خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود .  حسین الهی قمشه ای

خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود . حسین الهی قمشه ای

این صفحه با اجازه و عنایت حضرت حق , به انتشار مطالب ادبی , عرفانی و تاریخی ایرانی اسلامی می پردازد و کپی برداری ازهمه مطالب آن برای عموم آزاد است
خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود .  حسین الهی قمشه ای

خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود . حسین الهی قمشه ای

این صفحه با اجازه و عنایت حضرت حق , به انتشار مطالب ادبی , عرفانی و تاریخی ایرانی اسلامی می پردازد و کپی برداری ازهمه مطالب آن برای عموم آزاد است

- فصل چهارم / - بخش چهارم سیری در خطبه غدیر خم

- بخش چهارم سیری در خطبه غدیر خم

اکنون که پس از هزارو چهارصد سال واندی از ورای تاریخ به این خطبه عظیم شان نظری می افکنیم ملاحظه می کنیم که پیامبر (ص) چقدر درباره دوستی علی و محبت و ولایت وی به امت سفارش کرد و چگونه مردم را به قبول ولایت وی ترغیب نموده است .

پیامبر در فرازی از خطبه به امت فرمود علی(ع) و اولاد علی(ع) راهنمایان دین پس از من برای شما هستند . اکنون از شما خواننده عزیز سئوال می کنم .

 پیامبری که سخن وی چیزی جز وحی خدا نیست چگونه می تواند این سخنان عظیم را در مدح علی(ع) از جانب خود بگوید ؟

 آیا این نبود جز آنکه این عین وحی خدا درباره علی(ع) بود و پیامبر(ص) بخاطر تعلل در انتقال این وحی از سوی خداوند تهدید به ابطال رسالتش شد و پیامبر (ص) .

چگونه پیامبر (ص) می تواند زحمات 23 ساله خود را بر باد دهد از هممین رو ایشان در نهایت صداقت و دلسوزی نسبت به امت پیام وحی خویش را رساند و علی(ع) را به جانشینی خود منصوب کرد .

بی شک اصرار و التزام پیامبر(ص) در معرفی هر چه مفصل تر مقام ولایت علی بن ابی طالب ، انسان را به فکر فرو می برد ، که راستی مقام علی (ع) چه مقامی بلند و جایگاه وی چه جایگاه ارجمندیست ، و اگر بفرموده قرآن سخن پیامبر(ص) هیچ چیز جز وحی خدا نیست انسان به مظلومیت علی(ع) پی می برد که علی(ع) با این مقام بزرگ همیشه چون آفتابی در سایه پیغمبر(ص) پنهان بود و هرگز باوجود رسول الله از خود سخنی نگفت و در هنگام نبود پیامبر(ص) هم تا زمانی که مردم بسراغ او آمدند ، صادقانه و بی توقع در خدمت اسلام بود و زندگی خود را وقف خدمت به مردم کرد .

آری این پیام آنقدر روشن و واضحه است که هیچ سخن اضافه ائی نیاز ندارد از همین رو ما به شما خواننده عزیز پیشنهاد می کنیم بار دیگر این خطبه را بخوانید و مفهوم اصلی پیام آن بدقت توجه کنید و آنگاه قضاوت نمائید :

۞ یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ ۖ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ [٥:٦٧]

اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى پیامش را نرسانده‌اى. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى‌دارد. آرى، خدا گروه کافران را هدایت نمى‌کند.

 

 خلاصه ترجمه :ا ی حبیب من ابلاغ کن آنچه (در باره علی ) بتو از جانب پروردگارت نازل شده که اگر ابلاغ نکنی هیچ یک از وظایف رسالت را ابلاغ نکرده ائی خداوند است که تو را از شرور ناس مصون می دارد .

درباره حرام بودن گوشت خوک و یا مردار است و یا مربوط به سرگذشت اقوام پیشین باشد . آیا این خبر که در صورت عدم ابلاغ آن کل رسالت پیامبر(ص) از بین می رود مربوط به احکام شرعی ست که بارها توسط خود پیغمبر(ص) و در آیات مختلف قبلا ابلاغ شده اند یا این آیه مربوط به امری بسیار مهم تر و والاتر است که ارزش آن برابر کل رسالت پیامبر(ص) است پیامی که می تواند خلق را از گمراهی پس از رحلت رسول نجات دهد و امت را از تفرقه باز می دارد .

بهرحال این آیه در قرآن وجود دارد و نمی توان منکر آن شد و نمی توان آن را ندیده گرفت و یا حذف کرد و تنها تفسیری که در تفاسیر قرآن برای این آیه وجود دارد همین واقعه غدیر خم و اعلام جانشینی حضرت علی علیه سلام پس از پیامبر (ص) است .

به علاوه آیه دیگر الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا

ترجمه : امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را بعنوان آیین (جاودان)شما پذیرفتم .

 باز هم خبر از چه نعمتی می دهد و چه چیز کامل شده . آیا دین بزرگ اسلام با بیان حرام بودن گوشت خوک ومردار تکمیل شده و و این امر در روز بخصوصی انجام شده که مضمون این آیه ارتباط آن را توضیح می دهد .

آیا این تکمیل شدن با اعلام یک خبر عادی ست یا یک خبر مهم مانند معرفی نمودن جانشین رسول الله . جانشینی که دشمنان زیادی دارد و بسیاری از قبائل و طوایف عرب و یهود کینه وی را بدل دارند و منتظر بروز فرصتی مناسب اند تا انتقام خود را از ایشان بگیرند . و این خبر مانع بزرگی بر سر راه آنان است .

علی علیه سلام در طول زندگی خود چنان شیفته و دلباخته رسول الله بود که هیچ نظیری برای آن نمی توان یافت . علی علیه سلام مجسمه عدالت و تقوا بود و فرصت طلبانی که قصد داشتند تا پس از رحلت رسول الله با استفاده از این جایگاه به جمع آوری ثروت و مال اندوزی بپردازند و این امر با وجود علی(ع) در راس کار بهیچ وجه امکان پذیرنبود زیرا علی علیه سلام هرگز حاضر به فدا کردن قوانین الهی برای خوش آمد عده ائی نبوده ونیست از همین رو بلافاصله پس از اعلام این خبر این دنیا پرستان که در قالب دین بدنبال دنیا بودند امیدشان ناامید شد و با هم تصمیم گرفتند تا بهر طریقی که شده اجازه ندهند این واقعه اتفاق بی افتد و علی(ع) بتواند در مقام رسول الله عدالت واقعی را در بین امت برقرار سازد .

و همانطور که در فصول بعدی این مختصر خواهید دید آنان موفق شدند و خلافت و کرسی جانشینی رسول الله را ار محل اصلی آن خارج کردند و متاسفانه علی (ع) آن دانای والا و آن مرد الهی را برای مدت بیست و چند سال خانه نشین کردند وامت را از فیض وجود این امانت الهی محروم ساختند و فتنه های زیادی بوجود آوردند .

بهر تقدیر این دو آیه بعلاوه آیه مربوط به بخشیدن انگشتر علی علیه سلام در حالت رکوع نماز  خویش و خطبه شریف غدیر خم همگی بیانگر این حقیقت اند که خداوند و رسولش در معرفی جانشین بعد از پیامبر (ص) کوتاهی نورزیده اند بلکه این امت بود که با قصور خود باعث بروز تفرقه و اختلاف و جنگ های خونین در بین مسلمانان گردید و در آینده بطور مفصل به این موضوع خواهیم پرداخت .

و اما درباره بشارت حضور و ظهور حضرت مهدی (ع) که امروزه ما در زمان غیبت کبراء ایشان بسر می بریم از دیگر بخش های مهم خطبه رسول الله است .

پیامبر (ص) در هزارو چهارصد سال پیش خبر از تولد نوزادی داد که جهان را از عدل و داد پر خواهد نمود و, البته همانطور که خوانند گان آگاه و مطلع می دانند خبر ظهور این منجی توسط همه ادیان الهی داده شده اما هیچ کدام به روشنی اسلام این منجی را معرفی نکرده اند .

آیا امروز که پیروان حقیقی امام عصر حضرت مهدی علیه سلام عجل الله  فرجه وشریف با شوق انتظار ظهور آن یگانه منجی بشریت را می کشند در گمراهی هستند ؟

یا آن کسانی که چشم خود را بروی حقایق تاریخ بسته اند و از فرط افراط در خرافه پرستی به نوع اظهار محبت که امری پسندیده و خدائی است عنوان شرک وبت پرستی می دهند و در این افراط کار را بجائی رسانده اند که دست به کشتار مردم بی دفاع وبی گناهی می زندد که با اعتقاد قلبی راسخ به علی (ع) واولاد مطهر او چشم انتظار ظهور آخرین منجی الهی بسر می برند و هر روز برای ظهورش دعا می خوانند.

متاسفانه فرقه منحط وهابیت که  فرزندان شومی مانند القاعده و طالبان و اینک داعش  را در بطن خود پرورش داده اند با عقاید گمراه کننده بازیچه دست دشمنان اسلام شده اند و باعث نابودی اسلام به دست خودشان گردیده اند .

 -  تحلیلی بر آیات نازل شده در باره ولایت علی علیه سلام

اکنون می توانیم معنای درست آیات دیگری را که در باره تکمیل نعمت که منظور همان دین است از طرف پروردگار مهربان در قرآن مجید آمده بهتر درک کنیم.

خداوند کریم ومدبر و دانا در کتاب وحی خود  قرآن در سوره مبارکه بقره آیات 150 الی 151 به پیامبر و مسلمین می فرماید .

وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِی وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ [٢:١٥٠]

و از هر کجا بیرون آمدى، [به هنگام نماز] روى خود را به سمت مسجدالحرام بگردان؛ و هر کجا بودید رویهاى خود را به سوى آن بگردانید، تا براى مردم -غیر از ستمگرانشان- بر شما حجتى نباشد. پس، از آنان نترسید، و از من بترسید، تا نعمت خود را بر شما کامل گردانم، و باشد که هدایت شوید.

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِّنکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ [٢:١٥١]

همان طور که در میان شما، فرستاده‌اى از خودتان روانه کردیم، [که‌] آیات ما را بر شما مى‌خواند، و شما را پاک مى‌گرداند، و به شما کتاب و حکمت مى‌آموزد، و آنچه را نمى‌دانستید به شما یاد مى‌دهد.

خلاصه ترجمه :

ای رسول از هرکجا وبه هر دیار بیرون شدی روی بجانب کعبه کن و شما مسلمین هم به هر کجا که بودید روی بدان جانب (کعبه) کنید تا مردم به حجت و مجادله برشما زبان نگشایند جز گروه ستمکاران که از جدل و گفتگوی آنان هم اصلا نیندیشید و از نافرمانی من بترسید و به فرمان من باشید تا نعمت و رحمتم را برای شما به حد کمال رسانم و باشد که به طریق ثواب راه یابید . چنانکه رسول گرامی خود را فرستادیم که آیات ما را برای شما تلاوت کند و نفوس شما را از پلیدی و آلودگی جهل و شرک پاک ومنزه گردان وبه شما تعلیم شریعت و حکمت دهد و از او بیآموزید هرچه را که نمی دانید .

چقدر این آیات روشن و واضح مقصود پروردگار عزیز را در منصوب کردن علی (ع) بیان می کند همانطور که ملاحظه کردید خداوند در این آیه تغییر قبله که از مهم ترین آیات قرآن محسوب می شود و از محکمات است وعده تغییر قبله را با وعده تغییر رسول ونماینده خویش بیان می فرماید و به مردم وعده می دهد تا شخصی را همانند  رسول برای آنها منصوب کند تا به مردم حکمت و شریعت و هر آنچه که نمی دانند تعلیم دهد تا از این طریق از دیو جهل ونادانی رهائی یابند .

چه کسی می تواند منظور دیگری از این آیه برداشت کند آیا این دلیل روشنی بر اعلام ولایت حضرت علی علیه سلام پس از رسول الله نیست ؟

آیات فوق بخوبی و روشنی تمام مشخص می کند که خداوند مسلمانان را به تکمیل نعمت که قبلا توسط آیات قرآن مشخص شد که همان دین است و هدایت به طریق ثواب است را توسط شخص دیگری که همانند رسول الله است رابشارت داده و اورا آگاه به شریعت وعالم به حکمت معرفی می کند و همچنین مسلمانان را امر به آموختن نادانسته ها از او می نماید .

برای درک بهتر این دوآیه ما بر روی هر کلمه آن که گوینده ائی بسیار ارجمند آنرا نازل فرموده تدبر بیشتری بکار می بریم شاید به لطف حضرت حق به راه ثواب دست یابیم .

در این آیه بسیار مهم اول مورد خطاب حضرت رسول اکرم (ص) است و سپس مخاطب آن عموم مسلمین می گردند .

اول آیه موضوع با تغییر قبله مسلمین از مسجد الاقصی به کعبه آغاز می گردد و در ادامه مبحث وعده تکمیل نعمت که همان دین اسلام است و راه یافتن بطریق ثواب وشباهت این مسئله با ارسال رسول اکرم ادامه می یابد به اصل آیه توجه فرمائید :

ای رسول از هرجا و به هر دیار بیرون شدی روی به جانب  کعبه کن وشما مسلمین هم هرکجا بودید روی بدان جانب کنید تا مردم حجت و مجادله برشما زبان نگشایند جزگروه ستمکار که از جدل و گفتگوی آنان هم اصلا نیندیشید واز نافرمانی من بترسید وبه فرمان من باشید تا نعمت ورحمتم را برای شما به حد کمال برسانم وباشد که به طریق ثواب راه یابید .چنانکه رسول گرامی خود را فرستادیم که آیات ما را برای شما تلاوت کند و نفوس شما را از پلیدی و آلودگی جهل و شرک پاک ومنزه گرداند و به شما تعلیم شریعت و حکمت دهد واز او بیآموزید هرچه را نمی دانید.

در اینجا بشارت حضرت حق در مورد تکمیل نعمت به فرستادن رسول گرامی اسلام تشبیه شده .!

اما باید دید حقیقتا تکمیل نعمت و نعمت وقعی چیست ؟

اگر درقرآن آیه قبل و بعد آیه الیوم اکملت و لکم دینکم ملا حضه نمائید مسائلی مربوط به حرام بودن خوردن گوشت مردار و خوک است آیا تکمیل دین مربوط به بیان این احکام است ؟

آیا حقیقتی والاتر منظورنظر پروردگار بوده است و یا خیر،! نعمت در این آیه همین نعمات فانی دنیاست که حیوانات هم با انسان در آن شریک هستند مانند خوردن و خوابیدن وشهوت رانی ؟

جهت درک بهتر موضوع باید باز هم به قرآن مجید مراجعه کنیم و از آیات روح بخش این کتاب آسمانی مدد بگیریم .

خداوند رحمن ورحیم در سوره مبارکه مبارکه القصص ایه 17 می فرماید :

قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهِیرًا لِّلْمُجْرِمِینَ [٢٨:١٧]

[موسى‌] گفت: «پروردگارا به پاس نعمتى که بر من ارزانى داشتى هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود.»

ترجمه : موسی باز گفت ای خدا به شکرانه نعمت که مرا عطا کردی منهم از بدکاران هرگز یاوری نخواهم کرد .منظور از نعمت نعمت نبوت و هدایت حضرت موسی به حقیقت و دین است .

و یا قرآن مجید در سوره مبارکه النمل آیه 19 می فرماید :

فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَىٰ وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ [٢٧:١٩]

[سلیمان‌] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت: «پروردگارا، در دلم افکن تا نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشته‌اى سپاس بگزارم، و به کار شایسته‌اى که آن را مى‌پسندى بپردازم، و مرا به رحمت خویش در میان بندگان شایسته‌ات داخل کن.»

 

ترجمه : سلیمان از گفتار مور بخندید و گفت پروردگارا مرا توفیق شکر نعمت خود که به من و پدرانم عطا فرمودی عنایت فرما ومرا به عمل صالح خالصی که تو پسندی موفق بدار و مرا به لطف ورحمت در صف بندگان خاص و شایسته ات داخل گردان .

در اینجاهم منظور از نعمت دین وهدایت است .

ویا همچنین در آیه 20 از سوره مبارکه الماعده می فرماید :

وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنبِیَاءَ وَجَعَلَکُم مُّلُوکًا وَآتَاکُم مَّا لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَمِینَ [٥:٢٠]

و [یاد کن‌] زمانى را که موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من، نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که در میان شما پیامبرانى قرار داد، و شما را پادشاهانى ساخت، و آنچه را که به هیچ کس از جهانیان نداده بود، به شما داد.»

 

خلاصه ترجمه : یادکن آن هنگامی که موسی به قوم خود گفت ای قوم نعمت خدا را به خاطر آرید آنگاه که در میان شما پیغمبران فرستاد و شما را پادشاهی داد و به شما آنچه که به هیچ یک از اهل عالم نداد عطاکرد .

در اینجا هم ارسال انبیا در میان قوم بنی اسرائیل نعمت یاد شده است و همچنین در آیات 211 از سوره مبارکه بقره و آیه 7 از  سوره مبارکه الماعده 83  النحل 12 القلم 18 التکاثر وآیه 6 از سوره مبارکه یوسف این مسئله نعمت با دین برابر آمده است .

پس نعمت بزرگ اسلام دین اسلام است که بخواست خداوند و توسط حضرت رسول به مسلمانان عنایت شده و در آیات 150 و 151 از سوره مبارکه بقره وعده تکمیل آن توسط شخص یا اشخاص دیگری که هنوز مشخص و معلوم نیست به مسلمانان بشارت داده میشود.

با درک این مهم که حضرت رسول آخرین فرستاده خداوند است پس یقین حاصل می شود که شخص منظور این آیه پیغمبر دیگری نمی تواند باشد زیرا پس از پیامبر اسلام (ص) پیامبر دیگری مبعوث نخواهد شده وایشان خاتم الانبیا هستند پس این شخص باید جانشین و وصی و وارث حقیقی نبی مکرم اسلام خواهد بود که باید توسط خداوند معرفی شود و وظیفه هدایت قوم را پس از نبی مکرم اسلام عهده دار گردد .

اما مگر پیامبر(ص) خلق را هدایت نکرد و 23 سال تلاش ومجاهدت دراین راه دشوار کافی نبوده که خداوند وعده تکمیل دین با انتصاب شخص دیگری را می دهد .

چرا توسط خود رسول اکرم (ص) این کار صورت نگرفته است ؟

برای درک بهتر این نکته باز هم از قرآن مدد می گیریم .

خداوند منان در آیه 7 از سوره مبارکه الرعد قرآن مجید میفرماید :

وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۗ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ ۖ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ [١٣:٧]

و آنان که کافر شده‌اند مى‌گویند: «چرا نشانه‌اى آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟» [اى پیامبر،] تو فقط هشداردهنده‌اى، و براى هر قومى رهبرى است.

ترجمه: و باز به طعنه می گویند که چرا خداوند بر او آیت و معجزه ائی نفرستاد .(ای رسول ما) تنها وظیفه تو اندرز و ترسانیدن است و هر قومی ررا از طرف خداوند راهنمایست .

این آیه وظیفه رسول گرامی اسلام را اندز دادن و ترسانیدن مردم از نتایج کردار های زشت و یا ثواب اعمال پسندیده است . و راهنمائی به عهده شخص دیگری واگذار شده است .

همچنین خداوند دانا وحکیم در آیه 91 الی 93 از سوره مبارکه النمل می فرماید :

إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِی حَرَّمَهَا وَلَهُ کُلُّ شَیْءٍ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ [٢٧:٩١]

من مأمورم که تنها پروردگار این شهر را که آن را مقدس شمرده و هر چیزى از آنِ اوست پرستش کنم، و مأمورم که از مسلمانان باشم،

وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِینَ [٢٧:٩٢]

و اینکه قرآن را بخوانم. پس هر که راه یابد تنها به سود خود راه یافته است؛ و هر که گمراه شود بگو: «من فقط از هشداردهندگانم.»

وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا ۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ [٢٧:٩٣]

و بگو: «ستایش از آنِ خداست. به زودى آیاتش را به شما نشان خواهد داد و آن را خواهید شناخت.» و پروردگار تو از آنچه مى‌کنید غافل نیست.

 

ترجمه : بگو من مامورم پروردگار این شهر مقدس (مکه) را عبادت کنم . همان کسی که این شهر را حرمت بخشیده در حالی که همه چیز از آن اوست و من مامورم که از مسلمین باشم و اینکه قرآن را تلاوت کنم هرکس هدایت شود بسود خود هدایت شده و هرکس گمراه گردد بگو من فقط از انذار کنندگانم . بگو حمد و ستایش مخصوص ذات خداست بزودی آیاتش را بشما نشان می دهد تا آن را بشناسید و پروردگار تو از آنچه انجام می دهید غافل نیست .

و یا در آیه 49  از سوره مبارکه الحج می فرماید :

قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ [٢٢:٤٩]

بگو: «اى مردم، من براى شما فقط هشداردهنده‌اى آشکارم.»

خلاصه ترجمه :

ای رسول ما بگو که ای مردم من برای شما رسول ترساننده و مشفقی بیش نیستم

یا در ایه 21 از سوره مبارکه الغاشیه می فرماید :

فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ [٨٨:٢١]

پس تذکر ده که تو تنها تذکردهنده‌اى.

لَّسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ [٨٨:٢٢]

بر آنان تسلّطى ندارى،

ترجمه : ای رسول تو خلق را متذکر ساز که وظیفه تو غیر از این نیست .

 

ویا در آیه 12 از سوره مبارکه الیل که می فرماید :

إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَىٰ [٩٢:١٢]

همانا هدایت بر ماست.

 

و البته برماست که خلق را هدایت کنیم .

از این آیات نتیجه می گیریم که وظیفه نبی و رسول ابلاغ پیام الهی ست و کار هدایت بر عهده خداوند است که البته حضرت حق این وظیفه خطیر و مهم را به توسط پیشوایان دین و امامان معصوم علیه سلام انجام می دهند و این امر در گذشته هم سابقه داشته چه در قوم بنی اسرائیل و چه در مسحیت که دوازده نفر از حواریون حضرت مسیح این وظیفه را بعهده داشتند و هم آنان بودند که انجیل را جمع آوری نمودند و چنانچه در آیه 23 و 24 از سوره مبارکه السجده می فرماید :

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَلَا تَکُن فِی مِرْیَةٍ مِّن لِّقَائِهِ ۖ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ [٣٢:٢٣]

و به راستى [ما] به موسى کتاب دادیم. پس در لقاى او [با خدا]تردید مکن، و آن [کتاب‌] را براى فرزندان اسرائیل [مایه‌] هدایت قرار دادیم.

وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا ۖ وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ [٣٢:٢٤]

و چون شکیبایى کردند و به آیات ما یقین داشتند، برخى از آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مى‌کردند.

خلاصه ترجمه :

و برخی از آن بنی اسرائیل را امام و پیشوایانی که خلق را به امر ما هدایت کنند قرار دادیم برای آنکه در راه حق صبر کردند و در آیات ما مقام یقین یافتند و البته خدای تو بروز قیامت در آنچه این مردم اختلاف کردند حکم خواهد کرد .

پس در اینجا نتیجه می گیریم که امر هدایت توسط پروردگار عالم و بواسطه امامان و پیشوایان صورت می پذیرد که صد البته باید توسط خداوند مشخص و سپس توسط پیامبر معرفی و منصوب شوند . چرا که تنها خداوند است که صلاحیت تشخیص جانشین رسول(ص) خویش را دارد و هم اوست که از باطن افراد وتوانائی های آنها اطلاع دارد و هیچ شخص یا گروهی حق دخالت در تعیین جانشین پیامبر(ص) را ندارد .

اما شیاطین توسط کافران و منافقان دورو ، به جهت محو آثار هدایت  انسانها بعد از پیامبر(ص) و کشاندن جماعت مسلمین به دوزخ تلاش بسیار زیادی انجام دادندو با فریب انسانهای ساده لوح در جانشینی انبیاء علیه سلام دخالت کرده و در طول تاریخ نبوت بسیار شده که امثال سامری گوساله پرست را جانشین حضرت موسی (ع)کرده اند و امت را از خدا پرستی به گوساله پرستی سوق داده اند .

در همین باره خداوند حکیم در آیه 213 از سوره مبارکه بقره می فرمایند :

 کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ [٢:٢١٣]

مردم، امتى یگانه بودند؛ پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیم‌دهنده برانگیخت، و با آنان، کتاب [خود] را بحق فرو فرستاد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى کند. و جز کسانى که [کتاب‌] به آنان داده شد -پس از آنکه دلایل روشن براى آنان آمد- به خاطر ستم [و حسدى‌] که میانشان بود، [هیچ کس‌] در آن اختلاف نکرد. پس خداوند آنان را که ایمان آورده بودند، به توفیق خویش، به حقیقت آنچه که در آن اختلاف داشتند، هدایت کرد. و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت مى‌کند.

- سنت الهی درانتخاب انبیاء اعظام  وانتصاب اولیاء کرام  

سنت الهی از زمان حضرت آدم در انتخاب انبیاء به منظور رساندن پیغام هدایت ازحضرت احدیت ، به ابناء  بشر بریک روش و اسلوب بو ده  است .

بدین تر تیب که با  گسترش تمدن های بشری و ایجاد شهر های جدید در مناطق مختلف زمین در صورت نرسیدن پیغام هدایت از سایر آقوام و ملل  به آنها , خداوند از بین همان امت بهترین وشایسته ترین شخص که دراکثر قریب به اتفاق موارد ,  از خاندان وخانوادههای مشهور  رجال و شخصیت های معروف  آن شهر بوده برای امر خطیر رسانیدن پیغام وحی و هدایت الهی امت به راه راست و یکتا پرستی انتخاب و به پیامبری بر می گزیده است  .

و جهت تداوم تعلیمات آن نبی مکرم قبل از شهادت یا وفات خود  بنا به وحی آسمانی و انتصاب حضرت رحمانی ، نبی دیگری و  یا در گاهی اوقات ولی(وصی)  معظمی بجای ایشان منصوب میگردیدند تا که راه هدایت همچنان باز و دعوت کننده ای دیگر با پیغام لطف ازلی و الهی  , بر سر آن راه چراغ هدایت را همچنان فروزان نگاه داشته ,  امت را به سوی  خداوند یکتا دعوت کرده وسیله سعادت  ایشان را فراهم آورد .

و به نص صریح قرآن هیچ امتی در طول زمان خلقت آدم تا به روز موعود نیست که رسولی و یا ولی از جانب حضرت دوست به دعوت وهدایت بسوی ایشان نیامده است .

پس چنین میتوان نتیجه گرفت که هیچ عصری از اعصار و هیچ امتی از جمیع امم نبوده که برای هدایت ایشان از طرف حضرت حق پیامبر یا نبی یا ولی  فرستاده نشده باشد .

آیه شریفه 12 از سوره مبارکه الیل میفرماید : 

إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَىٰ [٩٢:١٢]

همانا هدایت بر ماست.

  خلاصه ترجمه : والبته برماست که خلق را هدایت کنیم .

و همچنین در آیه 7 از سوره مبارکه مبارکه رعد میفرماید :

وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۗ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ ۖ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ [١٣:٧]

و آنان که کافر شده‌اند مى‌گویند: «چرا نشانه‌اى آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟» [اى پیامبر،] تو فقط هشداردهنده‌اى، و براى هر قومى رهبرى است.

و باز به طعنه مگویند که چرا خدابر او آیت و معجزائی نفرستاد تنها وظیفه تو

اندرز وترسانیدن است و هر قومی را از طرف خدا راهنمائیست.

پس این سنت الهی طبق آیات فوق در همه امم و اعصار ثابت بوده ولطف عام حضرت حق جل جلاله فراگیر وبی استثناءست مخصوصا آیه شریف 7 سوره مبارکه رعد که التزام هدایت همه اقوام را به خداوند  نسبت میدهد و البته که این امر بی هیچ شک و تردید در اعصار و امم گذشته صورت پذیرفته ودر امت های حال در جریان و آینده نیز به تقدیر خداوند متعال در جریان است .

پس میتوان چنین نتیجه گرفت که :

1- اولا همه اقوام و ملل  در طول اعصار و قرون مختلف  از نعمت بی بدیل هدایت توسط انبیاء یا اولیاء برخوردار باشند و هیچ مکان و قومی در طول تاریخ بشریت از این نعمت الهی بی بهره نباشند , از این رو همواره  راهنما یانی  توسط خداوند در میان آنان برانگیخته شده  تا به هدایت آنها بپردازد و مصداق آن در این آیات  شریفه  ذیل بروشنی بیان گردیده است , به آیات دقت کنید  :

1- آیات 130 و 131 از سوره مبارکه الانعام :

یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِی وَیُنذِرُونَکُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَٰذَا ۚ قَالُوا شَهِدْنَا عَلَىٰ أَنفُسِنَا ۖ وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَشَهِدُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُوا کَافِرِینَ [٦:١٣٠]

اى گروه جن و انس، آیا از میان شما فرستادگانى براى شما نیامدند که آیات مرا بر شما بخوانند و از دیدار این روزتان به شما هشدار دهند؟ گفتند: «ما به زیان خود گواهى دهیم.» [که آرى، آمدند] و زندگى دنیا فریبشان داد، و بر ضد خود گواهى دادند که آنان کافر بوده‌اند.

ذَٰلِکَ أَن لَّمْ یَکُن رَّبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَىٰ بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ [٦:١٣١]

این [اتمام حجت (ارسال رسل)‌] بدان سبب است که پروردگار تو هیچ گاه شهرها را به ستم نابوده نکرده، در حالى که مردم آن غافل باشند.

 

 این فرستادن رسل برای این است که خدا اهل دیاری را تا اتمام حجت نکرده آنها غافل و جاهل باشند به ستم هلاک نگرداند .

2- آیه 71 سوره مبارکه الزمر :

وَسِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَتْلُونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِ رَبِّکُمْ وَیُنذِرُونَکُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَٰذَا ۚ قَالُوا بَلَىٰ وَلَٰکِنْ حَقَّتْ کَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْکَافِرِینَ [٣٩:٧١]

و کسانى که کافر شده‌اند، گروه گروه به سوى جهنّم رانده شوند، تا چون بدان رسند، درهاى آن [به رویشان‌] گشوده گردد و نگهبانانش به آنان گویند: «مگر فرستادگانى از خودتان بر شما نیامدند که آیات پروردگارتان را بر شما بخوانند و به دیدار چنین روزى شما را هشدار دهند؟» گویند: «چرا»، ولى فرمان عذاب بر کافران واجب آمد.

خلاصه ترجمه :

 وآن روز آنان که بخدا کافر شدند فوج فوج بداخل دوزخ رانند وچون آنجا رسنددرهای جهنم برویشان بگشایند و خازنان دوزخ به آنها گویند مگر پیغمبران خدا برای هدایت شما نیامده و آیات الهی را برایتان تلاوت نکرده اند و شما را از ملاقات این روز سخت نترسانیده اند. جواب دهند : بلی ولیکن افسوس که ما به کفر و عصیان خود را مستحق عذاب حرمان کردیم وعده عذاب برای کافران محقق و حتمی گردید.

3- و همچنین آیه 59 سوره مبارکه القصص  :

وَمَا کَانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَىٰ حَتَّىٰ یَبْعَثَ فِی أُمِّهَا رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا ۚ وَمَا کُنَّا مُهْلِکِی الْقُرَىٰ إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ [٢٨:٥٩]

و پروردگار تو [هرگز] ویرانگر شهرها نبوده است تا [پیشتر] در مرکز آنها پیامبرى برانگیزد که آیات ما را بر ایشان بخواند، و ما شهرها را -تا مردمشان ستمگر نباشند- ویران‌کننده نبوده‌ایم.

و بسیاری آیات دیگری که بجهت خلا صه بودن متن  از ذکر همه آنها خودداری گردیده است .

2- ثانیا این انتخاب توسط خداوند صورت میگرفته و اوست که میداند چه راهنمائی برای چه امتی مناسب بوده .

مصداق این سخن نیز آیات ذیل میباشند :

آیه 124 از سوره مبارکه البقره میفرماید :

۞ وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی ۖ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ [٢:١٢٤]

و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود، و وى آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: «من تو را پیشواى مردم قرار دادم.» [ابراهیم‌] پرسید: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پیمان من به بیدادگران نمى‌رسد.»

 خلاصه ترجمه :

بیاد آر هنگامی که خداوند ابراهیم را به اموری چند امتحان فرمود و او همه را بجای آورد سپس خداوند بدو فرمود من تو را به پیشوای خلق برمی گزینم .ابراهیم عرض کرد آیا این پیشوای را به فرزندان من نیز عطا فرما ئی ؟ فرمود آری اگر صالح و شایسته آن باشند که عهد من هرگز به مردم  ستمکار نخواهد رسید.

اولین پیامبر الهی  در مسیر هدایت حضرت آدم علیه سلام است که پس از هبوط به زمین و قبول توبه ایشان ازطرف پروردگار  به  مقام نبوت برگذیده شد.

پس از پایان عمر حضرت آدم  به دستور پروردگار فرزند ایشان  جناب شیث علیه سلام به مقام نبوت رسیدو پرچم هدایت بدست ایشان سپرده شد. و این مقام بترتیب از پیامبری به پیامبری  دیگر رسید تا آخرین رسول حضرت خاتم الانبیا و با توجه به آیه شزیف 7 سوره مبارکه مبارکه رعد میفرماید :

و باز به طعنه مگویند که چرا خدابر او آیت و معجزائی نفرستاد تنها وظیفه تو

اندرز وترسانیدن است و هر قومی را از طرف خدا راهنمائیست

هیچ زمانی یا امتی در طول تاریخ بشریت نبوده الا این که از طرف حضرت حق راهنما یی برای هدایت انسان وجود داشته است

ایه 71 سوره مبارکه الزمر که قبلا ذکر شد :  وآن روز آنان که بخدا کافر شدند فوج فوج بداخل دوزخ رانند وچون آنجا رسنددرهای جهنم برویشان بگشایند و خازنان دوزخ به آنها گویند مگر پیغمبران خدا برای هدایت شما نیامده و آیات الهی را برایتان تلاوت نکرده اند و شما را از ملاقات این روز سخت نترسانیده اند. جواب دهند : بلی ولیکن افسوس که ما به کفر و عصیان خود را مستحق عذاب حرمان کردیم وعده عذاب برای کافران محقق و حتمی گردید.

از اسامی کامل سلسله انبیا علیه سلام در طول تاریخ   اطلاعات دقیق و کاملی موجود نیست الا  پیامبرانی که در کتب آسمانی , خصوصا قرآن کریم  نام آنان برده شده  است .

   قرآن کریم در همین باره در  آیه 78 سوره مبارکه غافر که میفرماید :

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَیْکَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ ۗ وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَن یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْمُبْطِلُونَ [٤٠:٧٨]

و مسلّماً پیش از تو فرستادگانى را روانه کردیم. برخى از آنان را [ماجرایشان را] بر تو حکایت کرده‌ایم و برخى از ایشان را بر تو حکایت نکرده‌ایم، و هیچ فرستاده‌اى را نرسد که بى‌اجازه خدا نشانه‌اى بیاورد. پس چون فرمان خدا برسد به حق داورى مى‌شود، و آنجاست که باطل‌کاران زیان مى‌کنند.

 

خلاصه ترجمه : وما رسولان بسیاری پیش از تو فرستادیم که احوال بعضی را بر تو حکایت کردیم و برخی را نکردیم  وهیچ رسولی جز به امر خدا نشاید که معجزه و آیتی برای امت بیاورد و چون فرمان خدا در رسد آن روزبر همه به حق حکم کنند و کافران مبطل زیان کار شوند.

همچنین در آیه 163 سوره مبارکه النسا که میفرماید :

۞ إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَىٰ نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِن بَعْدِهِ ۚ وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِیسَىٰ وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ ۚ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا [٤:١٦٣]

ما همچنانکه به نوح و پیامبران بعد از او، وحى کردیم، به تو [نیز] وحى کردیم؛ و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان [نیز] وحى نمودیم، و به داوود زبور بخشیدیم.

خلاصه ترجمه :

ما به تووحی کردیم چنان که به نوح و پیغمبران بعد از او نیز وحی کردیم به ابراهیم و اسحق و یقوب  و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان و به داود زبور را عطا کردیم .

وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَیْکَ مِن قَبْلُ وَرُسُلًا لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْکَ ۚ وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَىٰ تَکْلِیمًا [٤:١٦٤]

و پیامبرانى [را فرستادیم‌] که در حقیقت [ماجراى‌] آنان را قبلاً بر تو حکایت نمودیم؛ و پیامبرانى [را نیز برانگیخته‌ایم‌] که [سرگذشت‌] ایشان را بر تو بازگو نکرده‌ایم. و خدا با موسى آشکارا سخن گفت.

 

رُّسُلًا مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا [٤:١٦٥]

پیامبرانى که بشارتگر و هشداردهنده بودند، تا براى مردم، پس از [فرستادن‌] پیامبران، در مقابل خدا [بهانه و] حجّتى نباشد، و خدا توانا و حکیم است.

 

-  ملاحظاتی در انتخاب انبیاء از سوی خالق بی همتا

  نکته ظریف و دقیق در بر گزیدن و  ارسال رسولان  از طرف پروردگار متعال .

1-  نکته اول  امتداد نبوت در خاندان  انبیا ء علیه سلام میباشد   که  دارای اصلاب پاک وارحام مطهره  میباشند و این سنت الهی بوده.

آیه 33 سوره مبارکه آل عمران :

به حقیقت خدا برگزید آدم و نوح وآل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان .

۞ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ [٣:٣٣]

به یقین، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است.

 

آیه  26 سوره مبارکه الحدید :

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِیمَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْکِتَابَ ۖ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ ۖ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ [٥٧:٢٦]

و در حقیقت، نوح و ابراهیم را فرستادیم و در میان فرزندان آن دو، نبوت و کتاب را قرار دادیم: از آنها [برخى‌] راه‌یاب [شد]ند، و[لى‌] بسیارى از آنان بدکار بودند.

خلاصه ترجمه :

والبته ما نوح و ابراهیم را فرستادیم و در فرزندانشان تبوت و کتاب آسمانی قراردادیم .

با توجه به آیات فوق خداوند امر هدایت بشر را در خاندان برگزیده ایی از پدر به فرزند ویا برادر به برادر منتقل می نموده است  .

آیه 84 سوره مبارکه الانعام :

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ ۚ کُلًّا هَدَیْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَیْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَکَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ [٦:٨٤]

و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، و همه را به راه راست درآوردیم، و نوح را از پیش راه نمودیم، و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را [هدایت کردیم‌] و این گونه، نیکوکاران را پاداش مى‌دهیم.

خلاصه ترجمه :

و ما به ابراهیم اسحق و یقوب را عطا کردیم و همه را براه راست  هدایت کردیم و نوح را نیز پیش از ابراهیم و فرزندانش داود و سلیمان را ایوب و یوسف و موسی و هارون را هدایت نمودیم و همچنین نیکو کاران را پاداش نیک خواهیم داد.

و بدین ترتیب خداوند می فرماید که کار هدایت تنها توسط شایستگان از همین خاندان ها باید صورت پذیرد ,  خاندان هایی که خداوند آنان را بر سایر جهانین بدلیل حکت بالغه خویش برتری داده است  , نه هر خاندانی  , به ادامه همین آیات توجه فرمایید :

آیات 85 تا  90  سوره  مبارکه انعام :

وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَىٰ وَعِیسَىٰ وَإِلْیَاسَ ۖ کُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ [٦:٨٥]

و زکریّا و یحیى و عیسى و الیاس را که همه از شایستگان بودند،

 

وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطًا ۚ وَکُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ [٦:٨٦]

و اسماعیل و یسع و یونس و لوط، که جملگى را بر جهانیان برترى دادیم.

 

وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ ۖ وَاجْتَبَیْنَاهُمْ وَهَدَیْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ [٦:٨٧]

و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخى را [بر جهانیان برترى دادیم‌]، و آنان را برگزیدیم و به راه راست راهنمایى کردیم.

 

ذَٰلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَلَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ [٦:٨٨]

این، هدایت خداست که هر کس از بندگانش را بخواهد بدان هدایت مى‌کند. و اگر آنان شرک ورزیده بودند، قطعاً آن چه انجام مى‌دادند از دستشان مى‌رفت.

 

أُولَٰئِکَ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِن یَکْفُرْ بِهَا هَٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَکَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّیْسُوا بِهَا بِکَافِرِینَ [٦:٨٩]

آنان کسانى بودند که کتاب و داورى و نبوت بدیشان دادیم؛ و اگر اینان [=مشرکان‌] بدان کفر ورزند، بى‌گمان، گروهى [دیگر] را بر آن گماریم که بدان کافر نباشند.

أُولَٰئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ ۖ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ ۗ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرَىٰ لِلْعَالَمِینَ [٦:٩٠]

اینان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده است، پس به هدایت آنان اقتدا کن. بگو: «من، از شما هیچ مزدى بر این [رسالت‌] نمى‌طلبم. این [قرآن‌] جز تذکرى براى جهانیان نیست.»

2-  نکته بسار مهم  دیگر در اتنخاب انبیاء علیه سلام   ,  نحوه تعیین جانشین برای هر یک از آنها بوده است که مستقیما  توسط  وحی مستقیم خداوند صورت می گرفته است .

و  نه  انتخاب با سلیقه و یا نظر خود آن  پیامبر  و یا نبی علیه سلام

و نه  انتخاب جانشین  توسط شورا ی بزرگان و اصحاب

و نه  انتخاب از طریق عموم مردم   .

 

بدین ترتیب انبیا ء و جانشینانان  آنها  تنها و تنها از طرف خداوند بصورت وحی منصوب و تعیین میگردیده اند نه توسط آن امت و یا به وسیله شوراء ریش سفیدان و یا هر روش دیگر .

در اثبات این سخن بار دیگر به قرآن مراجعه می کنبم آیه 124 از سوره مبارکه البقره میفرماید :

۞ وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی ۖ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ [٢:١٢٤]

و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود، و وى آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: «من تو را پیشواى مردم قرار دادم.» [ابراهیم‌] پرسید: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پیمان من به بیدادگران نمى‌رسد.»

 

در اینجا حضرت ابراهیم علیه سلام خواستار انتقال نبوت به فرزندان و دودمان خویش می شود که بلافاصله خداوند می فرماید ( اگر از شایستگان باشند  , چرا که عهد خدا به ظالمان هرگز نخواهد رسید) و این شایستگی تنها توسط خود خداوند مشخص خواهد شد , آن هم پس از آزمایشات الهی . 

- دو نمونه بارز از سنت انتخاب  الهی 

الف -  بعنوان نمونه حضرت سلیمان کوچکترین فرزند حضرت داود  (ع) بوده است که توسط وحی خداوند از بین سایر پسران  آن حضرت به جانشینی منصوب گردیده .

 

ب  - حضرت اسحق (ع) فرزند دوم و کوچکتر حضرت ابراهیم (ع) بوده , اما ایشان بجای حضرت اسماعیل (ع)  که فرزند ارشد بوده , از طرف خداوند  به جانشینی حضرت ابراهیم (ع) و سرپرستی قوم منصوب گردیده است  .

 

-  معرفی جانشین مهمترین وظیفه هر پیامبر

بدون شک  مهمترین کار هر نبی در زمان نبوت  معرفی جانشین خود بعد از مرگ بوده تا امت وی پس از رحلت نبی دچار تفرقه و گمراهی نگردیده وزحمات نبی که برای هدایت امت صورت گرفته از بین نرفته  و پرچم هدایت آن امت بر زمین نماند  .

پس تعیین وصی و جانشین بحکم عقل نیز از ضروری ترین وظایف یک پیغمبر بوده است واز مهمترین دلایل آن

1-  پیروان آن نبی یا پیغمبر بدون سرپرست و هادی  نماند .

 

2- دین جدید توسط منافقان و جاهلان  امت  دچار تحریف  نگردد .

 

3- هدایت و راهنمایی امت  دچار وقفه  نگردد و کشتی نجات بدون ناخدا نماند.

 

4- دستاورد های آن نبی یا پیامبر که بزحمت بدست آمده حفظ و توسعه داده شوند

 

والبته دلایل بسیار دیگر که بر اهل فن آشکار و هویداست که در غیر اینصورت امت  در حل مشکلات وسوالات جدید با بحران روبرو شده و مردمی  که با جهاد وکوشش فراوان بدین دعوت و هدایت  شده  اند دچار سر در گمی و گمراهی نگردند و ثمره تلاش و مجاهدت های آن نبی بعد ازرحلت  از بین نرود.

نمونه بارز این مسئله  قوم بنی اسرائیل اند که پس از جدایی 40 روزه حضرت موسی (ع) به گوساله پرستی روی آورده  وبه  آیین حضرت موسی کافر شدندو دچار عذاب الهی گردیدند , تازه این در زمانی بود که حضرت موسی (ع) برادرش هارون را به امر پروردگار بجای خود منصوب کرده بود با این حال امت وی فریب سامری را خورده  و از خدا پرستی به گوساله پرستی روی آوردند و تمام معجزات و الطاف خداوند را در باره خودشان از یاد برده به  فراموشی سپردند .

و یا پیروان حضرت مسیح علیه السلام که پس از عروج آن حضرت به آسمان دچار تفرقه وگمراهی گردیدند , برخی نسبت الهیت به ایشان داده برخی قائل به قتل ایشان شدند و امروزه  چهار انجیل بجای یک انجیل در بین امت آن حضرت وجود دارد و مسیحیان به هفتاد دو فرقه مختلف تقسیم گردیدند که از آن جمله میتوان به  گروه های بزرگ فرقه کاتولیک: پروتستان و ارتدکس وبسیاری از گروه های کوچک اشاره کرد.

درصورتی که اگر پیام حضرت مسیح (ع) یکی بود و اگر  به امر خداوند جایگزینی برای خویش معرفی می نمودند شاید امت پس از او دچار اینهمه اختلاف و پراکندگی نمی شدند .

پس چنین میتوان نتیجه گرفت که ادیان در طول قرون واعصار مختلف بدلیل عمل نکردن به دستورات وصی وجانشین انتخاب شده توسط خداوند  دچار تحریف و تخریب  شده اند و آنقدر پیرایه های مختلف به آن دین بسته میشد و در مواقعی نیز  کتاب آسمانی دچار تحریف میگردید که بازشناسی آن ممکن ومیسر  نبود و بتدریج خرافات جای تعالیم الهی را می گرفت  , ( مانند بلای که بر سر تورات و سپس اناجیل چهارگانه آمد ), از اینرو پروردگار رسول دیگری را به پیامبری مبعوث می کرده و چراغ هدایت را مجدد  فروزان نگاه میداشت  تا نسلهای بعدی از نعمت هدایت ورستگار بی نصیب نمانند.

3- نکته مهم دیگر در رابطه ارسال رسول و تعیین جانشین برای هر پیغمبر نزدیکی و قرابت بین رسول و جانشن او بوده است .

ودلایل بسیاری میتوان برای آن یافت که ما در اینجا  به چند علت آن اشاره می کنیم.

حضرت موسی (ع) در همان زمانی که از طرف پروردگار برگزیده می شود از خداوند می خواهد که برادرش هارون را نیز در این ماموریت با  او همراه  سازد واین مسئله  چند دلیل دارد:

1- ابتدا این نکته که شاهدی که مورد وثوق و اعتماد اوست   به نبوت او گواهی دهد .

2- برادر خود را در سعادت نبوت شریک گرداند , واز مواهب الهی آن بر خوردار شود.

3- سوم اینکه بتواند در مواقع لزوم هارون را که مورد اعتماد او بوده جانشین خود کند تا از دستاوردها یش  درنبود او محافظت کند.

در تایید این مسئله به قران مراجعه میکنیم آنجا که میفرماید :

آیه 30 الی 31 سوره مبارکه طه که میفرماید:

وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی [٢٠:٢٩]

و براى من دستیارى از کسانم قرار ده،

هَارُونَ أَخِی [٢٠:٣٠]

هارون برادرم را،

اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی [٢٠:٣١]

پشتم را به او استوار کن،

وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی [٢٠:٣٢]

و او را شریک کارم گردان،

خلاصه ترجمه :

موسی به خدا عرضه داشت پروردگارا از اهل بیتم من یکی را وزیر ومعاون من فرما برادرم هارون را وزیر من گردان و به او پشت من محکم کن و او را در رسالت با من شریک ساز تا دائم به ستایش و سپاس تو پردازیم و تو را بسیار یاد کنیم که همانا توئی بصیر ومهربان به احوال ما .

ایه 35 از سوره مبارکه الفرقان میفرماید:

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِیرًا [٢٥:٣٥]

و به یقین [ما] به موسى کتاب [آسمانى‌] عطا کردیم، و برادرش هارون را همراه او دستیار[ش‌] گردانیدیم.

خلاصه ترجمه :

و هماناما به موسی کتاب تورات را عطا کردیم و برادرش هارون را وزیر او قرار دادیم .

و همچنین درایه53 سوره مبارکه مریم میفرماید:

وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِیًّا [١٩:٥٣]

و به رحمت خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم.

خلاصه ترجمه :

و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش هارون را نیز مقام نبوت عطا کردیم .

و یا در باره حضرت اسماعیل فرزند ابراهیم پیامبر (ع) شیخ الانبیاء در همان آیه54 سوره مبارکه مریم میفرماید:

وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ ۚ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا [١٩:٥٤]

و در این کتاب از اسماعیل یاد کن، زیرا که او درست‌وعده و فرستاده‌اى پیامبر بود.

 

و در همه موارد انتخاب انبیا ء علیه سلام و اولیای محترم و گرام از خاانواده های  بزرگ و برگزیده الهی  بوده اند ,  که همگی  از اصلاب شامخه و ارحام مطهره قدم به سرای هستی نهاده اند  و بارها و بارها امتحانات دشوار الهی را با موفقیت و سلامت از سر گذرانده اند وصد البته  جانشینان آنها هم از همان نسل و دودمان انتخاب و انتصاب گردیده اند .

مثلا هنگامی که حضرت عیسی (ع)  طبق پیشگویی حضرت موسی و تورات ,  بعنوان نجات دهنده قوم بنی اسرائیل ظهورکرد از دامان پاک مریم مقدس  که دختر عمران نبی بود , بوجود آمد.

اما متاسفانه ,  عالم نما های قوم بنی اسرائیل ازاولین تکذیب کنندگان حضرت مریم (ع) و فرزند پاکش عیسی مسیح (ع) بودند  و از  همان ابتداء آن  بظاهر عالمان دین یهود  انواع تهمت های ناروا را به آن بانوی مقدس وارد آورده , در آزار واذیت حضرت مریم علیه سلام  و فرزندش پاکش حضرت عیسا مسیح سلام الله علیه  از هیچ کوششی دریغ نورزیدند .

 در حقیقت با اندک تامل میتوان فهمید که انبیاء  علیه سلام و اوصیا مکرم ایشان همه از  سلسله ها ی پاک و مطهر بوده داند و همه آنها از طرف پروردگار عالمیان برگزیده شدند .

و آنچنان که قبلا در آیات گذشت قرآن کریم به این  امر الهی گواهی می دهد .

در آیه 84 سوره مبارکه الانعام میفرماید :

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ ۚ کُلًّا هَدَیْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَیْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَکَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ [٦:٨٤]

و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، و همه را به راه راست درآوردیم، و نوح را از پیش راه نمودیم، و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را [هدایت کردیم‌] و این گونه، نیکوکاران را پاداش مى‌دهیم.

خلاصه ترجمه :

و ما به ابراهیم اسحق و یعقوب را عطا کریم و همه را براه راست بداشتیم و نوح را نیز پیش  ازابراهیم و فرزندانش داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را هدایت نمودیم وهمچنین نیکو کاران را پاداش نیک خواهیم داد.

ویا حضرت زکریا با دعا درخواست فرزندی نمود تا وارث او باشد خداوند جناب یحیی (ع) را به او بخشید.

آیه 7 سوره مبارکه مریم میفرماید:

یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَىٰ لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا [١٩:٧]

اى زکریا، ما تو را به پسرى -که نامش یحیى است- مژده مى‌دهیم، که قبلاً همنامى براى او قرار نداده‌ایم.

خلاصه ترجمه :

ما گفتیم ای ذکریا همانا تو را به فرزندی که نامش یحیا است و پیش از این همنام و همانندش درتقوا نیافریدیم بشارت میدهیم .

مسئله مهم دیگری که در رابطه با برگزیدن انبیا و تعیین جانشینان آنها مطرح میباشد . لیاقت و استحقاق وصی هر پیامبر نسبت به مسائل ذیل است :

1- آگاهی کامل  از  مفاهیم و تعالیم دین جدید و عمل کردن به آن تعالیم در تمام جنبه های زندگی شخصی و اجتمایی .

2-  خویشاوندی خونی  با پیامبر(ص) برگزیده شده و برخورداری  از تبار پاک ومطهرو مشهور

3- دارا بودن توانایی های منحصر بفرد جسمی و روحی  در ارتباط با رهبری امت بعد از رحلت آن پیامبر .

4- دارابودن صفات برجسته همچون شجاعت , مدیریت , صداقت , امانت و قدرت مقابله با حوادث مختلف .

5- واز همه مهم تر داشتن زهد و تقوا و اعتقاد کامل به آن دین  و تلاش در جهت حفظ و گسترش  آیین جدید  و مبارزه بامخالفان  تا پای جان .

وتشخیص این قابلیت ها در وصی تنها از عهده پروردگار بر خواهد آمد نه مردم . ازاین رو ست که در طول تاریخ انبیا و جانشینان آنها  هیچگاه انتخاب وصی و جانشین پیامبران بهعده خود پیامبران نیز گذاشته نشده بوده چه رسد به مردم . !

و نمونه های این مطلب در سیره زندگی انبیا الهی کاملا مشهود است .

حتی در مواردی که انبیا این مقام را برای خویشاوندان خود از درگاه حضرت حق بدعا خواسته بودند محقق نشده یا اگر هم این دعا برآورده شده از طرف پروردگار منوط به دارا بودن صفات مذکور بوده است  بعنوان نمونه می توان به آیات ذیل استناد نمود:

آیه 124 از سوره مبارکه لبقره میفرماید :

بیاد آر هنگامی که خداوند ابراهیم را به اموری چند امتحان فرمود و او همه را بجای آوردخداوند بدو گفت من تو را به پیشوای خلق برمی گزینم .

ابراهیم عرض کرد این پیشوای را به فرزندان من نیز عطا فرما ئی ؟ فرمود آری اگر صالح وشایسته آن باشند که عهد من هرگز به مردم  ستمکار نخواهد رسید.

این نکته که نسب پیامبر اسلام (ص) به حضرت اسماعیل و سپس به حضرت ابراهیم علیه سلام می رسد هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد و اجداد پیامبر نیز همگی از بزرگان و کلید داران خانه خدا در مکه بوده اندو این شغل نیز نسل به نسل از حضرت ابراهیم و اسماعیل به ایشان رسیده است .

حضرت علی هم که از پدری پارسا و مادری  مومن متولد شد از همان  نسل مطهر پیامبر(ص) است و همه صفات نیک لازمه را در خود دارا بوده است .

- علی علیه سلام را بهتر بشناسیم

اکنون جدای همه این بحث ها می خواهیم ببینیم که جانشینی رسول الله که امری بدیهی و عقلی بشمار می رود و باید از طرف خداوند صورت بگیرد و پیامبر(ص) این شخص را که علی (ع)  بود را  به امت در غدیر خم معرفی کرد.

اما اگر  قرار است این شخص را امت انتخاب کند باز چه کسی از علی علیه سلام فضیلت و تقوای بیشتری دارد و اگر یک ملاک قرار باشد داشته باشیم  باز تنها ملاک فظیلت و تقوای این شخص باید باشد حال می خواهیم قدری در باره فضائل علی علیه سلام صحبت می کنیم تا مشخص شود بین اصحاب چه کسی در این فضائل با علی همتراز است و چه کسی می تواند در این فضائل بر علی علیه سلام سبقت بگیرد .

علی این یگانه عصر اسلام و درحقیقت یگانه عالم بشریت و افتخار نوع انسان که به توسط تمسک به او می توان  به کل عالم هستی منهای خالق بزرگ آن فخر بفروشد و دلیل محکمی برای سجده ملائکه به انسان برای همگان ارائه دهد کیست ؟

علی علیه سلام در حقیقت در بیشتر فضائل خویش یا اولین نفر است . مانند اسلام آوردن و یا تنها ترین است , مانند ولادت در کعبه و هیچ فظیلتی در جهان بشریت نیست که علی(ع) یا همه آن را از آن خویش کرده و یا در آن سهم عظیمی دارد .

به همین دلیل در اینجا ما بصورت فهرست گوشه ائی از فضائل علی را که یا در آنها یگانه است یا اولین نفر , برای آگاهی بیشتر  خوانندگان عزیز و محترم شرح می دهیم .

1-  حضرت علی علیه سلام  تنها کسی ست که در خانه کعبه متولد شده است .

2-  حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که در ذل توجه علمی و الهی پیامبر(ص) بزرگوار اسلام  قرار داشت و تحت تربیت مستقیم و بلا واسطه ایشان  رشد یافته است (چه سعادتی از این برتر اول معلم بشریت معلم خصوصی ایشان بوده).

3-  حضرت  علی علیه سلام  اولین شخصی ست که اسلام آورد و هرگز در زندگی خود بت نپرستید ومشرک نبود .

4-  حضرت علی علیه سلام اولین شخصی ست که بهمراه پیامبر(ص)  نماز گذارد در حالی که همه مردم مشرک بودند  و بت می پرستیدند.

5-  حضرت علی علیه سلام اولین شخصی بود برای نماز پیامبر(ص) اذان گفت .

6-  حضرت علی علیه سلام اولین  شخصیتی ست که  تلاوت اولین آیات  قرآن را از زبان مبارک پیامبر(ص)  در غار حرا شنید و اولین  مکبر اسلام است .

7-  حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که جان خود را برای نجات پیامبر (ص) فداکرد و هنگام هجرت رسول الله  به مدینه , در بستر  ایشان خوابید .

8- حضرت علی علیه سلام  تنها کسی ست که درباره این مجاهدت او آیه قرآنی نازل شد .

9- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که وصی و نماینده رسول خدا در ادای امانت وقروض ایشان بود هنگام هجرت به مدینه .

10- حضرت علی علیه سلام اولین کاتب قرآن است .

11- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که هنگام بستن عقد اخوت بین مسلمین با پیامبر(ص) برادرشد و تا آخر عمر برادر دینی رسول الله بود .

12- حضرت علی علیه سلام اولین کسی که در اسلام برایش سلاح ساخته شد و اولین    شمشیر برای ایشان آماده شد ونامش ذولفقار بود .

13- حضرت علی علیه سلام اولین کسی است که در راه خدا جهاد کرد و به جنگ رفت و اولین  ضربه شمشیر را بر پیکره کفر فرود آورد .          

14- علی علیه سلام اول کسی ست که در راه خدا خون کفار را بزمین ریخت ودر اولین نبرد اسلام (جنگ بدر) بیش از 20 تن از دشمنان دین خدا  را بخاک هلاکت انداخت .         

15- علی علیه سلام تنها کسی ست که به شرافت همسری فاطمه زهرا آن اسوه دیانت و سرور بانوان جهان نائل شد .

16- علی علیه سلام تنها شخصی ست که در جشن ازدواج او خود پیامبر(ص) از حاضرین                   پذیرائی کرد و با دست خویش برا ی مهمانان غذا کشیدو این افتخار بزرگیست .

17- علی علیه سلام تنها کسی ست که فرمان ازدواج او از طرف خداوند بتوسط حضرت  جبرئیل صادر شد .

18- حضرت علی علیه سلام تنها شخصی ست که پیامبر(ص)  صبح روز بعد از ازدواجش برای او و فاطمه شیر آورد و به آنها خورانید و این لطف بزرگی ست که نصیب ایشان شده .     

19- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که در جنگ احد زمانی که همه مسلمانان ازجنگ فرار کردند جان خویش را سپر کرد و پیامبر(ص) را از محاصره دشمن و شهادت حتمی نجات داد .     

20- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که در جنگ خندق در مقابل دعوت پیامبر(ص) به مقابله با عمر بن عبدود به میدان جنگ شتافت و اورا به هلاکت رساند .

21-  حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که در هنگام نبرد با عمر بن عبدود خشم خودرا در نبرد دخالت نداد و در نهایت اخلاص اورا برای رضای خدا هلاک کرد .

22- حضرت علی علیه سلام تنها کسی کسیست که بفرموده پیامبر(ص) ارزش یک ضربت شمشیر او در روز جنگ خندق از عبادت جن و انس تا قیامت برتر و  بیشتر است .

23- حضرت علی تنها کسی ست که جز در یک جنگ (که آنجا بدستور پیامبر (ص) جانشین حضرت رسول در مدینه بود و در جنگ حضور نداشت) در همه جنگهای پیامبر(ص) حاضر بوده و همیشه هم پرچم دار و هم فرمانده سپاه اسلام بود و در همه جنگها هم دلیل پیروزی مسلمانان میشد  .

24- حضرت علی علیه سلام در هیچ جنگ و هیچ ماموریتی که پیامبر (ص) به او واگذار می نمود شکست نخورد و ناکام باز نگشت , الا اینکه همیشه با پیروزی می شد  و رسول خدا را خشنود می نمود .

25- حضرت علی علیه سلام اول و تنها شخصی ست که درباره پیروزهای او در جنگها شعرا شعر سرودند و قصیده سرایان قصیده گفتند .

26- حضرت علی علیه سلام اولین حافظ قرآن و اولین قاری قرآن و اول شخصی ست که کل قرآن  کریم را بین دوجلد جمع آوری کرد  .

27- علی علیه سلام تنها کسی است که در قرآن از ایشان بعنوان نفس پیامبر(ص)  یاد شده و در زمان مباهله همراه پیامبر(ص) بودند و هیچ یک از اصحاب آنجا حاضرنبود .

28- حضرت علی علیه سلام تنها کسی است که کل افطار خود و خانواده اش راسه شب پیاپی به فقیر و اسیر و یتیم بخشید و خود و خانواده اش با آب خالی افطار کردند .

29- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که درباره عمل بخشش افطارایشان سوره مبارکه هل اتی نازل شد و خداوند در قرآن این عمل اورا ستود .

30- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که بدستور پیامبر(ص)  از جمع اصحاب اجازه یافت که از خانه اش دری به مسجد پیامبر(ص) باز شود و اجازه خوابیدن وخوردن در مسجد را داشت .

31- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که بحکم آیه نجوا با پیامبر نجوا کرد و صدقه داد و هیچ کس به این حکم قرآن عمل نکرده جز علی علیه سلام .

32- حضرت علی علیه سلام اول کسی بود که به بام کعبه رفت و بدستور پیامبر(ص) اذان گفت در روز فتح مکه .

33- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که بدستور پیامبر(ص) بت های داخل خانه کعبه را شکست و آنها را از کعبه بیرون ریخت .

34- حضرت علی علیه سلام تهنا کسی بود که برای نابود کردن بت های درون کعبه بر روی دوش پیامبر(ص) رفت و بتهائی را که در بلندی نصب شده بودند پائین آورد .

35- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که در جریان جنگ تبوک سه ماه تمام در مدینه جانشین پیامبر(ص) بود و بجای ایشان حکومت کرد و بین امت داوری کرد و پیامبر(ص) همه آنها را تائید فرمود .

36- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که در نماز خود و در حالت رکوع انگشتری به فقیر بخشید ودر باره این عمل وی آیه قرآن نازل شد .

37- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که در جریان جنگ خیبر درب بسیار بزرگ قلعه خیبر را که دها مرد آنرا بازو بسته می کردند از جا کند و باعث پیروزی مسلمانان شد

38- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که در جریان حمله قوم هوازن پس از آنکه ابوبکر وعمر نتوانستند به پیروزی برسند ، صبحدم بر آنها تاخت و بر آنها پیروز شد و سوره مبارکه و العادیات در باره شجاعت و درایت حضرت علی  واین جنگ نازل شد .

39- حضرت علی علیه سلام تنها کسیست که امور مربوط به کفن ودفن پیامبر(ص) را انجام داد و هنگامی که رسول الله(ص) از دنیا رفت سرش بر سینه علی بود  و علی همه امور مربوط به ایشان را انجام داد درحالی که همزمان در شورا ثقیفه بر سر جانشینی رسول الله بین مهاجر وانصار درگیری و بحث در جریان بود.

40- حضرت علی علیه سلام تنهاکسی بود که از سوی رسول الله برای قضا وت به یمن رفت و حضرت رسول(ص)  تمام قضاوت های ایشان را تائید کردند .

41- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که رسول الله درباره ایشان فرمود من شهر علمم و علی دروازه این شهر است وهرکس که می خواهد از علم من بهرمند شود باید از علی بیاموزد.

42- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که حضرت فاطمه علیه سلام را بوسیله وصیت ایشان غسل داد و دفن نمود وتنها کسی بود که از محل دفن ایشان آگاهی داشت .

43- حضرت علی علیه سلام اول کسی بود که پس از رحلت رسول الله عبا بر دوش نیافکند و از منزل خارج نشد تا قرآن را در بین دوجلد بر اساس نزول آن همراه تفسیر وشرح هر آیه و شان نزول آیات جمع آوری کرد .

44- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که در حضور پیامبر(ص) و به توصیه ایشان خطبه های مفصل الهی ایراد کرد که هریک در نوع خود بی نظیر است .

45- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که در حضور پیامبر(ص) و بدون آمادگی قبلی خطبه های باکلمات بدون نقطه و بدون الف ایراد کر که در نوع خود یک معجزه ادبی محسوب می شود .

46- حضرت علی علیه سلام تنها کسیست که هم برای نزول قرآن وهم   بخاطر تنزیل آن با کفار و منافقین از یک سو  و قاسطین و ناکثین و مارقین از سوی دیگر نبرد کرد .

47- علی علیه سلام تنها کسیست که از او دعاها و احادیث پرمغزی مانند دعای شریف کمیل بجا ماننده.

48- حضرت علی علیه سلام تنها حاکم جهان بشریت است که به فقیرانه ترین وجه ممکن زندگی کردند بحدی که کفشهای کهنه خود را بسیار وصله می زد تا در بیت المال صرفه جوئی کرده باشد .

49- حضرت علی علیه سلام تنها حاکم اسلامی بود که خود در پیشاپیش لشکر شمشیر میزد و به نبرد می پرداخت و در همه میدان های جنگ حاضر بودند .

50- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که جمع اضدادند ایشان شجاعت , بلاغت و سخنوری , سخاوت , زهد ودین داری , درایت ,  قضاوت وعبادت , ولایت , سیاست و جوانمردی را در در خویش  جمع  آورده بودند و نهایت هر یک را به بشریت ارائه نمودند , هیچ کس تاکنون به این درجه نرسیده و هرگز نخواهد رسید .

51- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که در هنگام امامت نماز صبح  در محراب مسجد کوفه با  ضربت شمشیر بسرش بشهادت رسید و این افتخار نصیب هیچ کس دیگری نگردیده و نخواهد شد , چنانچه شاعر فرمود : به کعبه ولادت // به مسجد شهادت // به کس این سعادت میسر نگردد .

52- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که غذای خود را به قاتلش بخشید و فرمود اگر زنده بمانم اورا خواهم بخشیدو اگر از دنیا رفتم تنها به او یک ضربت بزنید زیرا او به من یک ضربت زده  .

53- حضرت علی علیه سلام تنها حاکم اسلامی بلکه جهانی است که شبانه  بصورت ناشناس بدست خویش برای مستمندان و فقیران طعام و آذوقه به دوش می کشید و شبانه بین آنان تقسیم میکرد  .

54-حضرت علی علیه سلام تنها حکم اسلامی بود که صبحگاه به مسجد می رفت وابتدا اذان می گفت وسپس بعنوان امام جماعت نماز می خواند واین کار را در طول پنج سال حکومت خویش انجام داد .

55- حضرت علی علیه سلام تنها حاکم اسلامی بود که در مقابل تقاضای برادرش که  سهم بیشتری  نسبت به سایرین از بیت المال می خواست و از قضا هم عیالوار و هم بشدت فقیر  و هم نابینا بود , آهن گداخته در دستانش گذاشت و او را به گرمای آتش دوزخ اندرز داد و هیچ سهم اضافه ائی به او نداد .

56- حضرت علی علیه سلام تنها حاکم اسلامی است که زمانی دخترش زیوری را از بیت المال امانت گرفته بود تا یک روز بصورت امانت در نزدش باشد , اورا تادیب کرد و زیور را به بیت المال بازگرداند .

57- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که  از افتخار پدری  نوه های پیامبر(ص) برخوردار گشت .

58- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که هم خودش امام است و هم دو فرزند پسرش امام هستند و این بفرمان حضرت حق و به وسیله پیامبر(ص) در روز عید غدیر خم عنوان گردید .

59- حضرت علی تنها کسی ست که در تمام مدت عمر پیامبر(ص) قبل و بعد از نبوت ملازم و همدم ایشان در سفر و غیر ه بود و هر روز جلسات خصوصی با پیامبر(ص) داشتند که کسی از محتوای این جلسات خبر ندارد و هیچکس تا بدین حد به پیامبر(ص) نزدیک نبود و این نزدیکی تا بدانجا رسید که پیامبر (ص) فرمود : من شهر علمم و علی دروازه آن .

60- حضرت علی علیه سلام  اولین و تنها کسی ست که قرآن مجید بصورت کامل بر اساس ترتیب نزول در بین دو جلد  جمع آوری کرده  و آن را با شرح وقایع و شان نزول هر آیه , بصورت کامل  تفسیر کرد .

61- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که پیامبر(ص) در باره او فرمود تو نسبت به من به منزله هارون هستی نسبت به موسی با این تفاوت که بعد از من پیامبری نیست .

62- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که پیامبر(ص) در باره او فرمود هرکس از دنیا برود علی را می بیند .

63- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که هرگاه پیامبر(ص) او را بکاری فرامی خواند هرگز عذر نمی آورد و از زیر بار شانه خالی نمی کرد و هیچگاه برخلاف میل پیامبر(ص) کاری نکرد .

64-حضرت علی علیه سلام تنها کسی است که به امت خود گفت بپرسید از من از هرآنچه می خواهید بخدا من به کوچه های آسمان از کوچه های زمین دانا ترم .

65- حضرت علی علیه سلام تنها حاکم اسلامی بود که از حقوق مسلم خویش محروم شد  اما بخاطر وصیت پیامبر(ص) و جلوگیری از تفرقه مسلمانان سکوت کرد تا حدی که  ریسمان بگردن اورا وادار به بیعت با ابوبکرکردند و  او بخاطر حفظ وحدت بین مسلمانان و بقای دین چیزی نگفت وشخص یهودی ناظر این صحنه گفت اگر من نشنیده وندیده بودم شجاعت های پسر ابوطالب علی مرتضی را چنین صحنه ائی را باور نمی کردم ودر همان لحظه بدست علی ایمان آورد ومسلمان شد .

66- حضرت علی علیه سلام تنها حاکم اسلامی ست که بیش از خراج مکه ومدینه نخلستان وچاه آب و قنات ایجاد و آباد کرد و همه را وقف فقرا نمود .

67- حضرت علی علیه سلام تنها کسی است که فرمود قسم یاد میکنم که اگر کوهای دنیا را از طلا کنند و بین آنها جواهر بریزند و بمن بدهند که یک پوست جو از دهن مورچه ائی بظلم بگیرم چنین نخواهم کرد .

68- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که روزی در جنگ دشمنی که با وی نبرد میکرد از او شمشیرش را خواست وعلی بدون درنگ شمشیر خود را به او بخشید .

69- حضرت علی علی سلام تنها کسی است که دوست ودشمن همه به فضائل و خوبی های او شهادت دادند و هیچ کس نتوانست بدی از او را بیابد و بگوید چون هیچ گژی  و کاستی در وجود او نبود .

70- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که بالاتر از حضرت سلیمان با حیوانات بزبان خودشان سخن می گفت وبا آب و خاک هم نطق می نمودند .

71- حضرت علی علیه سلام تنها کسی بود که باشکم خالی روزه می گرفت و با همان وضع شبانه روزی هزار رکعت نماز می گذارد .

72- حضرت علی علیه سلام تنها حاکم اسلامی بود که هنگام نیاز دوپیراهن یکی به سه ودیگری به چهار درهم می خرید و آن پیراهن بهتر را به غلامش می بخشید و آن دیگری را خود می پوشید و همیشه یک لباس داشت .

73- حضرت علی علیه سلام تنها حاکم اسلامی بلکه جهانی بود که هرگز یک شکم سیر نان خالی جو هم نخورد چه رسد به انواع غذاهای رنگانگ . خوارک علی تنها نان جو بود بهمراه مقدار سرکه  یا شیر و یا نمک و هرگز دو خورشت باهم نخورد و همیشه نیمه گرسنه بود.

74- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که در هزارو چهارصد سال پیش که هنوز علم تشریح بوجود نیامده بود فرمود انسان بوسیله استخوانهای خورد بهم پیوسته میشود و به وسیله پیه (چربی) چشم می بیند . چنانکه امروز علم از آن پرده برداشته است .

75- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که در روز جنگ احد وبرای دفاع از پیامبر(ص) بیش از 90 زخم برداشت اما بخاطر چابکی او هیچک از این زخمها عمیق نبود .

76- حضرت علی علیه سلام اولین کسی ست که بهمراه پیامبر(ص) و حضرت خدیجه در کنار کعبه نماز جماعت برپا کرد در زمانی که هیچ کس نماز نمی خواند  .

77- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که از اولین آیات وحی در کنار غار حرا  تا آخرین آنها در  غدیر خم کنار پیامبر حضور داشت و تفسیر این آیات را از زبان پیامبر(ص) شنید و بخاطر سپرد .

78- حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که پشت تمام پهلوانان عرب را بخاک افکند و همه را هلاک ساخت و هیچ هماوردی نداشت او اول پهلوان عالم است .

79-حضرت علی علیه سلام تنها کسی ست که شعرای عرب و عجم در وصف او بیشترین اشعار را سروده اند و هیچ شاعر بلند آوازه ائی نیست الا اینکه شعری در وصف فضائل علی سروده باشد .

80-حضرت علی علیه سلام بعد از پیامبر(ص) اولین نفری هستند که به همه کتب آسمانی اشراف کامل داشت و با هر یک از پیروان این کتب آسمانی با استناد به مطالب کتابشان احتجاج می فرمود و پاسخ آنها را با استفاده از کتاب مورد اعتقادشان می داد . بطور نمونه مسیحیان را با استفاده از انجیل به دین اسلام دعوت می کرد و یهود را با  بهره جستن از تورات مجاب می نمودند .

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد