام بر تو ای دخترم و نور چشمم و پاره تنم گویا در خود کسالتی احساس می کنم.

فاطمه سلم الله علیه فرمودند : من عرض کردم  بخداوند پناه میدهم تورا ای پدرم . وپیامبر(ص)فرمودند : آن کساء یمانی را بیاور تا قدری در آن استراحت کنم .

پس آوردم کساء یمانی را و پوشاندم آن را و داشتم نگاه میکردم به او که دیدم چهراش می درخشد بمانند ماه تمام در شب چهارده ام .ساعتی نگذشته بود که ناگاه فرزندم حسن آمد و گفت : سلام بر تو ای مادر .

گفتم : سلام بر تو باد ای نور دیدة ام ومیوه دلم

 پس گفت ای مادر : من استشمام میکنم نزدتو بوی پاکیزه ائی گویا بوی جدم رسول خداست .

گفتم : بلی جدتو زیر کساءست .

 پس آمد حسن نزدیک کساء و گفت : سلام برتو ای جد بزرگوارم ای رسول خدا آیا اجازه می فرمائید برای من که داخل شوم باتو زیر کساء ؟

پیامبرفرمود : بر تو باد سلام ای فرزندم ایصاحب اختیار حوض من اجازه دادم بتو .

 پس داخل شد با او زیر کساء .

ساعتی نگذشته بود که ناگاه فرزندم حسین وارد شد و گفت: سلام برتو ای مادر .

 گفتم : سلام بر تو ای فرزندم و ای نور دیده ام و میوه دلم .

سپس حسین گفت : ای مادر ، من استشمام می کنم نزد تو بوئی پاکیزه که گویا بوی جدم رسول خداست .

پس گفتم : بلی براستی جد تو و برادرت زیر کساء هستند .

 پس نزدیک شد حسین به طرف کساء و گفت: سلام برتو ای جد بزرگوار سلام برتو ای کسی که انتخاب کرده او را خداوند آیا اجازه میدهی برای من که باشم باشما در زیر کساء ؟

پیامبر فرمود : سلام برتو ای فرزندم و شفاعت کننده امتم اجازه دادم به تو .

پس داخلی شد حسین با آندو در زیر کساء ، پس آمد آنگاه ابولحسن علی بن ابی طالب و گفت : سلام بر تو ای دختر رسول خدا .

پس گفتم : سلام بر تو ای اباالحسن و ای امیر مومنان .

پس گفت : ای فاطمه براستی من استشمام می کنم نزدتو بوی پاکیزه گویا بوی برادرم و پسر عمویم رسول خداست .

گفتم : بلی اوست با دو پسرانت زیر کساء .

 پس آمد علی نزدیک کساء و گفت: سلام برتو ای رسول خدا آیا اجازه می دهی برای من  تا باشم با شما  زیر کساء ؟

سپس پیامبر فرمود : سلام بر تو ای برادر من ای وصی و جانشین و صاحب لوای من اجازه دادم  بتو .

 پس داخل شد علی زیر کساء سپس من به نزدیک کساء آمدم و گفتم : سلام برتو ای پدر بزرگوارم ای رسول خدا آیا اجازه می دهی بمن تا باشم با شما زیر کساء .

پیامبر فرمود : سلام بر تو ای دخترم و ای پاره تنم اجازه دادم بتو .

پس داخل شدیم زیر کساء وقتی کامل شد جمع زیر کساء پس گرفت پدرم رسول خدا دو طرف کساء را و اشاره کرد با دست راستش به آسمان و گفت: بارخدایا براستی اینان اهل بیت من و خواص و حامیان من اند گوشت آنها از گوشت من است و خون آنها از خون من است. اذیت می کند مرا آنچه اذیت کند آنها را  و اندوهناک مکند مرا آنچه اندوهناک می کند آنها را  من در جنگم با آنکه جنگ کند با آنها و در صلحم با آنکه صلح کند باآنها  و دشمنم با آنکه دشمنی کند با آنها و دوستدارم آنکه را دوست دارد آنها را . براستی آنان از من و من از آنان هستم . پس قرار دهده دورودها و برکات و رحمت و آمرزش و خشنودیت را برمن و بر آنان  و از بین ببر از آنان  پلیدی را و پاک گردان آنان را پاک کردنی .

پس فرمود  خداوند ارجمند بزرگوار : ای فرشتگان و ای ساکنین آسمانهایم براستی من نیافریدم آسمان برافراشته و نه زمینی هموار و نه ماه روشن و نه آفتاب در خشنده و نه فلکی دور زنده و نه دریائی که جریان دارد (1)و نه کشتی که سیر می کند مگر در سایه محبت و دوستی این پنج تن آنانکه زیر کساء هستند  .

پس گفت جبرئیل امین : ای پروردگار من کیانند زیر کساء ؟

پس فرمود خداوند ارجمند بزرگوار : آنان خاندان نبوت و کان رسالت اند آنان فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش هستند .

پس گفت جبرئیل امین : ای پروردگار من آیا اجازه می دهی بمن که  فرود آیم به زمین تاباشم با آنان ششمی ؟

پس فرمود خداوند بزرگوار ارجمند : بلی اجازه دادم بتو .

پس فرود آمد جبرئیل امین و گفت : سلام بر تو ای رسول خدا خداوند علی  اعلی سلام می خواند بتو و مخصوص می گرداند به تو و مخصوص می گرداند تورا به درود و اکرام و می فرماید  بتو  قسم به عزت و جلالم من نیافریدم آسمان برافراشته و نه زمین هموار و نه ماه روشن و نه آفتاب در خشنده  و نه فلکی که دور می زند و نه دریائی که جریان دارد [1] ونه کشتی که سیر می کند مگر بخاطر شما و بخاطر محبت و دوستی شما و اجازه فرمودند بمن که داخل شوم با شما آیا جازه می فرمائید بمن ای رسول خدا ؟

پس فرمود رسول خدا : سلام برتو ای امین وحی خدا بدرستیکه چنین است بلی اجازه دادم بتو پس داخل شد جبرئیل با ما زیر کساء .

پس گفت به پدرم : براستی که خداوند وحی فرستاده درباره شما و می فرماید : براستی اراده کرده خداوند که از بین ببرد از شما خاندان پلیدی را و پاکیزه گرداند شما را پاکیزه گردانیدنی .

پس گفت علی به پدرم : ای رسول خدا خبر ده بمن چه شرافت است و جمع شدن زیر این کساء نزد خداوند.

پس فرمود پدرم  : درود فرستد خداوندبر اوو خاندانش قسم به آنکه مبعوث کرده مرابحق پیامبروانتخاب کرده مرا به رسالت نجات دهنده . که یاد نمی شود  خبر کساء ما در مجلسی  از مجالس اهل زمین و در آن باشد جمعی از پیروان و دوستداران ما مگر اینکه نازل شود بر آنان رحمت و فراگیرد اطراف آنان را فرشتگان و طلب آمرزش می کنند بر آنان تا زمانی که متفرق شوند .

پس گفت علی بن ابی طالب در این هنگام : قسم به خدا ما رستگار شدیم و رستگار شدند پیروان ما .قسم به پروردگار کعبه .

پس فرمود پدرم رسول خدا : ای علی قسم به آنکه مبعوث کرده مرا به حق پیامبر و انتخاب کرده مرا به رسالت نجات دهنده که یاد نمی شود خبر کساءما در مجلسی از مجالس اهل زمین و در آن باشد جمعی از پیروان ما و دوستداران ما در میان آنان صاحب اندوهی باشد مگر اینکه گشایش دهد خداوند اورا و یا صاحب غم مگر اینکه برطرف کند خداوند غم اورا و یا صاحب حاجتی مگر اینکه برآورده کند خداوند حاجتش را پس گفت علی در این هنگام قسم به خدا رستگار و خوشبخت شدیم ما و همچنین پیروان ما رستگار و خوشبخت شدند در دنیا و آخرت . قسم به پروردگار کعبه .

و در همین هنگام بود که آیه 33 از سوره مبارکه الاحزاب بر پیامبر (ص) نازل شد که در انتهای این آیه  میفرماید :

إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا [٣٣:٣٣]

ترجمه :خداوند چنین می خواهد که رجس و هرنوع آلایش را ازشما خانواده نبوت (اهل بیت) ببرد و شما را از هر عیب پاک ومنزه گرداند ( آیه به نقل جمهور مفسرین در باره شخص پیامبر(ص) و علی علیه سلام و حسنین است و اگر در باره همسران پیامبر(ص) بود بایستی ضمیر مونث بکار می برد چرا که همسران پیامبر(ص) همه مونث هستند در صورتی که در اینجا ضمیر مونث نیست و مخاطب این جمله اهل بیت پیامبر (ص) که حضرت فاطمه سلام الله علیه  دختر پیامبر(ص) و علی بن ابی طالب پسر عمو و برادر و داماد پیامبر(ص) و حسن و حسین(ع) دو نوه پیامبر(ص) و شخص پیامبر(ص) است .[2]

ما هم بدلیل تبرک و سود جستن خوانندگان محترم از این خبر آن را بصورت کامل نقل کردیم و این روایت محکم تقریبا در همه کتب دعا مذکور است و علاقه مندان می توانند برای مطالعه به کتاب ارجمند مفاتیح الجنان اثر شامخ جناب شیخ عباس قمی مراجعه نمایند .

اما ما در اینجا می خواهیم از نقطه نظر دیگری موضوع را مورد بررسی قرار دهیم . تا برای آن دسته از خوانندگان عزیز را که با وجود این منابع و نوشته ها تردیدی نسبت به موضوع دارند جای شکی باقی نماند

در اینجا موضوع دارای دو وجه است اول وجه انسانی و دوم وجه خدائی :

- اول یک خانواده و پیوندهای موجود در این خانواده که در راس هرم این خانواده وجود شخص پیامبر(ص) است که در وابستگی اعضاء آن از لحاظ نسبی و سببی ، هیچ شکی نیست . یعنی پیامبر(ص) بهرحال پدر حضرت فاطمه(ع) است و علی علیه سلام  پسر عمو و داماد پیامبر(ص)  است و فرزندان حضرت فاطمه و علی علیهما سلام که عبارتند از حسن و حسین و زینب و ام کلثوم نوه های های پیامبر(ص) هستند و در این پیوند ها هیچ شکی نیست .

- دوم و جه خدائی پیامبر(ص)  که رسول الله است و آخرین وبزرگتری پیغمبر عالم بشریت هستند و در نزد خداوند دارای مقامی ارجمندند و همانگونه که خداوند در قران ایشان را توصیف میفرماید .

همانطور که قبلا ذکر شد طبق آیات شریفه قرآن در سوره مبارکه النجم آیات 3 و 4 آنجائیکه میفرماید :  و ما ینطق عن الهوا (3) ان هو الا وحی یوحی(4)

ترجمه :  و(پیامبر) هرگز به هوای نفس سخن نمی گوید .(3) سخن او (پیامبر ) هیچ غیر از وحی خدا نیست .(4)

یعنی تمام فرمایشات پیامبر(ص)  بدون استثناء عین وحی خدا وند است و هیچ چیز غیر از وحی خداوندنیست ، وایشان چیزی از جانب خود نمی گوید . درغیر این صورت سایر احکام دینی که از طریق پیامبر(ص)  به ما رسیده است باید مورد شک وتردید قرار بگیرد.

اکنون چند سئوال ساده از شما می پرسیم .

- آیا شما بعنوان فرزند پدر و مادر خویش را دوست ندارید ؟

- آیا شما بعنوان یک پدر فرزند خویش را دوست ندارید ؟

- آیا شما بعنوان یک پدر بزرگ نوه های خود را دوست ندارید؟

-آیا رسول الله که نسبت به همه بشریت عشق می ورزد نسبت به فرزند خویش و فرزندان او عشق و محبت ندارد ؟

-آیا پیامبر (ص)نسبت به  علی (ع)که از کودکی در دامان او بزرگ شده و اکنون برادر و پسر عمو و داماد و پدر نوه های  اوست  و بارها وبارها بعنوان اولین پیرو صدیق و وفادارش جان او را نجات داده و باعث سربلندی دین اسلام شده عشق و محبت نداردو او را دوست ندارد ؟

پس اگر پاسخ کسی  به این سئوالات منفی ست . ما را با او کاری نیست . !

 اما اگر بعنوان یک انسان منصف پاسخ او به این سئوالات مثبت است . پس از او سئوال
می کنیم ، زمانی که پیامبر(ص) می گوید گوشت و خون فاطمه ازمن است و هرکس اورا بیازارد مرا آزرده ، و هرکس با او دشمنی بورزد با من دشمنی کرده و هرکس با من دشمن است پس با خدا دشمنی کرده .

1-  پس تکلیف آن افرادی که کوتاه زمانی پس از رحلت حضرت رسول به خانه فاطمه سلام الله علیه حمله کردند و آنجا را به آتش کشیدند چیست ؟ !

2- کسانی که با ضرب و شتم ایشان را چنان مجروح کردند که بر اثر این جراحات به شهادت رسیدند چیست ؟ ! (اگر منکر این اتفاق هستید پس مقبره آن بانوی بی نظیر حضرت فاطمه زهرا را بما نشان دهید)

3- پس تکلیف کسانی که  به خانه علی(ع) حمله کرده و در مقابل دیدگان او به همسرش و دختر پیامبر(ص) ، سیلی زدند و علی علیه سلام را با طناب بسته و بزور به شورای شهر مدینه برده و او را وادار به بیعت کردند چیست؟

4- پس تکلیف کسانی که مدتی پس از رحلت پیامبر(ص)  علی(ع) را در مسجد کوفه و در حال سجده ، نماز صبح با شمشیر زهردار زخمی کردند و محکم بر سرش ضربت زدند که تنها دو روز بعد از این ضربه شهید شدند چیست ؟

5- پس تکلیف کسانی که نوه بزرگ پیامبر(ص)  امام دوم شیعیان ،امام حسن(ع) فرزند اول فاطمه دختر عزیز پیامبر(ص) را با زهر شهید کردند چیست ؟

6- پس تکلیف آن اشخاصی که فرزند دوم فاطمه و نوه پیامبر(ص) را در صحرای کربلا با لبان تشنه بشهادت رساندن و سر بریدند و خانواده و دختر دیگر حضرت فاطمه(ع) و پیامبر(ص)  را به اسارت ، پای پیاده از عراق به شام بردند چیست ؟

 آیا این آیه قرآن مجید در باره این افراد نیست که می فرماید در آیه 10 از سوره مبارکه التوبه :

لَا یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ [٩:١٠]

در باره هیچ مؤمنى مراعات خویشاوندى و پیمانى را نمى‌کنند، و ایشان همان تجاوزکارانند.

 آنان در حق اهل ایمان هیچ مراعات خویشی یا عهد و پیمان را نخواهند کرد و هم آنها بسیار متعدی و ستمکارند .

7- و البته هزاران جنایت دیگر که درحق خانواده پیامبر(ص)  کردند که خداوند در قرآن امر به نیکی به آنان نموده و اجر و مزد رسالت را محبت اهل بیت پیغمبر می داند چیست ؟

چنانچه در سوره مبارکه الشوری آیه 23  می فرماید :

ذَٰلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ [٤٢:٢٣]

این همان [پاداشى‌] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهاى

 

شایسته کرده‌اند [بدان‌] مژده داده است. بگو: «به ازاى آن [رسالت‌] پاداشى

 

از شما خواستار نیستم، مگر دوستى در باره خویشاوندان.» و هر کس نیکى

 

به جاى آورد [و طاعتى اندوزد]، براى او در ثواب آن خواهیم افزود. قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است.

 

این بهشت ابد همان است که خدا به بندگانی که ایمان آورده ونیکو کار شدند بشارت آن را داده است . ای رسول ما به امت بگو من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودت و محبت مرا در حق خویشاوندان من منظور دارید و دوستدار آل محمد (ص) باشید که این اجر هم بنفع امت و برای هدایت یافتن آنها است وهرکه کار نیکو انجام دهد ما بر نیکوئیش می افزائیم که خدا بسیار آمرزنده و پذیرنده شکر بندگان است .

حتی خود پیامبر(ص)  در قرآن مامور انجام نیکی به اهل بیت خود شده است .

و آیا این آیه که به پیغمبر(ص)  تذکر می دهد تا حقوق ارحام و خویشان خود را ادا فرمایند به ما مربوط نیست ؟

آیه 38 از سوره مبارکه الروم که می فرماید :

فَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [٣٠:٣٨]

پس حق خویشاوند و تنگدست و در راه‌مانده را بده. این [انفاق‌] براى کسانى که خواهان خشنودى خدایند بهتر است، و اینان همان رستگارانند.

ای پیغمبر حقوق ارحام و خویشان (خود) و مسکینان  و در راه ماندگان  را  ادا کن  که  صله رحم و احسان به فقیران برای آنان که مشتاق لقای خدا هستند بهترین کار است و هم اینان رستگاران عالمند .

و یا آیه دیگری که مجددا به پیامبر(ص)  رعایت حقوق خویشاوندان و ارحام گوشزد می کند برای ما نیست ؟

آیه 26 از سوره مبارکه الا سرا که می فرماید :

وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا [١٧:٢٦]

و حق خویشاوند را به او بده و مستمند و در راه‌مانده را [دستگیرى کن‌] و ولخرجى و اسراف مکن.

 

 ای رسول حقوق خویشاوندان و ارحام خودت را اداکن و نیز فقیران و راهگذران بیچاره را به حق خودشان برسان و هرگز اسراف روا مدار .

ویا در آیات 83 و 177 سوره مبارکه بقره و 8 و 36 النسا و 22 سوره مبارکه نور

در اینجا لازم است تا یک بار برای همیشه تفاوت بین همسران پیامبر و اهل بیت ایشان را روشن کنیم . خداوند کریم در آیات قرآن مجید بارها همسران پیامبر(ص)  را بعنوان (یا نساء نبی مورد خطاب قرار داده که در سوره مبارکه نور است و خانواده پیامبر(ص)  را با عنوان، اهل بیت مورد خطاب قرار داده است .

و منظور از  اهل بیت دختر ایشان و همسر و فرزندان  ایشان اند ، یعنی فاطمه(ع) و همسرش و فرزندانش .

و آیا اهل بیتی که خداوند آنها را از هرنوع پلیدی و ناپاکی تطهیرشان کرده می توانند دروغ بگویند ؟ یا پیرو هوای نفس خویش شوند ؟ یا مرتکب گناهی شوند ولو هرچند کوچک ؟

 البته که نه ! ! !

آیا  علی که از کودکی در دامان پیامبر(ص) بزرگ و تربیت شده وفداکاریهایی که در راه گسترش اسلام از خود نشان داد و مقام برادری که خود حضرت رسول(ص)  به ایشان عنایت فرموده دلیل محبت قلبی حضرت رسول به ایشان نیست ؟

حقیقتا زمانی که خداوند در آیه 23 سوره مبارکه الشوری می فرماید : ای رسول ما به امت بگو من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودت و محبت مرا در حق خویشاوندان من منظور دارید و دوستدار آل محمد (ص) باشید که این اجر هم بنفع امت و برای هدایت یافتن انها است وهرکه کار نیکو انجام دهد ما بر نیکوئیش می افزائیم که خدا بسیار آمرزنده و پذیرنده شکر بندگان است .

این آیه با تفکر شعیان علی(ع) مطابقت ندارد ؟

آیا جز این است که ، آنها علی(ع) را جانشین برحق رسول می دانند و معتقدند ایشان و یازده فرزند ایشان امامان برحق اسلامند و برای هدایت بشر آمده اند .

و آیا در کتب صحیح مسلم و صحیح بخاری از بزرگان اهل سنت و جماعت نیامده است که پیامبر(ص) فرمودند :

امامان دوازده نفر و همگی از قریش اند . و باز نفرموده اند که مهدی فرزند من است و نامش نام من است و در پایان جهان ، حتی اگر یک روز به آن مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی می کند تا او ظهور کند و جهان را از عدل و داد پر خواهد نماید ، زمانی که از ظلم و جور پر شده باشد .

در صفحات آینده خواهیم دید که تا چه حد این سخن درست است .

بنقل و ثبت اکثر مورخین اهل سنت و شیعه ، عایشه می گوید : هر بار پیامبر(ص)  
می خواستند به مسافرت بروند آخرین شخصی را که ملاقات می کردند فاطمه(ع) بود که از او خداحافظی می کردند و یا هرگاه که از سفر باز می گشتند اولین شخصی که بدیدارشان می رفتند باز هم فاطمه(ع) بوده .

 این روایت از همسر دیگر پیامبر ام سلمه نیز نقل شده است . همچنین می گویند هربار پیامبر(ص)  از درب خانه فاطمه(ع) و علی(ع) عبور می کردند می ایستادند و دست بسینه می گذاشتند و می فرمودند : اسلام علیک یا اهل بیت نبوت . و بارها ایشان در حضور جمع خم می شدند و دست فاطمه(ع) را می بوسیدند .

اگر هیچ یک از این روایتها را هم که نپذیریم چیزی که حقیقت دارد محبت پدری که بیش از شش فرزند خود را از دست داده نسبت به تنها فرزندش جای انکار ندارد و نمی توان این حقیقت ندیده گرفت .

آیا هیچ  پدر مهربانی راضی به آزار و اذیت دخترش و فرزندانش می شود ؟

چه رسد به رسول الله بزرگترین انسان الهی افضل انبیاء و مرسلین که  سراسر وجودش عشق و محبت است به نوع  بشر وخصوصا تنها دخترش .

روزی علی(ع) به فاطمه سلام الله علیه گفت پیامبر(ص) مرا از تو بیشتر دوست می دارد . و فاطمه پاسخ داد خیر چنین نیست و مرا بیشتر دوست دارد و به حضور پیامبر(ص)  رسیدند و از ایشان این سئوال را جویا شدند . حضرت رسول با مهربانی به هردو عزیزش نگاه محبت آمیزی افکنده فرمود : علی جان تو در نزد من از فاطمه محبوبتری و رو به حضرت زهرا کرده فرمودند و ای فاطمه جان تو در نزد من از علی عزیزتری .

در حقیقت محبت پیامبر(ص)  به آندو موجود آسمانی و بزرگوار برابر بود و محبت ایشان نسبت به فرزندان آنها یقینا بیشتر بوده . اما امروز قبر امام حسن نوه بزرگ ایشان در مدینه و در چند صد متر حرم با شکوه پیامبر همچون مخروبه ائی نگهداری می شود و متولیان حرمین شریف در پاسخ علت این خرابی می گویند ساختن بنا بر قبر ایشان شرک است !

چه رابطه ائی بین شرک بخدا و برگذیدگان خدا ؟

از پیامبر(ص) دهها حدیث در فضیلت و منقبت فاطمه  و علی(ع) نقل شده که همه آنها توسط کتابهای شیعه و سنی به مارسیده و ما در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم .

1- پیامبر فرمودند: یا علی تو برادر من در دنیا وآخرت هستی . تو نزدیکترین خلایق در روز قیامت بمن هستی و منزل تو در بهشت روبروی منزل من است . تو برادر من و امام امت من و قائم به قسط و حاکم بعدل برای رعیت من هستی .

2- من شهر علمم و علی دروازه آن .

3- ای فاطمه آیا راضی هستی خداوند دونفری را که از روی زمین انتخاب و اختیار کرد یکی من پدرت هستم و دومی علی شوهرت .

4- یا علی هرکه ازمن دوری کند از خداوند دورشده و هر که از تو دور شود از من دور شده .

5- یا علی تو آموزنده احکام من هستی و آنچه مردم در آن اختلاف پیدا کردند تو قاضی و حاکم و راهنمای به حقیقت آن می باشی .

6- مثل اهل بیت من  مانند کشتی نوح است و نجات بخش . هرکس در این کشتی نشست نجات یافت و هر کس از آن روی بر تافت غرق شد و هلاک گردید .

7- فرمود هرکس علی را دوست داشته من را دوست داشته و هر کس با علی دشمنی بورزد با من دشمنی ورزیده است .

8- فرمودند مرحبا و آفرین بر بزرگ مسلمانان و پشوای پرهیز کاران و به علی(ع) اشاره می کردند .

9- پیامبر فرمودند فاطمه پاره تن من و نور چشم من است و گوشت او گوشت من و خون او خون من است . خدایا دوست بدار دوستان او را و دشمن بدار دشمنان او را .

10 فاطمه شفیعه روز جزاست .

درباره این نکته همه مفسران اتفاق نظر دارند که در قرآن مجید هرجا خطاب و تمجیدی از مومنان و مسلمانان شده ، ابتدا منظور حضرت علی(ع) می باشد ، که درکلیه اعصار و زمانها آقای مسلمانان اول آنها و سرور مومنان و اولین مسلمان و اولین مومن واقعی ست .

حتی اگر هیچ یک از این احادیث هم نبود باید ایمان داشته باشیم که علی بزرگترین مسلمان بعد از پیامبر(ص)  است و فداکاریهای او با عث سرافرازی اسلام و بقای آن گردید و اگر هر آینه علی(ع) نبود معلوم نبود امروز خبری از اسلام باشد و هر مسلمان مدیون حضرت علی(ع) است ، و انصاف حکم می کند که تمام فرمایشات او را بخواند وآویزه گوش خویش قرار دهد .

اکنون احادیثی که مربوط به دشمنی آل پیامبر است . توجه فرمائید :

1- هرکس بدشمنی آل محمد بمیرد روز قیامت وارد صحرای محشر می شود در حالیکه روی پیشانی اش نوشته شده . ( این شخص از رحمت خدا محروم است)

2- هرکس به دشمنی آل محمد بمیرد کافر از دنیا رفته وکافر داخل در دوزخ است.

3- بدانید تنها کسی که علی(ع) و اولاد او رادوست بدارد نماز و روزه وحج و جهادش پذیرفته است .

4- هر کس از دنیا برود و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده وکافر است .

- بخشش خدایی یا ایثار

از دیگر اتفاقات مهم این ایام ماجرای بخشش علی(ع) و همسر اولاد ایشان می باشد که باعث نزول آیات سوره مبارکه هل اتی یا انسان شد .

 ماجرا از این قرار بود که حسنین بشدت بیمار شدند و حضرت فاطمه(ع) و علی (ع) تصمیم گرفتند بشکرانه شفای آنها ، سه روز ، روزه بگیرند .

پس از شفا یافتن دلبندان پیامبر(ص) قرار بر ادای نذر شد و خانواده تصمیم به انجام این کار گرفتند .

در اینجا علاوه بر علی (ع) وزهرا(ع) ، حسنین و فضه ، خادمه هم ، در ادای نذر ، شرکت کردند ، این نذر مصادف بود با ایام تنگدستی علی(ع) ، و نبودآذوقه کافی در منزل ، از اینرو حضرت زهرا (ع) توانستند در طول روز با دستان مبارکشان ، تنها ، پنج قرص نان برای پنج عضو خانواده آماده نمایند ، هنگام افطار و زمانی که قرار بود روزه خود را باز کنند ، فردی در خانه اهل بیت پیامبر(ص) را به صدا در آورد و گفت :

 من یک فقیر و مسکینم چند روز است که چیزی نخورده ام ، برای رضای خدا مرا سیر کنید .

در این هنگام علی علیه سلام برخاست تا و نان خود را صدقه دهد اما فاطمه و حسنین هم گفتند لطفا نان ما را هم ببر و به این فقیر صدقه بده  و بدین ترتیب روز اول را با آب خالی افطار کردند ، و هر پنج قرص نان را به این فقیر بخشیدند .

 متاسفانه در این روزها اکثر مسلمانان با فقر شدید دست به گریبان بودند و بزحمت برای خود و خانواده شان قوتی فراهم می کردند .

روز دوم هم همین ماجرا تکرار شد ولی اینبار اسیری به در خانه اهل بیت پیامبر(ص) آمد و تقاضای کمک کرد و گفت من یک اسیرم و چندروزی ست که غذای سیری نخورده ائم بخاطر رضای خدا مرا طعام دهید .و مانند روز قبل همه نان خود را به اسیر دادند و باز هم با آب خالی افطار کردند .

حضرت زهرا با ضعف شدید و گرسنگی زیاد مختصر گندمی را که علی علیه سلام بزحمت تهیه کرده بود آرد کرده و مطابق روز قبل پنچ قرص کوچک نان فراهم کردند و درست هنگام افطاردر روز  سوم  هم همین ماجرا تکرار شد اما سائل اینبار یک طفل یتیم بود که از شدت فقر و گرسنگی به در خانه اهل بیت پیامبر(ص) آمده بود و تقاضای غذا داشت و اهل بیت پیامبر(ص) پس از دوروز گرسنگی باز هم آن طفل یتیم را برخود مقدم داشتند و تنها غذای خود را بخاطر رضای خدا به ان طفل یتیم بخشیدند و خود برای سومین روز با آب خالی افطار کردند .

و اتفاقا پیامبر(ص) روز سوم به ملاقات فاطمه آمد و از دیدن چهر زرد فرزند و نوه هایش بسیار متاثر شد اما خداوند بخاطر این فداکاری بزرگ اهل بیت آیات پنجم  تا 22 سوره مبارکه انسان را بر پیامبرش نازل فرمودند و ایشان این آیات را برای اهل بیت خودشان تلاوت فرمودند . به ترجمه  چند آیه از این سوره مبارکه توجه فرمائید .

خداوند درآیه 5 تا 12 از سوره مبارکه انسان یا هل اتی چنین می فرمایند :

إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا [٧٦:٥]

به یقین ابرار (و نیکان) از جامى مى‌نوشند که با عطر خوشى آمیخته است،

5- و نکوکاران عالم (منظور اهل بیت پیامبر(ص) و پیروان ایشان نند به اجماع خاصه و عامه در همه تفاسیر قرآن) در بهشت از شرابی نوشند که طبعش در لطف و رنگ و بوی کافور است.

عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا [٧٦:٦]

چشمه‌اى که بندگان خدا از آن مى‌نوشند و [به دلخواه خویش‌] جاریش مى‌کنند.

6- از سر چشمه گوارائی آن بندگان خاص می نوشند که به اختیار شان هر کجا جاری
می شود .

یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا [٧٦:٧]

[همان بندگانى که‌] به نذر خود وفا مى‌کردند، و از روزى که گزند آن فراگیرنده است مى‌ترسیدند.

7- که آن بندگان نیکو به عهد و نذر خود وفا می کنند و از قهر خدا در روزی که شر و سختیش همه اهل محشر را فرا گیرد می ترسند .

وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا [٧٦:٨]

و به [پاس‌] دوستى [خدا]، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مى‌دادند.

8- و هم بر دوستی (خدا) به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام می دهند .

إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا [٧٦:٩]

«ما براى خشنودى خداست که به شما مى‌خورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمى‌خواهیم.

9- و (گویند) ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاس هم نمی طلبیم.

إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا [٧٦:١٠]

ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت، هراسناکیم.»

 

10 (ومی گویند ) ما از قهر پروردگار خود به روزی که از رنج و سختی آن رخسار خلق درهم وغمگین است می ترسیم .

فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَٰلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا [٧٦:١١]

پس خدا [هم‌] آنان را از آسیب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت.

11- خدا هم از شر و فتنه آن روز آنان را محفوظ داشت و به آنها روی خندان و دل شادان عطا نمود .

وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا [٧٦:١٢]

و به [پاس‌] آنکه صبر کردند، بهشت و پرنیان پاداششان داد.

12- و پاداش آن صبر کامل (برایثار) شان باغ بهشت و لباس حریر بهشتی لطف فرمود.[3](ازشماره5-1)

آری همه این آیات بنقل جمهور مفسرین تنها بخاطر عمل ایثار گرانه علی و همسر و فرزندانش نازل شده و موضوع تنها بخاطر خلوص نیت این بزرگواران است . آنها در حالی که خود از فقر و رنج گرسنگی بخاطر روزه داری در عذاب بودند دیگران را بر خود در خوردن طعام مقدم داشتند و این گذشت و ایثار در جائی بیشتر جلوه می کند که بدانیم آن طعام ها ، تنها غذای موجود در منزل آنها بود و با علم به اینکه با بخشش این نان ها ، تا روز دیگر چیزی برای خوردن نخواهند داشت .

در اینجا فداکاری علی و همسر و فرزندانش موجب آبروی انسان وانسانیت گردیده و خداوند به این چنین بندگانی مباهات می کند و به آنان وعهده بهشت ابدی می دهد .

 اکنون شما بگوئید این چنین بندگانی حاضرند بخاط منافع خود دروغ بگویند ؟-

گفتن و نوشتن در باره سه روز روزه بدون افطار هم مشکل است چه رسد به تجربه این فداکاری بزرگ و از همین روست که خداوند رحمان فرموده است  ،که من شخصا پاداش روزه دارم ، و این از اهمیت موضوع خبر  می دهد .

البته این سه روز به همراه ادای فرائض واجب و مستحب بوده و نه مانند امروزیها که روزهای ماه رمضان را اکثرا در خواب بسر می برند .

و بدین ترتیب ماجرای نذر روزه سه روزه با نزول این آیات پایان پذیرفت و برگ زرین دیگری به کارنامه درخشان اهل بیت پیامبر (ص) و علی علیه سلام افزوده شد .

 

* چهاردهمین  فضیلت طومار فضائل علی علیه سلام سه روز بخشیدن تنها افطار خود به مسکین و اسیر ویتیم است در طول سه روز روزه داری و علی علیه سلام در این فضیلت اولین نفر است و بدنبال ایشان حضرت فاطمه زهرا و امام حسن وحسین وفضه خادمه هستند

* پانزدهمین  فضیلت طومار فضائل علی علیه سلام نزول آیات سوره مبارکه هل اتی در شان ایشان است

*شانزدهمین فضیلت طومار فضائل علی علیه سلام شجاعت در نبرد ها و میادین جهاد است و علی با توجه به تعداد مشرکان و منافقان و مرتدینی غیر قابل اصلاح را در راه رضای خدا به هلاکت رسانده  نفر اول است و او در این فهرست مجاهدان نیز  نفر اول است و هیچ کس در طول تاریخ اسلام  به اندازه او دشمنان قسم خورده اسلام را به دوزخ نفرستاد و زمین را از لوث وجود آنها پاک نکرد از این رو یکی از القاب ایشان حیدر کرار است .*

*هفدهمین فضیلت طومار فضائل علی علیه سلام رعایت انساب و ارحام در هنگام قتال در راه خداست و علی تنها کسی ست که هنگام جهاد با کفار و مشرکان قبل از زدن شمیشیر به فردی با علم الهی در نسل های آینده او نگاهی می کرد ودر صورتی که قرار بود از این شخص فرد مومنی و یا مسلم صالحی بوجود آید از کشتن او صرف نظر می کردو بسراغ دیگری می رفت و به اصطلاح کشته ها را با توجه به این آینده نگری از یکدیگر تفکیک می کردند و این مقام بزرگی ست که تنها مخصوص اولیای بزرگ خداوند است و بس, .*

 



[1] - تنها در قرن بیستم مشخص شد که در یاها واقیانوس ها دارای جریان های طبیعی و دائمی هستند و از مهمترین این جریانها جریا گلف استریم است .

‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍[2] - از منابع مهم تاریخی که این روایت صحیح را نقل کرده اند می توان به 41 کتاب بسیار مهم اهل سنت و 34 کتاب معتبر شیعه امامیه اشاره کرد و همه آنها این خبررا درست به همین شکل و از زبان صحابه بزرگ رسول خدا مانند . جابربن
 عبدالله انصاری و سلمان فارسی  سایرین نقل کرده اند و همچنین جناب ترمذی در کتاب بسیار مهم صحیح و کتاب مناقب امام شافعی در صفحه هشتم و در صفحه 376 کتاب کفایه الخصام و تمام تفاسیر قرآن بزرگ ذیل تفسیر آیه شریفه 33 از سوره الاحزاب .

[3] توضیح :

البته مخاطب این آیات حضرت علی وخانواده شان وخدمتکار آنهاست ولی این ایده بخشیدن همه افطار خود که تنها یک قرص نان بود اول  توسط حضرت علی(ع) عنوان شد و باقی هم از ایشان در این کار تبعیت کردند .

1- تفسیر قرآن جواهر ذیل همین آیه مذکور است .

2- تفسیر  قرآن نمونه ذیل همین آیه مذکور است .

3- تفسیر  قرآن طبری ذیل همین آیه مذکور است .

4- تفسیر قرآن المیزان  آیت ا... طباطبایی ذیل همین آیه مذکور است .

5- و سایر تفاسیر قرآن همین معنا را برای آین آیات ذکر کرده اند .

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد