بخش یازدهم : جنگ طائف
همانطور که در بخش قبل ملاحظه کردید سپاه هوازن شکست خورد و برخی از آنها گریختند و به همراه قبیله بنی ثقیف در قلعه های این قوم که در طائف قرار داشت سنگر گرفتند .
پیامبر(ص) سپاه را مجدداً سازماندهی کرد و شخصی بنام" ابوسفیان حارث" را مامور فتح طائف و بنی ثقیف نمودند . او با نشان دادن شجاعت بسیار نتوانست کاری از پیش ببرد و شکست خورده نزد پیامبر(ص) بازگشت .
رسول خدا(ص) اینبار شخصا بهمراه علی بن ابی طالب روانه طائف شدند در ابتدا قلعه را محاصره کردند اما تیراندازان بنی ثقیف که بسیار ماهر بودند چند تن از مسلمانان را به شهادت رساندند . پیامبر (ص) علی را مامور کرد تا بت بزرگ این قوم را که از اهمیت زیادی برخوردار بود را نابود کند.
علی علیه سلام در سر راه با افراد قبیله متخاصم که راه آنها راصد کرده بودند مواجه شدند هر دو گروه صف آزائی کرده و جنگ آغاز شد ازمیان دشمن قهرمانی بنام شهاب به میدان آمده و هماورد طلبید او بسیار قدرتمند و دلیر بود اما حریف علی مرتضی شیر خدا نبود از همین رو پس از جنگی شجاعانه بدست علی علیه سلام هلاک شد . باقی سپاه هم با حمله مسلمانان تارو مار شد و علی علیه سلام به بتکده رسید و آن را در هم شکست و با غنائم زیاد بنزد پیامبر (ص) باز گشت .
مورخان می نویسند پیامبر(ص) پس از بازگشت علی علیه سلام و مشاهده وی بسیار تکبیر گفت و دست علی را گرفته و بخلوت خود برده ساعاتی با ایشان بگفتگو نشست .
محاصره طائف 24 روز طول کشید یک روز "نافع بن متعب" که از پهلوانان بنی ثقیف محسوب می شد با چند تن از شجاعان دیگر این قوم بجهت شکستن حلقه محاصره از قلعه خارج شد ایشان در دشت (وج) با سپاهیان اسلام روبرو شدند علی برایشان تاخت نافع را هلاک کرد و باقی را اسیر کرده نزد پیامبر (ص)آورد .
ایشان اسلام را قبول کردند و همچنین سایر افراد قبیله از آنها تبعیت کردند و تسلیم شده اسلام را پذیرفتند و بدین ترتیب پرونده جنگ طائف در سال هشتم از هجرت بسته شد .
اکنون بیش از سه ماه بود که پیامبر(ص) به مدینه نرفته بودند و صلاح نبود که ایشان مدینه را که مملو از منافق بود تنها رها کنند . لذا قصد بازگشت کردند اما در سر راه به مکه رفته و حج عمره ائی بجا آوردند همچنین در این سفر ایشان "معاذبن جبل" را برای آموزش احکام اسلام به مردم مکه منصوب فرمودند و بعلاوه "عتاب ابن اسید" را در مقابل روزی یک در هم به فرمانداری مکه منصوب فرمودند و خودشان در اوائل ماه ذیحجه به مدینه باز گشتند . و آیات سوره مبارکه نصر در همین جنگ نازل گشت .
به این آیات توجه فرمائید :
سوره: نصر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ [١١٠:١]
چون یارى خدا و پیروزى فرا رسد،
وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا [١١٠:٢]
و ببینى که مردم دستهدسته در دین خدا درآیند،
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ ۚ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا [١١٠:٣]
پس به ستایش پروردگارت نیایشگر باش و از او آمرزش خواه، که وى همواره توبهپذیر است.
خلاصه ترجمه :
خداوند بخشنده مهربان در سوره مبارکه نصر آیات اول تا آخر می فرمایند :
چون هنگام فتح و پیروزی با یاری خدا فرارسد .(1) ودرآن روز مردم را بنگری که فوج فوج به دین خدا دا خل می شوند .(2) و در آن وقت خدای خود را حمد و ستایش کن و پاک ومنزه دان و از او مغفرت وآمرزش طلب که او خدای بسیار توبه پذیر است .(3)
این آیات خبر از نزدیک بودن رحلت پیامبر(ص) می دهد و دلیل آن آمرزش خواستن بدستور خداوند است ودرحقیقت این آخرین نبرد پیامبر(ص) با مردم شبه جزیره عربستان برای ترویج و توسعه اسلام بود .
تلاشی که بیست و دوسال بدرازا انجامید و هشت سال آن در جنگهای رو در رو با کفار و مشرکان سپری شد . هشت سال سخت ودشوار که تنها با صبر و تحمل و خلق عظیم پیامبر(ص) و قدرت بازو و شمشیر علی ابن ابی طالب به ثمر نشست و توانست همه مشرکان و کفار عربستان را مطیع و منقاد خود کند وهمه آنها را بدین اسلام دعوت کند .
همه این پیروزیها مرهون خون شهدا و مجاهدت مجاهدان سخت کوشی ست که در شب و روز با گرسنگی و تشنگی و سرما جانکاه شبانگاهان و گرمای سوزان روزها ی شبه جزیره عربستان لحظه ائی آرام نگرفتند و تا پای جان به نبرد ادامه دادند .
پیامبر(ص) در این هشت سال پر فراز و نشیب بارها و بارها تا نزدیک شهادت پیش رفت ولی بخواست خداوند زنده ماند و تنها یارویاور صدیق او علی بن ابی طالب بود که حتی برای لحظه ائی در مقصد و مقصود رسول الله شک نکرد و از بذل جان دریغ نفرمود .
- علی (ع) این شیر بیشه شجاعت و حیدر کرار بارها اسلام را از شکست و نابودی حتمی نجات داد . و با همت والای خود از نهال کوچک دین جدید حفاظت کرد تا آن به درخت تنومندی تبدیل شد .
اگر نبود پس از یاری خداوند وجود مقدس علی مرتضی(ع) دلاور یکه سوار میادین بدر و احد و خندق و خیبر و حنین معلوم نبود چه بر سر اسلام می آمد . معلوم نبود در جنگ احد پیامبر اسلام(ص) زنده می ماند و یا در جنگ خندق سپاه عظیم کفر مدینه را باخاک یکسان نمی کرد .
- این علی(ع) بود که در جنگ بدر سی تن اکفار قسم خورده خطرناک را بخاک مذلت افکند .
- این علی(ع) بود که در جنگ احد یک تنه پیامبر(ص) را از وسط محاصره دشمن نجات داد
- این علی(ع) بود که در جنگ خندق پهلوان یگانه یهود و عرب را که لرزه بر اندام همه مسلمانان افکنده بود را به ضربتی با بالاترین اخلاص ممکن هلاک ساخت .
- این علی(ع) بود که شبانه بر قوم جنگجوی بنی سلیم تاخت و همه آنها را مطیع خداوند ساخت و قرآن این عمل و سایر اعمالش را ستوده است .
- این علی علیه سلام بود که در بیش از یکصد جنگ کوچک و بزرگ خدمات درخشانی به اسلام نمود .
- هیچ آیه ائی در قرآن خطاب به مومنان نیست مگر اینکه علی(ع) اول آنهاست و آیات بسیار وجود دارد که تنها و تنها در باره علی علیه سلام است و ما تا حد فهم خود تلاش خواهیم کرد آنها را ذکر کنیم انشا الله.
آری هرکس به دین عظیمی که علی علیه سلام بر گردن دین اسلام دارد شک کند یقینا گمراه و کور دل است . و باید بداند که خداوند و رسولش علی(ع) و اولاد علی(ع) را دوست دارد و نباید حق آنها را پایمال کرد و ندیده گرفت و هرکس چنین کند البته جزء زیانکاران عالم خواهد بود .
علی (ع) علاوه بر شجاعت دارای فضائل بیشمار دیگری نیز هست که بیان همه آنها از عهده ما خارج است . تاریخ تنها گوشه هائی از این همه عظمت و بزرگی را ثبت کرده و بسیار دیگر تنها برای خود خداوند و رسول اکرم و علی مرتضی (ع) آشکار است و بس .
در تاریخ اسلام سه نوع جنگ وجود دارد که عبارتند از :
1- اول جنگ های بزرگ که خود رسول الله در آنها حضور داشته اند و به غزوات مشهورند .
2- دوم جنگهای بزرگی که شخص رسول الله در آنها حضور نداشته است مانند جنگ با قبیله بنی سلیم یا جنگ اول طائف .
3- جنگهای کوچکی که پیامبر(ص) در آنها حضور نداشته است و به سرایا مشهورند وتعداد آنها به بیش از نود جنگ می رسیده است .
وعلی علیه سلام بجز در یک جنگ که ذکر آن بعدا خواهد آمد در همه این یکصد جنگ بعنوان فرمانده و پرچم دار حضور فعال داشته اند و یکی از مهمترین عوامل پیروزی اسلام و مسلمین بعد از نصرت خداوند ، قدرت لایزال بازوی توانای علی (ع) بوده است .
بنده حقیر بسیار کوچکتر از آنم که مدعی ذکر همه فضائل این انسان بزرگ ، واین عالم دینی ، قاضی عدالت پیشه ، خطیب زبر دست ، سخن ور ماهر ، سخاوت مند دستگیر فقرا و مستمندان ، عابد و زاهد بی نظیر ، مصلح بزرگ و جنگجوی بی همتا و دلیر باشم .
علی علیه سلام آن چنان بزرگ است که در طول تاریخ هیچکس را همتا و هم وزن او نمی یابید مگر رسول اکرم محمد مصطفی را و پیامبر(ص) عاشق علیست و او را همچون فرزند خود فاطمه(ع) دوست دارد زیرا علی(ع) پرورده دستان پر مهر رسول الله است .