خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود .  حسین الهی قمشه ای

خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود . حسین الهی قمشه ای

این صفحه با اجازه و عنایت حضرت حق , به انتشار مطالب ادبی , عرفانی و تاریخی ایرانی اسلامی می پردازد و کپی برداری ازهمه مطالب آن برای عموم آزاد است
خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود .  حسین الهی قمشه ای

خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود . حسین الهی قمشه ای

این صفحه با اجازه و عنایت حضرت حق , به انتشار مطالب ادبی , عرفانی و تاریخی ایرانی اسلامی می پردازد و کپی برداری ازهمه مطالب آن برای عموم آزاد است

بررسی مختصر و کوتاه تاثیرات عظیم قرآن کریم بر متون ادبی عرفانی


بنام نگارنده هستی

مقدمه

قرآن یگانه کتاب آسمانیست که از تحریف و تغییر در طول تاریخ مصون مانده . به مصداق آیه شریفه 9 از سوره مبارکه الحجر که می فرمایند:

 " إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹بى‏ تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده‏ ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود (۹)

قرآن معجزه بزرگ پیامبر عظیم الشان اسلام است و همانطور که از آن انتظار می رود مخاطب خویش را از هر نظر هدایت می نماید به مصداق آیه شریفه 2 از سوره مبارکه بقره که می فرمایند: " ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ "﴿۲این است کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است (۲)

 از اینرو همه عرفا و صوفیانی که از این سرچشمه پاک و گوارا سیراب گشته اند در کلام خویش این زلال بی نظیر را بارها و بارها باز تاب داده اند و از مفاهیم بلند این کتاب آسمانی بهره های فراوان برده اند .

بررسی تاثیرات عظیم قرآن کریم بر متون ادبی عرفانی جهان بخصوص پارسی سرایان ایران زمین نیازمند نگارش چندین مجلد کتاب وزین است ، اما بقول شاعر آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنگی باید چشید.

همچنین که بر اهل ادب و تحقیق آشکار است  از زمان ورود اسلام به ایران و آشنایی سخن وران ایرانی با زبان قرآن تغییرات شگرفی در غنا و گستره این زبان شیرین ایجاد شده است ، بحدی که زبان پارسی را می توان به دو دوره قبل و بعد از اسلام تفکیک کرد ، بحدی که گویش امروزه مردمان ایران زمین با گویش مردم در قبل از اسلام کاملا متفات بوده و بیشتر گنجینه های زبان و ادب پارسی به بعد از ظهور اسلام باز میگردد.

این تاثیر بقدر شگرف بوده که مقایسه ادبای قبل و بعد از اسلام امکان پذیر نبوده و ماحصل آن ظهور عرفا و ادیبانی  بلند آوازه همچون فردوسی و مولوی و نظامی و سعدی و حافظ .. است که البته همه این تازگی و طراوت سخن باید بحساب قرآن گزارده شود.

تاثیرات مستقیم قرآن در متون ادبی عرفانی زبان پارسی بقدری بارز و اشکار است که اکثر عرفا و سخن وران مستقیما به ان اشاره کرده اند . از جناب حافظ شیرازی که فرمودند :

زحافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد

لطایف حکمی با نکات قرآنی (مثنوی شماره 2 )

یا به حافظ قرآن بودن خویش اشاره میکند و میفرماید:

ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ

 بقرآنی که اندر سینه داری ( غزلیات)

یا در نهایت می فرمایند :

هرچه دارم همه از دولت قرآن دارم

لازم بذکر نیست که سایر عرفای ما نیز به همین سنخ به بهره بردن خویش از قرآن صریحا اشاره کرده اند ، بطور نمونه مولانا محمد جلال الدین بلخی ملقب به ملای روم در این باره می فرمایند:

چون تو در قرآن حق بگریختی/ با روان انبیا آمیختی

هست قرآن حال‏‌های انبیا/ ماهیان بحر پاک کبریا

ور بخوانی و نیی قرآن‏‌پذیر/ انبیا و اولیا را دیده‏‌گیر

ور پذیرایی چو بر خوانی قصص/ مرغ جانت تنگ آید در قفس

مرغ کاو اندر قفس زندانیست/ می‏نجوید رستن از نادانیست

روح‌هایی کز قفس‌ها رسته‏‌اند/ انبیاء رهبر شایسته‏‌اند

تاثیر قرآن بر مولانا بقدر عمیق و شگرف است که حتی خود ایشان و شیخ بهایی مثنوی را با قرآن مقایسه کرده است .

شیخ بهائی:

من نمی گویم که آن عالیجناب

هست پیغمبر ولی دارد کتاب

مثنوی او چو قرآن مدل

هادی بعضی و بعضی را مضل

منظور ایشان شعری دیگر از مثنویست که خود حضرت مولانا فرموده :

مولانا:

پس ز نقش لفظ های مثنوی

صورتی ضال است و هادی معنوی

در نبی فرمود کاین قرآن ز دل

هادی بعضی و بعضی را مضل

که اشاره به آیه شریفه 82 سوره مبارکه الاسراء قرآن کریم دارد که می فرمایند :

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً 82

ترجمه :

و ما آنچه از قرآن فرستیم شفای دل و رحمت الهی بر اهل ایمان است ، لیکن کافران را به جز زیان چیزی نخواهد افزود .

در باره همین موضوع دو وجهی هادی و مضل بودن قرآن کریم جناب شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی می فرمایند :

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست

در باغ لاله روید و در شوره زار خس

در این مقاله کوتاه تلاش خواهم کرد تا به بخشی از این تاثیر شگرف بپردازم ، البته بدلیل ظرف این مقال که باید مختصر و کوتاه باشد تنها بذکر آثار سه تن از بلند آوازه ترین مشاهیر ادب و عرفان ایران زمین خواهیم پرداخت، که بترتیب  عبارتند از مولانا جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولانا ، شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی و خواجه شمس الدین محمد مشهور به حافظ .

 امید دارم تا اهل فن کتابی عمیق و متین در این باب  و درباره همه عارفان این مرز و بوم به نگارش درآورده  و در آگاه ساختن نسل امروز که خود را شیفته مولانا وسعدی و حافظ می دانند اما از قرآن مهجور هستند را هوشیار آگاه نماید .

مقاله :

بررسی تاثیرات قرآن بر متون ادبی عرفانی را می توان از چند وجه مورد نظر قرار داد .

این وجوه عبارتند از :

1- بکار بردن نام قرآن و در متون ادبی عرفانی

2- استفاده از قصص قرآنی در بیان مقامات عرفانی

3- تفسیر برخی از آیات قرآن کریم در متون ادبی عرفانی

4- بکار گیری مسقیم متن برخی از آیات قرآن کریم در متون ادبی عرفانی بقصد وزن و قافیه

که البته  از این عناوین بدلیل مختصر کردن مطلب ، تنها به سه مورد اول آنهم بصورت ایجاز اشاره خواهد شد.

1- بکار بردن نام قرآن در متون ادبی عرفانی

الف - مولانا

جناب مولانا در بسیاری از اشعار و آثارشان از کلمه مبارکه قرآن نه تنها استفاده کرده بکه به مفاهیم بلند آن نیز به تفصیل پرداخته است ، در اینجا به چند نمونه اشاره می شود .

ایشان در غزل شماره 184 از دیوان کبیر شمس می فرمایند :

من رسیدم به لب جوی وفا     دیدم آن جا صنمی روح افزا

سپه اوهمه خورشید پرست    همچو خورشید همه بی سر و پا

بشنو از آیت قرآن مجید    گر تو باور نکنی قول مرا

قد وجدت امراه تملکهم      اوتیت من کل شئ و لها

و در جای دیگری در غزل زیبای 533 که با ابیات زیر آغاز می شود ، می فرمایند :

رندان سلامت می کنند جان را غلامت می کنند    مستی زجامت می کنند مستان سلامت می کنند

.

.

آن عید قربان را بگو وآن شمع قرآن را بگو          وآن فخر رضوان را بگو مستان سلامت می کنند

و در جای دیگری در غزل زیبای 729 ، می فرمایند :

هرکه نادان ساخت خود را پیش او دانا شود     ور بر او دانش فروشد غیرتش نادان کند

دام نان آمد تورا این دانش تقلید و ظن      صورت عین الیقین را علم القرآن کند

و در جای دیگری در غزل زیبای 892 ، می فرمایند :

صبر چو ابریست خوش ، حکمت بارد از او       زآنک چنین ماه صبر ، بود که قرآن رسید

و در جای دیگری در غزل زیبای1062 با اشاره به اهمیت ماه رمضان می فرمایند :

گرتوخواهی نور قرآن در درون جان خویش      هست سر نور پاک جمله قرآن ، صیام

و البته مطالب بیش از این هاست که در این مقال کوتاه بگنجد ، اما مشت نمونه خروار.

ب - سعدی شیرازی

همچنین جناب سعدی شیرازی بارها از نام مبارک قرآن در اشعار خویش بهره برده است ، ایشان در قصیده ایی قراء که در مدح پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله که با این ابیات آغاز می شود میفرمایند :

کریم السجایا جمیل الشمیم    نبی البرایا شفیع الامم

امام رسل پیشوای سبیل     امین خدا ، مهبط جبرییل

شفیع الوری ، خواجه بعث و نشر   امام الهدی ، صدر ایوان حشر

کلیمی که چرخ فلک طور اوست    همه نورها پرتو نور اوست

یتمی که ناکرده قرآن درست       کتب خانه چند ملت بشست

و یا در جای دیگر می فرمایند :

گذرگاه قرآن و پندست گوش     به بهتان و باطل شنیدن مکوش

و یا در جای دیگر می فرمایند :

گر حافظ قرآنی ، یا عابد اصنامی      زهدت به چه کار آید ، گر رانده درگاهی

و یا در جای دیگری در وداع با ماه مبارک رمضان می فرمایند :

ماه فرخنده روی بر پیچید      و علیک السلام یا رمضان

الوداع ای زمان طاعت و خیر      مجلس ذکر و محفل قرآن

و یا در جای دیگری در هنگام مدح یکی از سلاطین زمان خویش از جهت دعا در حق او می فرمایند :

زنائبات قضا در پناه بار خدای        زحادثات قرآن در حمایت قرآن

و یا در جای دیگری از کتاب گرانسنگ گلستان در ضمن بیا حکایت شماره 14 می فرمایند:

ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند ، صاحب دلی برو بگذشت ، گفت ترا مشاهره چند است ؟

گفت هیچ .

گفت پس این زحمت خود چندین چرا همی دهی ؟

گفت از بهر خدای می خوانم .

گفت از بهر خدا مخوان .

گر تو بدین نمط خوانی     ببری رونق مسلمانی

و یا در جای دیگری از همین کتاب در ضمن بیا حکایت شماره 7 می فرمایند:

توانگری بخیل را پسری رنجور بود ، نیک خواهان گفتندش مصلحت آنست که ختم قرآنی کنی از بهر وی و یا بذل قربانی .

لختی به اندیشه فرو رفت و گفت : مصحف مهجور اولیتر است که گله دور .

صاحب دلی بشنید و گفت ختمش به علت آن اختیار آمد که قرآن بر زبانست و زر در میان جان.

به دیناری چو خر در گل بمانند       ورالحمدی بخواهی صد بخوانند

ج  - حافظ شیرازی

جناب حافظ شیرازی  از جمله عرفایست که بسیار به اهمیت قرآن کریم اشاره کرده و بارها نام مبارک این کتاب آسمانی را در اشعار خویش آورده است .

ندیدم خوش تر از شعر تو حافظ        به قرآنی که اندر سینه داری

و یا :

زحافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد   لطایف حکمی با نکات قرآنی

و یا :

عشقت رسد بفریاد ار خود بسان حافظ    قرآن زبر بخوانی در چارده روایت

و یا :

حافظا در کنج فقر و خلوت شب های تار    تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

 

و یا :

ای چنگ فرو برده به خون دل حافظ      فکرت مگر از غیرات قرآن و خدا نیست

و یا :

زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه باک       دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند

و یا :

حافظا می خور و رندی کن خوش باش ولی    دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

2- استفاده از قصص قرآنی در بیان مقامات عرفانی

الف - مولانا

جناب مولانا در بسیاری از اشعار و آثارشان بوسیله اشاره و از راه تمثیل به بیان قصص قرآنی و نکات ظریف آنها اشاره کرده است ، در اینجا به چند نمونه اشاره می شود .

در اشاره به داستان سجده فرشتگان بر حضرت آدم صفی الله در غزل شماره 187 دیوان شمس می فرمایند :

نادر جمال باید کاندر زبان نیاید     تا سجده راست آید مر آدم صفی را

تلمیح به داستانها قرآن که با بسامد بسیار بالا در مثنوی مولوی به کار رفته است  

داستان به آتش در افکندن حضرت ابراهیم توسط نمرود و نسوختن ایشان در آتش

آتش ابراهیم را دندان نزد          چون گزیده حق بود چونش گزد

روایت نرم شدن آهن بدست حضرت داود و ساختن زره توسط ایشان

با سلیمان پای در دریا بنه          تا چو داود آب سازد صد زره

داستان نجات حضرت یونس از شکم ماهی :

و گر چو یونس رستی زحبس ماهی و بحر    بگو که معنی آن بحر و موج و جوش چه بود

داستان شکافته شدن رود نیل توسط حضرت موسی علیه السلام :

ای شیخ ما را فوطه ده ، وی آب ما را غوطه ده       ای موسی عمران بیا بر آب دریا زن عصا

و بدین مختصر اکتفا می کنیم.

ب - سعدی شیرازی

تلمیحات به داستانها قرآن که دو دیوان گلستان و بوستان شیخ اجل بسیار به کار رفته است در اینجا به برخی اشاره میکنیم .

غزل شماره 225 از بوستان در داستان سرشتن آدم از خاک و دمیدن روح پروردگار در او .

  وین لطف بین که با گل آدم سرشته اند        وین روح بین که در تن آدم دمیده اند

غزل شماره 431 از بوستان در داستان حضرت ابراهیم و آتش نمرود .

ای برادر غم عشق آتش نمرود انگار      برمن این شعله چنانست که بر ابراهیم

غزل شماره 19 از بوستان در داستان باطل کردن جادوی ساحران توسط حضرت موسی .

بهای روی تو بازار ماه و خور بشکست      چنان که معجز موسی طلسم جادو را

غزل شماره 611 و 13 از بوستان در داستان دم مسیحایی و زنده شدن مرده .

دم عیسیست پنداری نسیم باد نوروزی     که خاک مرده بازآید در او روحی و ریحانی

ویا

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست    عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

به غیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح   تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست

ج  - حافظ شیرازی

جناب خواجه شیراز هم بارها و بارها از این قصص قرآنی به جهت تلمیح و تذکر استفاده کرده است .

غزل شماره 57 دیوان آن جناب که با ابیات ذیل آغاز می شود در باره میوه ممنوع و که باعث خروج حضرت آدم از بهشت شد میفرماید:

آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست           چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست

.

خال مشگین که بدان عارض گندمگون است    سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست

همین مضمون در غزل 348 چنین آمده است .

ازدل تنگ گنهکار بر ارم آهی      کاتش اندر گنه آدم و حوا فکنم

همچنین در غزل شماره 373 در باره رفتن حضرت موسی به میقات در کوه طور و بستن پیمان با باری تعالی می فرمایند:

با تو آن عهد که در ئادی ایمن بستیم    همچو موسی ارنی گو به میقات بریم

ویا روایت رفتن حضرت موسی علیه سلام بدنبال آتش می فرمایند:

زآتش وادی ایمن نه منم خرم و بس    موسی اینجا به امید قبسی می آید

ودر زمان روبرو شدن آن حضرت با درخت شعله ور وادی ایمن میفرمایند:

بلبل زشاخ سرو به گلبانگ پهلوی   می خواند دوش درس مقامات معنوی

یعنی بیا که آتش موسی نمود گل    تا از درخت نکته توحید بشنوی

ویا درباره داستان زنده رفتن حضرت ادریس علیه السلام به بهشت می فرمایند :

بمیر ای دوست پیش از مرگ ، اگر می زندگی خواهی   که ادریس از چنین مردن، بهشتی گشت پیش از ما..

 

اینها تنها نمونه کوچکی از تاثیرات قصص قرآنی بر آثار عرفا و ادیبان ایران زمین است وذکر بیشتر آن در حوصله این نوشتار کوتاه نیست ، و البته هریک از این اشعار نیازمند توضیح ، تفسیر و ذکر آیات مربوطه می باشد ، اما به دو دلیل بارز ، اول آشنایی خوانندگان این مطلب با قصص قرآنی ودوم  اجبار به اختصاردر نگارش این مقال از این دو امر مهم صرف نظر گردید .

3- تفسیر برخی از آیات قرآن کریم در متون ادبی عرفانی

مهمترین کتاب عرفانی حال حاضر جهان به اذعان اکثر اهل فن مثنوی معنوی جناب مولاناست ، در حال حاضر کتاب  ایشان به بیش از چندین زبان مهم دنیا از جمله انگلیسی ، فرانسه ، آلمانی ، اسپانیایی (لاتین ) و روسی ترجمه شده ، جناب مولانا در این اثر عظیم بیش از 2200 آیه قرآن کریم را یا مسقیم یا بمنظور بیان مفهوم کلام خویش و یا جهت تفسیر آن بکار برده است.

ازجمله این آیات می توان به این چند مورد اشاره کرد :

آوردن بخشی از یک آیه قرآن مجید و تفسیر کردن آن، شیوه‌ای از پرداختن به تعالیم قرآن در مثنوی است:

«زین للناس» حق آراستست / زآنچه حق آراست چون تانَند رست

چون پی «یسکن الیها»ش آفرید/ کی تواند آدم از حوّا برید

که دربیت اول به آیه شریف 14  سوره مبارکه  آل‌عمران «زین للناس حب‌الشهوات من النساء، و البنین و القناطیر المقنطره... » 

ترجمه :

محبت و عشق به خواستنی ها [که عبارت است] از زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چهارپایان و کشت و زراعت، برای مردم آراسته شده است؛ اینها کالای زندگیِ [زودگذرِ] دنیاست؛ و خداست که بازگشت نیکو نزد اوست. 

و در بیت دوم به آیه ۱۸۹ سوره اعراف اشاره می‌کند. «هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها لیسکن الیها».

ترجمه:

او کسی است که شما را از یک تن آفرید، و همسرش را از او پدید آورد تا در کنارش آرامش یابد؛

نی که «لا تلقوا بایدیکم الی/ تهلکه» خواندی ز پیغام خدا؟

که اقتباس و حل آیه ۱۹۵ سوره بقره است: و «لا تلقوا بایدیکم الی تهلکه».                  

 

اندرین وادی مرو بی این دلیل/ «لا احب الآفلین» گو چون خلیل(آیه ۷۶، سوره انعام)

 

بی‌حس و بی‌گوش و بی‌فکرت شوید/ تا خطاب «ارجعی» را بشنوید (آیه ۲۸ سوره فتح)

 

البته گاهی جناب مولانا  مفهوم آیه را به زبان فارسی می‌آورد، بی‌آنکه به صورت اصلی آن اشاره‌ای کند:

بحر را گویم که هین پر نار شو / گویم آتش را که رو گلزار شو(آیه ۶۹ سوره انبیاء)

مصطفی را وعده کرد الطاف حق / گر بمیری تو نمیرد این سَبَق

که نظر دارد به آیه معروف قرآن که می‌فرماید: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون‏ (آیه ۹، سورة حجر)

 همانا ما قرآن را نازل کردیم، و یقیناً ما نگهبان آن [از تحریف و زوال] هستیم. 

بهر طفلان حق زمین را مهد خواند/ در گواره شیر بر طفلان فشاند

که اشاره دارد به آیه ۶ سوره نبا: ألَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهادا ...آیا زمین را بستر آرامش قرار ندادیم؟ 

در محتوای این ابیات نیز مولانا از آیه۱۵۶ سوره بقره ( انا لله و انا الیه راجعون) بهره گرفته است:

ما زدریاییم و دریا می‌رویم                                  

ما زبالاییم و بالا می‌رویم

آنچه از دریا به دریا می‌رود                                 

از هر آنجاکا مد آنجا می‌رود

مولوی در بیت زیر تلمیحی دارد به آیه‌ی ۷ سوره‌ی بقره: «ختم اللّه علی قلوبهم وعلی سمعهم وعلی أبصارهم غشاوة و می‌گوید که در پس حجاب‌ها، صورت‌هایی از تجلّیات رحمانی و سروش‌های غیبی است، ولی خداوند به واسطه عمل انسان، برگوش و چشم او مُهر نهاد که به سان حجابی مانع شنیدن صداها و دیدن صورت‌های رحمانی است:

هـست بـر «سـمـع و بصـر» مـهر خـد

در حُجُب بس صورت است و بس صدا

او در این شعر نیز با استفاده از قسمتی از آیه «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون»، چون استفاده از تمام آیه را به دلیل تنگنای وزن موفق نمی‌دانسته است، با شعر مضمون آیه را تکمیل کرده است:

«ما خلقت الجن والانس» این بخوان

جز عبادت نیست مقصود جهان

او در این ابیات آیة ۸ سوره یس «إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلالا فَهِیَ إِلَى الأذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ» را مورد تحلیل قرار داده و آورده است:

ترجمه :

 مسلماً ما غل هایی بر گردنشان نهاده ایم که تا چانه هایشان قرار دارد به طوری که سرهایشان بالا مانده است، 

گفت( اغلالاَ فهم به مقمحون)                         

نیست آن اغلال برما از برو

مولانا در ابیاتی به آیات ۶ و۷ سوره فاتحه اشاره صریح دارد: «اهدنا الصراط المستقیم. صراط الذین أنعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالّین.»

از‌‌‌ برای چـاره این خـوف‌هـا             

آمد اندر هـر‌نمـازی «اهدنا»

کاین نمازم را میامیز ای خدا          

با نمـاز «ضـالّین» و‌اهل ریا

و در بیتی دیگر به آیه‌ ۳ سوره‌ بقره اشاره دارد که می‌فرماید: «الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة و

«یؤمنون بالغیب» می‌باید مرا          

ز آن ببستم روزن فـانـی سرا

مولانا در این بیت اشاره‌ای داشته است به آیه‌ ۱۷۹ بقره که: «ولکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب.» و می‌گوید اگر برای جنایت‌کاران، قصاصی مقرر نمی‌فرمود یا نمی‌گفت که در قصاص، زندگی است، هرکسی گستاخ می‌شد و به روی مردم تیغ می‌کشید:

گـر نفـرمـودی قصـاصـی بـر‌‌جُنـاة          

یا نگفتی «فی القصاص» آمد «حیاة»

یا حضرت مولانا در کتاب گرانسنگ فیه مافیه در باره روایت زایمان حضرت مریم سلام الله علیه مر حضرت عیسی مسیح علیه سلام را می فرمایند :

تا مریم را دردِ زِه (زایمان) پیدا نشد ، قصدِ آن درختِ بخت نکرد ..که:فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ (مریم -23) - اورا آن درد به درخت آورد، و درخت (نخل) خشگ میوه دار شد...

تن همچو مریم است و هریک عیسی داریم

اگر ما را درد پیدا شود ، عیسای ما بزاید ...

و اگر درد نباشد ، عیسی ، هم از آن راه نهانی که آمده، باز به اصلِ خود پیوندد،، الا ما محروم مانیم و از او بی بهره...

ب - سعدی شیرازی

در باره همین موضوع دو وجهی هادی و مضل بودن قرآن کریم جناب شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی می فرمایند :

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست

در باغ لاله روید و در شوره زار خس

که اشاره به آیه شریفه 82 سوره مبارکه الاسراء قرآن کریم دارد که می فرمایند :

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً 82

ترجمه :

و ما از قرآن آنچه را برای مؤمنان مایه درمان ورحمت است، نازل می کنیم وستمکاران را جز خسارت نمی افزاید. 

یا درجایی دیگر در گلستان می فرماید:

یکی بر سر راهی مست خفته بود و زمام اختیار از دست رفته، عابدی بر وی گذر کرد و در آن حالت مستقبح او نظر کرد، جوان از خواب مستی سر برآورد و گفت: "إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما" (آیه 72 سوره فرقان)

ترجمه آیه :

و آنان هستند که به ناحق شهادت ندهند و هرگاه به عمل لغوی (از مردم غافل) بگذرند بزرگوارانه از آن درگذرند.

یا درجایی دیگر در گلستان می فرماید:

موسی علیه‌السلام قارون را نصیحت کرد که "احسن کما احسن الله الیک" نشنید عاقبتش شنیدی.

که کاملاً برابر است با آیه "وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْک«(آیه 77 سوره قصص)

ترجمه آیه :

و نیکی کن همانگونه که خداوند بر تو نیکی کرد.

و همچنین این شاعر شهیر شیرازی، در سرودن سه بیت زیر که شهرت جهانی دارند به آیه ۱۳ سوره حجرات و دو حدیث نبوی نظر داشته است:

بنی آدم اعضای یکدیگرند        که درآفرینش زیک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار     دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی     نشایدکه نامت نهندآدمی

آیه  13 از سوره مبارکه حجرات که میفرمایند :

یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ .

ترجمه آیه :

هان ای مردم هر آینه شما را از یک مرد و زن آفریدیم، شما را به صورت ملتها، طایفه ها در آوردیم تا یکدیگر را بشناسید. همانا گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست .

البته جناب سعدی در اشعار فوق نظری هم بر این حدیث پیامبر (ص) داشته است .

  حدیث: " مَثَلُ الْمُؤمِنینَ فی تَوادِّهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ: اذَا اشْتَکی مِنْهُ عُضْوٌ تَداعی لَهُ سائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَر وَ الْحُمّی..

ترجمه حدیث :

مؤمنان در دوستیشان ، رحمشان ، مهرورزیشان به . یکدیگر همانند یک پیکر عمل می کنند، هنگامی که اندامی از آن به درد آید، دیگر اندامها در بی خوابی، تب با او هم ناله اند .

 یا درجای دیگری از اشعارش در باره تسیبح همه عناصر خلقت مر آفریدگار بی همتا را میفرماید :

کوه و دریا و درختان همه در تسبیحند

نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار

این بیت اشاره دارد به آیه شریفه 44 از سوره مبارکه اسراء که میفرمایند :

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰکِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ ۗ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا...،

ترجمه آیه :

می ستایند خدا را آسمانهای هفتگانه و زمین، هرکس درآنهاست و چیزی نیست مگرآنکه ذکر و حمد خدا گوید و لیکن شما ستایش آنها را در نمی یابید.

یا در جای دیگر میفرماید :

چندین هزار سکه پیغمبری زده

اول به نام آدم و آخر به مصطفی

الهامش از جلیل، پیامش ز جبرئیل

رایش نه از طبیعت و نطقش نه از هوی.

مصراع دوم از بیت دوم نظر به آیه ۳ از سوره نجم دارد: " وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿٣ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَىٰ ﴿٤

ترجمه آیه :

پیامبر به خواهش دل و از روی هوا و هوس سخن نمی گوید. (۳) گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل می شود، نیست. (۴) 

 و درهنگام مدح علی مرتضی امیر المومنین علیه السلام می فرماید:

کس را چه زور و زهره که، وصف علی کند

جبار در مناقب او گفته هل اتی  

 

شاعر در این بیت به آیه اول و آیه هشتم از سوره انسان نظر داشته است: آیه اول:« هَلْ أَتی‏ عَلَی الْإِنْسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً1 ،

آیا زمانی محدود از روزگار نامحدود بر آدمی سپری شد که هیج نامی از وی نبود! "و سپس در آیه هشتم می فرماید : " وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً8

در شأن امام علی (علیه السلام) و خانواده اش نازل شد که سه شام پیایی- هنگام افطار در روزه نذری- طعام خود را با آنکه در دست داشتند (برای خشنودی خدا) به مسکین و یتیم، اسیر بخشیدند.

و در کتاب بوستان همچنین فرموده :

یکی را به سر بر نهد تاجِ بخت                        یکی را به خاک اندر آرد ز تخت

که اشاره به آیه شریفه 26 از سوره مبارکه آل عمران دارد که می فرمایند:

"وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیر" (آیه 26 سوره آل عمران)

ترجمه آیه :

بگو (ای پیغمبر): بار خدایا، ای پادشاه ملک هستی، تو هر که را خواهی ملک و سلطنت بخشی و از هر که خواهی ملک و سلطنت بازگیری، و هر که را خواهی عزت دهی و هر که را خواهی خوار گردانی، هر خیر و نیکویی به دست توست و تنها تو بر هر چیز توانایی.

و یا فرموده:

قدیمی نکوکار نیکی‌پسند                             به کلک قضا در رحم نقش‌بند

در اینجا شاعراشاره به آیه شریفه 6 از سوره مبارکه آل عمران داشته که فرموده اند:

"هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحامِ کَیْفَ یَشاء" (آیه 6 سوره آل عمران)

ترجمه آیه :

خداست آن که صورت شما را در رحم مادران می‌نگارد هر گونه اراده کند. خدایی جز آن ذات یکتا نیست که (به هر چیز) توانا و داناست.

ج حافظ شیرازی

در همین موضوع جناب خواجه شمس  الدین حافظ شیرازی می فرمایند:

«ظلّ ممدود» سر زلف تواَم بر سر باد که در این سایه، قرار دل شیدا باشد

حافظ این بیت را با اقتباس از آیه های 27 تا 30 سوره مبارکه واقعه این گونه به زیبایی سروده است .

در آیه های 27 تا 30 سوره مبارکه واقعه می خوانیم:

وَ أَصْحابُ الْیَمینِ ما أَصْحابُ الْیَمینِ * فی سِدْرٍ مَخْضُودٍ * وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ * وَ ظِلِّ مَمْدُودٍ.

ترجمه :

و اصحاب یمین، چه خوش روزگارند (در بهشت). آنها زیر درختان سدر پرمیوه بی خار و درختان پربرگ سایه دار و زیر سایه گسترده قرار دارند.

اهل فهم و بصیرت، عبارت «ظلٍّ مَمدود» یا همان سایه گسترده را، سایه رحمت و رأفت خداوند معنا کرده اند. چنان که در روایت آمده است: «یَومَ لاظِلَّ اِلاّ ظِلُّهُ؛ روزی که سایه ای جز سایه خدا نیست».

یا در جای دیگر می فرمایند :

دور است سر آب از این بادیه، هشدار         تا غول بیابان نفریبد به سرابت

خداوند در قرآن کریم، کافران را کسانی می داند که به دنبال سرابند:

وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَعْمالُهُمْ کَسَرابٍ بِقیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً. (نور: 29)

و آنان که کافر شدند، اعمال ایشان همانند سرابی است در زمینی هموار که تشنه، آن را آب می پندارد.

بزرگ ترین سرمشق حافظ در سخن سرایی، قرآن است. غزل های حافظ با مضمون های قرآنی بسیار نزدیک است و عطرخوش آیات ربانی قرآن از دیوان او کاملاً پیداست. حافظ در این باره می گوید:

 

«ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد لطایف حکما با نکات قرآنی»

یا درباره آیه شریفه 79 از سوره مبارکه واقعه که می فرمایند :

لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ

بیت زیر را انشاء فرموده اند :

عروس حضرت قرآن نقاب آن گه براندازد        که دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغا ..

عجب نبود گر از قرآن نصیبت نیست جز نقشی    که از خورشید جز گرمی نیابد چشم نابینا..

 

 همچنین خواجه بیت زیر را براساس آیه شریفه کل من علیها فان انشا فرموده:

عرضه کردم دو جهـان بر دل کار افتاده           بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست

اشاره است به ایه شریفه:« کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبَّک ذوالجلالِ والاکرامِ

(آیه 26 از سوره مبارکه الرحمن)

ترجمه آیه:

هرکه روی زمین است دستخوش مرگ و فناست و خدای باجلال و عظمت باقی می ماند.

همچنین در غزلیات به این بیت برمی‌خوریم که به کردار انسان و کتاب اعمالش اشاره دارد . (سوره مبارکه انفطار،آیات10ـ12):

تو پنداری که بدگو رفت و جان برد                 حسـابش بـا کـرام الکـاتبیـن است

اشاره است به ایهی شریفه: « وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظینَ  (10) کِراماً کاتِبینَ (11)  یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ(12) ؛ و قطعاً بر شما نگهبانانی گماشته شده‌اند، فرشتگان بزرگواری که نویسندگان (اعمال شما) هستند». (سوره مبارکه انفطار،آیات10ـ12)

نتیجه گیری :

هرچند در دیوان شعرا و کتب عرفانی سیر کنیم بیشتر به تاثیر قرآن در آنها پی خواهیم بر ، در حقیقت می توان با قطعیت گفت بیشتر آثار این بزرگان ادب و عرفان در حقیقت تفسیر کلام الهیست .

این گستردگی همچنان که در مقدمه عرض کردم نیازمند پرداختن و مجالیست برای اهل فن تا ضمن ادای دین به این بزرگان نسل جدید امروز و نسل های آینده را با این میراث گرانسنگ آشنا کنند .

در پایان ضمن تشکر از بذل وقت و عنایت شما خوانند گرامی تشکر و قدر دانی می نمایم.

و من الله توفیق

 منابع :

قرآن کریم

دیوان کبیر شمس اثر مولانا جلال الدین محمد رومی بلخی

گلستان و بوستان جناب شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی

دیوان غزلیات و قصاید جناب خواجه شمس الدین محمد شیرازی حافظ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد