خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود .  حسین الهی قمشه ای

خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود . حسین الهی قمشه ای

این صفحه با اجازه و عنایت حضرت حق , به انتشار مطالب ادبی , عرفانی و تاریخی ایرانی اسلامی می پردازد و کپی برداری ازهمه مطالب آن برای عموم آزاد است
خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود .  حسین الهی قمشه ای

خراباتیان ///خرابات آنجاست که عاشق ، طاق و رواق خود پرستی را خراب می کند و خانه اش در نور خدا غرق می شود . حسین الهی قمشه ای

این صفحه با اجازه و عنایت حضرت حق , به انتشار مطالب ادبی , عرفانی و تاریخی ایرانی اسلامی می پردازد و کپی برداری ازهمه مطالب آن برای عموم آزاد است

فراز هایی از سخنان گهر بار پیامبر اکرم (ص) ومعصومین علیه سلام بخش سوم



هو العلیم

 

 جاهل میگوید "من" "میدانم "،، دیگری میگوید "من" بعضی چیزها را میدانم و بعضی را نمیدانم ، او هم هنوز  جاهل است !

 اما  عارف و  عاقل آن است که می گوید "هیچ" نمیدانم ..

 تنها اوست که میداند.. 

 

لذا چون به جهلش #اعتراف میکند، میبینیم که #باب_العلم خداوندی ، مولای عارفان میشود..

امیر مومنان علی علیه السلام در اعتراف و #اقرار به #جهل در برابر پروردگارعالم در دعای خود عرض میکند..

 

أنا الجاهِلُ ،،

عَصَیتُکَ بجَهْلی ، و ارْتَکَبتُ الذُّنوبَ بجَهْلی ،،

و ألْهَتْنی الدُّنیا بجَهْلی، و سَهَوْتُ عن ذِکرِکَ بجَهْلی ، و رَکَنْتُ (إلى) الدُّنیا بجَهْلی ..

 الهی

من نادانم ،، 

به سبب نادانیم، تو را نافرمانى کردم و به سبب نادانیم، مرتکب گناهان شدم،،

و به سبب نادانیم، دنیا مرا به خود مشغول داشت ،،

و به سبب نادانیم، از یاد تو غافل گشتم و به سبب نادانیم، به دنیا میل کردم...

 

( غرر الحکم : ۲۴۹ )

 

اما جاهل حقیقی کسی است که

فرمود :

الجاهِلُ لا یَعْرِفُ تَقْصیرَهُ و لا یَقبلُ مِن النَّصیحِ لَهُ .

نادان ، به تقصیر (عیب ) خود آگاه نیست ! و نصیحت خیر خواهِ خود را [ هم ] نمى پذیرد...

 

(غرر الحکم: ۱۸۰۹ )

 

 با #نماد ها و #نشانه ها عاقل و جاهل شناخته میشوند نه با اتهام زنی و #تهمت و افترا بستن به دیگران و بدون هیچ دلیلی..

 

چند #نشانه دیگر جاهل و عاقل 

 

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود :

أعقَلُ النّاسِ مُحسنٌ خائفٌ ، و أجهَلُهُم مُسیءٌ آمِنٌ .

( عوالی اللآلی )

 خردمندترین مردم، نیکوکارِ وترسان از خدا است  

و نادانترین آن ها، بد کارِ آسوده خاطر ..

 

امام على علیه السلام :

أجْهلُ النّاسِ المُغَترُّ بقَولِ مادِحٍ مُتَملِّقٍ، یُحسِّنُ لَهُ القَبیحَ و یُبغِّضُ إلَیهِ النَّصیحَ .

(غرر الحکم )

 نادانترینِ مردم کسى است که فریفته سخنان ستاینده چاپلوسى شود ، که زشت را در نظر او زیبا جلوه مى دهد، و خیر خواه را دشمن او معرفى مى کند...

 

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

أنْ یَظلِمَ مَن خالَطَهُ ،و یَتَعدّى على منَ هُو دُونَهُ ،

و یَتطاوَلَ على مَن هُو فَوقَهُ ، کلامُهُ بغَیرِ تَدَبُّرٍ-( تحف العقول : ۲۹ )

 خصوصیت نادان این است که درباره هر کس که با او رفت و آمد مى کند ستم روا دارد، به فرو دستش دراز دستى کند، 

بر بالا دستش گردن فرازى نماید،  

و ناسنجیده و بدون تدبر زبان به گفتار گشاید... 

 

 امام صادق علیه السلام :

مِن أخلاقِ الجاهِلِ الإجابَةُ قَبلَ أنْ یَسمَعَ ، و المُعارَضَةُ قَبلَ أنْ یَفْهَمَ ، و الحُکْمُ بما لا یَعْلَمُ - ( أعلام الدین )

  یکى از خویهاى نادان این است که قبل از شنیدن [ مطلب ] پاسخ مى دهد  

و پیش از آن که [ مقصود گوینده را ] بفهمد به مخالفت بر مى خیزد و ندانسته حکم مى کند.. 

 

امام کاظم علیه السلام :

تَعَجُّبُ الجاهِلِ مِن العاقِلِ أکْثَرُ مِن تَعَجُّبِ العاقِلِ مِن الجاهِلِ .-( بحار الأنوار)

 شگفتىِ نادان از خردمند، بیشتر از شگفتىِ خردمند از نادان است 

 

امام على علیه السلام :

لا تُعادوا ما تَجهَلونَ ؛ فإنَّ أکثرَ العِلمِ فیما لا تَعْرِفونَ .( غرر الحکم )

  با آنچه نمى دانید دشمنى نکنید؛،

زیرا بیشتر دانش در چیزهایى است که شما نمى دانید....

،،،

فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضى‌ إِلَیْکَ وَحْیُهُ

وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً

 

پس برتر و بلند مرتبه است خدا [یِ یگانه] که فرمانروای هستی و حقّ محض است،،

و تو (اى رسول! بر خواندن قرآن بر ایشان) پیش از آنکه وحى آن بر تو رسد، شتاب مکن،،

و بگو: پروردگارا! دانش مرا بیفزای.


اعوذبالله من نفسی و من الشیطان الرجیم

از حضرت امام علی النقی (ع) روایت شده:
بعد از قضیه طوفان روزی شیطان به نزد حضرت نوح (ع) آمد و عرض کرد تو را بر من منت بزرگ است و من قصد دارم آن خدمتی که به من نموده ای را تلافی کنم !
حضرت نوح متاثر شد و پرسیدند من به تو چه خدمتی نموده ام ؟!
عرض کرد من در صدد اغوا و گمراهی مردم بودم تا اینکه آنها را در مرام کفر نگاه دارم تا مرگ گریبان آنها را بگیرد ،، و آنها را با خود وارد جهنم سازم ، ولی می ترسیدم چنانچه ثبات قدم در هدایت مردم داشته باشید آخرالامر بعضی از آنها به تو ایمان آورند و اهل بهشت شوند، ولی در اثر نفرینی که نمودی و از خداوند طوفان طلبیدی خدا طوفان فرستاد تا اینکه تمام مردم را در حال کفر فرا گرفت و آنها را هلاک نمود و وارد جهنم گردیدند.. من فعلا از اغوای آنها راحت گشتم تا اینکه کی دو مرتبه مردمی در عالم پیدا شوند تا خواسته باشم آنها را اغوی نمایم و در عوض این خدمت قصد دارم تو را مطالب نافعه و نصایح شافیه بنمایم !
حضرت نوح متاثر شد و فرمود مرا به نصایح تو ملعون احتیاجی نیست
از طرف حضرت حقتعالی خطاب شد ای نوح (شیطان بر مومنان راستین تسلطی ندارد) به نصائح او گوش ده !
حضرت فرمود بگو چه میخواهی بگویی . شیطان گفت چند صفت در خود راه مده که موجب هلاکت تو میگردد :

   " #تکبر " زیرا تکبر مرا از آن مقام ارجمندیکه داشتم به خاک مذلت افکند و مطرود حق و مستحق لعن او گردانید و اگر من از امر خدا بر سجده وتکریم حضرت آدم تکبر نورزیده بودم و خود را بزرگتر از آن نمی دانستم به این روز ذلت نمی افتادم..

  "#حرص " زیرا حضرت آدم را خداوند تمام نعمتهای بهشتی را در تحت اختیار او قرار داد و فقط به او فرمود از شجره گندم مخور ولکن حرص او را وادار نمود تا اینکه از آن درخت خورد و به او رسید آنچه رسید..

  " #حسد " زیرا حسد وادار نمود قابیل را بر آنکه برادر خود هابیل را بکشد و خود را در اثر این عمل مستحق تابوت جهنم گردانید..

و ای نوح در سه موضع هم به یاد من باش زیرا من در این مواضع نزدیک ترین حالاتم به اولاد آدم و #تسلط م بر آنها از تمام حالات بهتر میباشد !!

1 -در حال #غضب زیرا من دوست دارم اولاد آدم غضب نماید و من در حال غضب آنها را به هر امر فجیعی که وسوسه نمایم امتثال خواهند کرد ..

2 - در موقعیکه خواسته باشی در ما بین مردم #حَکَمی و مصدقی کنی و حکمی را بیان نمایی، زیرا ممکن است یکطرف تصدیق و حکم اولاد تو باشد و طرف دیگر شخص اجنبی و در این صورت هم حکم به حق کردن بسیار مشکل میباشد و من به هر وسیله باشد اولاد آدم را اغوی میکنم و نمی گذارم به حق تصدیق و حکم کند ..

3-  در حالیکه #خلوت_با_نامحرم داشته باشی زیرا خلوت با آنها موجب تسلط من است بر اولاد آدم ،، و کم کسی خلوت با اجنبیه میکند که من او را اغوی نکنم و نفریبم ..
__________
به نقل از کتاب نورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین

 

آیا مراقب نسبتهایی که به دیگران میدهیم هستیم 

از پیامبراکرم (ص) نقل است که فرمود : غیبت آن است که یادکنی برادر خودرا به چیزی که اورا " ناخوش" آید..
شخصی عرض کرد اگر آن صفت دراوباشد چه؟
فرمود : اگر باشد غیبت است وگرنه تهمت (بهتان) است

امام جعفر صادق (علیه السلام )فرمودند:
  اگر کسى سخنى را بر ضد ومنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد ! خداوند او را از #ولایت خود خارج مى کند ،، و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد
من روى على مۆمن روایة یرید بها شینه و هدم مروءته لیسقط من اعین الناس اخرجه الله من ولایته الى ولایة الشیطان ،فلا یقبله الشیطان (الکافی ج2 ص 358)

 وآن کسی که به برادر دینی خودش تهمت بزند، دیگر #حرمتی بین آن دو باقی نمی‌‌ماند..»
«
مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ فِی دِینِهِ فَلَا حُرْمَةَ بَیْنَهُمَا؛ (کافی، ج 7، ص 19)
حضرت اباعبدالله الحسین(ع) همو که جان و آبرو و خانواده خویش را برای حفظ اسلام و جامعه اسلامی فدا کرد در حدیثی، آبروی مؤمن را یکی از حریمهای پنجگانه الهی توصیف کرده و می فرماید:" لِلهِ عَزَّ و جَلَّ فی بِلَادِهِ خَمسٌ حُرَم ؛ حُرمَةٌ رَسولِ اللهِ و حُرمَةُ آلِ الرَّسولِ و حُرمَةُ کِتابِ اللهِ عَزَّ و جَلَّ و حُرمَةُ کَعبَةِ اللهِ و حُرمَةُ المُؤمِنِ "
مملکت خدای عز و جل را پنج حریم است : حرمت پیامبر (ص) و حرمت آل پیامبر و حرمت کتاب خدای عز و جل و حرمت کعبه الهی و حرمت مؤمن

تهمت بدترین نوع دروغ است، زیرا اگر ثابت بشود حرفی که زده راست بوده باز هم غیبت به حساب می‌آید..
حضرت موسی بن عمران می‌‌فرماید: «شیطان به صورت انسان آمد و گفت: موسی! من اگر بخواهم جامعه‌‌ای را ناامن کنم، در آن جامعه تهمت را زیاد می‌‌کنم و برای اینکه بخواهم تهمت را در جامعه زیاد کنم، بستر غبیت را فراهم می‌‌کنم...‼

 


بعضى از خاندان پیامبر (ص) از آن حضرت سؤال کردند که آیا در روز قیامت انسان به یاد دوست صمیمیش میافتد؟
در جواب فرمودند:
سه موقف است که هیچکس در آنها به یاد هیچکس نمى افتد:
اول پاى میزان سنجش اعمال است تا ببیند آیا میزانش سنگین است یا سبک ؟
سپس بر صراط است تا ببیند آیا از آن مى گذرد یا نه ؟
و سپس به هنگامى است که نامه هاى اعمال را به دست انسانها مى دهند تا ببینند آن را به دست راستش مى دهند یا دست چپ ؟
این سه موقف است که در آنها کسى به فکر کسى نیست ،
نه دوست صمیمى ، نه یار مهربان ، نه افراد نزدیک ، نه دوستان مخلص ، نه فرزندان ، و نه پدر و مادر، و این همان است که خداوند متعال مى فرماید:در آن روز هر کدام از آنها وضعى دارد که او را کاملا به خود مشغول میسازد» (لکل امرئ منهم یومئذ شأن یغنیه ...سوره عبس آیه 37).

منبع :«نورالثقلین» جلد 5 صفحه 49.

شیخ عارف عطارنیشابوری که رحمت خداوند بر او باد، بدین فرموده ی خداوند استشهاد کرده است که «لکل امرء یومئذ شأن یغنیه »:
کشتئی آورد در دریا شکست
تخته ای زآن جمله بر بالا نشست
گربه و موشی چو برآن تخته ماند
کارشان با یکدگر ناپخته ماند
نه ز گربه موش را روی گریز
نه به موش آن گربه را چنگال تیز
هردوشان از هول دریای عجب
در تحیر بازمانده خشک لب
در قیامت نیز این غوغا بود
یعنی آن جا نه تو و نه ما بود...

بسم الله الرحمن الرحیم

بعضی (جاهلان منافق و افراد سست ایمان) هستند که دائم نبی خدا را می‌آزارند و می‌گویند: او شخص ساده و زودباوری است !

وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَیَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ ۚ

«أُذُنٌ»به معنی گوش و معمولا مراد شخصی است که هر چیزی را باور کند ! خوش‌باور و دهن‌بین است..

چون رسول اکرم (ص) کمال مهر و رحمت الهی و ستار العیوب بود، بسیاری از خطاها و عذر دروغ مردم را نادیده میگرفت و از آنها میپذیرفت ، و در واقع به رویشان نمی آورد ..تا جاییکه آنها گمان کرده بودند او انسان دهن بینی است که هر چه بگویند وتظاهر کنند او باور میکند!
لذا بعضی سخن چینان ، سخنان حضرت را میشنیدند و نزد منافقان برده و پشت سر او را تمسخر میکردند .. اما جلوی ایشان به گونه ای دیگر رفتار میکردند..در برابر آینه تمام نمای حق ، حماقت خود را به نمایش گذاشته بودند ، یا به عبارتی جلوی قاضی معلق بازی میکردند..
وغافل از اینکه علم ظاهر و باطن عالَم نزد ایشان است ..
،،
در روایات به این صورت آمده که جبرئیل ع نازل شد و پیغمبر (ص) را از حال یکی از آنان آگاه فرمود و پیغمبر (ص) او را احضار فرمود و ما وقع را براى او بیان کردند، اما او منکر شد و قسم یاد کرد که این کار را نکرده است ، پس آنحضرت فرمود: از تو قبول کردم ! برخیز و برو ..
او رفت نزد رفقایش و گفت محمّد «أُذُنٌ» و زود باور است ! خدا باو خبر داد که من نمّامى کردم و اخبار او را بشما میرسانم ، قبول کرد ، من هم گفتم نکردم باز قبول کرد ..
،،
جاهلان ستاریت و رحمت واسعه او را درک نمیکردند و این را به خیال خود زرنگی گذاشته و حمل بر دهن بینی میکردند تا اینکه این آیه نازل شد :

قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَیُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ ۚ
وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
و اینکه به آنها بفهماند این زودباوری با زود باوری وخوش خیالی آنها از زمین تا آسمان تفاوت دارد ..و قلب و آینه زلال او با ساده لوحی که آنها فرض کرده اند یکی نیست..
او علی رغم آگاهی از نفاق باطنی ، قسم و عذر ظاهری آنها را میپذیرد ، به این معنی که چنان خوش قلب است که حتی ایمان ظاهرى و زبانی شما را هم تصدیق میکند! و این به نفع شماست ، اگر بفهمید ...
،،
أُذُنُ در « أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ » به معنای مثبت گوش دهنده آمده 


در ذکر حضرت سیدالشهدا حسین بن علی صلوات الله علیه و اله

سلام بر آن که در راه تو خون جگرها خورد و خون جگرش را بذل کرد تا بندگانت را از نادانی و سردرگمی و گمراهی رهایی بخشد..

حضرت سیدالشهدا علیه السلام در 8 ذی حجه سال 61 قمری پیش از ترک اعمال حج و حرکت به سمت کوفه سخنانی بیان کردند و دلایل و اهداف حرکتشان را برای مردم تبیین کردند و دعوت به یاری نمودند. در میان سخنان ایشان امده است:

... من کان باذلا فینا مهجته، فلیرحل معنا!

ترجمه اجمالی :  هرکس حاضر است در راه ما خون دل بخورد،، با ما همراه شود.. !

مُهْجَة در لغت عربی معنی لطیفی می دهد: خون دل؛ خون جگر ،، و بذل مهجه یعنی خون دل خوردن، یعنی خار در چشم و استخوان در گلو بودن و یعنی ...

امام شرط همراهی را آمادگی برای جان فدا کردن و یا خون دادن (باذلا نفسه و دمه) تعیین نکرده‌اند، بل آنکه مشاهده ظلم و سیاهی و ضلالت کاسه صبرش را لبریز کرده است و برای هدایت بشریت غصه‌دار است در دل این کاروان جا دارد..
به شرط آن‌که این خون دل خوردن منفعلانه نباشد؛ که در اوج تلاش و پویایی رو به جلو حرکت نماید..

در #زیارت_اربعین از قول امام صادق علیه السلام در توصیف ابا عبدالله آمده است:

... بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة!

سیدالشهدا در راه تو خون جگرها خورد و خون دلش را بذل کرد تا بندگانت ( نه فقط شیعیان و یا مسلمانان ، بلکه تمام انسانها!) را از نادانی و سردرگمی و گمراهی رهایی بخشد..
،،
السَّلامُ عَلَى وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ
سلام بر ولىّ خدا و حبیبش،
سلام بر دوست خدا و نجیبش،
سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش،
سلام بر حسین مظلوم شهید،
سلام بر آن دچار گرفتاری ها و کشته اشک ها،،
خدایا من گواهى میدهم که حسین ولىّ تو و فرزند ولىّ تو، و فرزند برگزیده توست ، حسینى که به کرامتت رسیده، او را به شهادت گرامى داشتى، و به خوشبختى اختصاصش دادى، و به پاکى ولادت برگزیدى، و او را آقایى از آقایان، و پیشروى از پیشرویان، و مدافعى از مدافعان حق قرار دادى، و میراث هاى پیامبران را به او عطا فرمودى،
و او را از میان جانشینان حجّت بر بندگانت قرار دادى،، و در دعوتش جای عذرى باقى نگذاشت،، و از خیرخواهى دریغ نورزید،، و جانش را در راه تو بذل کرد، تا بندگانت را از جهالت و سرگردانى گمراهى برهاند،،
درحالی که بر علیه او به کمک هم برخاستند،، کسانیکه دنیا مغرورشان کرد، و بهره واقعى خود را به فرومایه تر و پست تر چیز فروختند،،
و و آخرتشان را به کمترین بها به گردونه فروش گذاشتند،،
تکبّر کردند و خود را در دامن هواى نفس انداختند،،
و تو را و پیامبرت را به خشم آوردند،
(وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ)
و اطاعت کردند از میان بندگانت، اهل شکاف افکنى و نفاق و بارکشان گناهان سنگین، و سزواران آتش را ،،
فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِراً مُحْتَسِباً
پس با آنان در راه تو صابرانه و به حساب تو جهاد کرد، تا در طاعت تو خونش ریخته شد و حریمش مباح گشت،،
خدایا آنان را لعنت کن لعنتى سنگین، و عذابشان کن عذابى دردناک..

گواهى میدهم که خدا وفاکننده است آنچه را به تو وعده داده،، و نابودکننده کسانى را که از یاریات دریغ ورزیدند ،، و عذاب کننده کسانى را که تو را کشتند،،

خداى من تو را شاهد میگیرم که من دوستم با آنان که او را دوست دارند،، و دشمن با آنان که با او دشمنند،،
پدر و مادرم فدایت اى فرزند رسول خدا،،
پس با شمایم نه با دشمنانتان،
درودهاى خدا بر شما و بر ارواح و پیکرهایتان، و بر حاضر و غایبتان، و بر ظاهر و باطنتان، آمین اى پروردگار جهانیان

 

ماجرای امان نامه در کربلا نشان داد ابوالفضائل علیه سلام و #سلطان_وفا و دوستی هم که باشی ، همیشه شیاطین و دشمنانی وسوسه گر تا آخرین لحظه ، برای سست کردن و بازداشتن تو از دین خالص و یاری حق ، تمام تلاش خود را خواهند کرد...

پیشنهاد امنیتی #کاذب و دروغین ! آنهم برای کسی که در #حرم_امن_الهیست و ذوب در عشق و ولایت او !
زهی خیال باطل..
وَإِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ ..﴿۶۲
و اگر بخواهند تو را بفریبند [یارى] خدا براى تو بس است..
،،
«
شمر ملعون به سمت لشکرگاه امام رفت و صدا زد: خواهرزادگان من کجایند؟!
عبد الله و عثمان و جعفر، (فرزندان امام علی علیه‏ السلام که مادرشان ام‏ البنین علیها‏السلام بود) کجایند؟ آنان ساکت ماندند..

امام فرمود: هر چند فاسق است، جوابش دهید ! آنان از دایی‌های شمایند.. صدا زدند چه می‌گویی و چه کار داری؟
فقال: یا بنی أختی أنتم آمنون ، فلا تقتلوا أنفسکم مع أخیکم الحسین و الزموا طاعه أمیر المؤمنین ! یزید بن معاویه،
گفت: خواهرزادگان من! شما در امانید ! خود را با برادرتان حسین به کشتن ندهید. از امیرالمومنین ! یزید بن معاویه اطاعت کنید..

فناداه العبّاس بن علیّ: تبّت یداک یا شمر، لعنک الله و لعن ما جئت به من أمانک هذا، یا عدوّ الله أتأمرنا أن نترک أخانا الحسین ابن فاطمه و ندخل فی طاعه اللّعناء و أولاد اللعّناء،

عباس بن علی (ع) فریاد زد: دستت بریده باد شمر!
لعنت خدا بر تو و بر چنین امان نامه‌ای که آورده‌ای.. ای دشمن خدا ! می‌گویی برادرمان حسین پسرفاطمه را رها کنیم و در اطاعت ملعونان و ملعون‌ زادگان درآییم

فرجع شمر إلی عسکره مغیظا
پس شمر خشمگین و با غیظ به لشکرگاه خود بازگشت..»*
،،

 آرى هر که به #پیمان خود #وفا کند و #پرهیزگارى نماید ، بى‏ تردید خداوند پرهیزگاران را #دوست دارد.
بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ ﴿آل عمران/۷۶

،،
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ سَلَّمَ
السَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
_
*
مقتل الخوارزمی ۱: ۲۴۶، الفتوح لابن اعثم ۵: ۱۰۳، تاریخ الطبری ۳: ۳۱۵، الارشاد: ۲۳۰ مع اختلاف و اختصار، موسوعه کلمات الامام الحسین (ع): ۳۸۹٫


در ذکرتکبر ..
شبی که پیغمبر صلى الله علیه و آله به معراج رفت و همه جا را دید.
صبح آن شب ، شیطان خدمت آن سرور مشرف شد و عرض کرد: یا رسول الله ! شب گذشته که به معراج تشریف بردید، در آسمان چهارم طرف چپ ((بیت المعمور)) منبرى بود، شکسته و سوخته و به رو افتاده آیا شناختى آن منبر را و متوجه شدید که از کیست ؟
آن حضرت فرمودند: آن منبر از کیست ؟
شیطان عرض کرد: آن منبر از من است و صاحب آن بودم !
بالاى آن مى نشستم و ملائکه پاى منبر من حاضر مى شدند، از براى آنها راه بندگى حضرت منان را مى گفتم . ملائکه از عبادت و بندگى من تعجب مى کردند! هر وقت که تسبیح از دستم مى افتاد، چندین هزار ملک بر مى خاستند، تسبیح را مى بوسیدند و به دست من مى دادند. اعتقاد من این بود که خداوند از من بهتر چیزى را خلق نفرموده ؛ ولى یک بار دیدم امر به عکس شد و رانده درگاه او شدم و الان کسى از من بدتر و ملعون تر در درگاه احدیت نیست ..
اى محمد ! مبادا مغرور شوى و تکبر نمایى ، چون هیچ کس از کارهاى الهى آگاه نیست ..

و نیز در ملاقات خود با حضرت یحیى عرض کرد: من جزو ملائکه بودم و چهار هزار سال سرم را از یک سجده بر نداشتم ؛ ولى عاقبتم این شد که از صفوف ملائکه بیرون شدم و مطرود و مردود و ملعون درگاه حق تعالى گردیدم ..
__________________________________________
برگرفته از خزینة الجواهر فی زینة المنابرمرحوم نهاوندى



(امام حسن عسکری علیه السلام(

عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست !
بلکه عبادت ، بسیار " تفکر کردن" " در #امر خداوند " است ..

امر خدا چیست؟!
 وما أمِروا إلا لیعبدوا اللّه ، مُخلِصین له الدین حُنَفاءَ...
در صورتی که ( در کتب آسمانی ) #امر نشده بودند مگر که اللَّه تعالی را به عنوان یگانه معبود خالصانه بپرستند ،، و چیزی را شریک او نسازند..
)
سوره مبارکه بینة /5(
،،
وَلَا یَأْمُرَکُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِکَةَ وَالنَّبِیِّینَ أَرْبَابًا أَیَأْمُرُکُمْ بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿آل عمران/۸۰
و [نیز] شما را امر نخواهد کرد که فرشتگان و پیامبران را به خدایى بگیرید ! آیا پس از آنکه سر به فرمان [ خدا] نهاده‏ ومسلمان شده اید [باز] شما را به کفر امر میکند؟! ..
،
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا ﴿نساء/58
امر خدا به شماست که امانات را به صاحبان آنها رد کنید ،، (و خیانت ! در #امانت نکنید..(،،
و چون میان مردم داورى مى ‏کنید به #عدالت داورى کنید،،
در حقیقت نیکو چیزى است که خدا شما را به آن پند مى‏ دهد ، خدا شنواى بیناست ..
،
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ..(نساء/59(
اى کسانى که ایمان آورده‏ اید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را ...
و...
،،
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ #یَتَفَکَّرُونَ ...
__________________________________________________
امام حسن عسکری علیه السلام:
لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر " فی أمر اللهِ" ؛
-
تحف العقول ص 488 و ص 442Top of Form

Bottom of Form

 

سخنان زیبای امام رضا"ع"
-1
از نشانه‌هاى‌ دین‌ فهمى‌ ، حلم‌ و علم‌ است‌ ، و خاموشى‌ درى‌ از درهاى‌ حکمت‌است‌ . خاموشى‌ و سکوت‌ ، دوستى‌ آور و راهنماى‌ هر کار خیرى‌ است‌
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 469)
-2 
زمانى‌ بر مردم‌ خواهد آمد که‌ در آن‌ عافیت‌ ده‌ جزء است‌ ، که‌ نه‌ جزء آن‌ درکناره‌گیرى‌ از مردم‌ ، و یک‌ جزء آن‌ در خاموشى‌ است‌
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 470)
3-از امام‌ رضا ( ع‌ ) از حقیقت‌ توکل‌ سؤال‌ شد . فرمود : این‌ که‌ جز خدا ازکسى‌ نترسى‌
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 469)
-4 
به‌ راستى‌ که‌ بدترین‌ مردم‌ کسى‌ است‌ که‌ یارى‌اش‌ را ( از مردم‌ ) باز دارد وتنها بخورد و زیر دستش‌ را ازار دهد..(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 472)
-5 
بخیل‌ را آسایشى‌ نیست‌ ، و حسود را خوشى‌ و لذتى‌ نیست‌ ، و زمامدار را وفایى‌ نیست‌ ، و دروغگو را مروت‌ و مردانگى‌ نیست‌
(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 473)
-6
به‌ خداوند خوشبین‌ باش‌ ، زیرا هرکه‌ به‌ خدا خوشبین‌ باشد ، خدا با گمان‌خوش‌ او همراه‌ است‌ ، و هرکه‌ به‌ رزق‌ و روزى‌ اندک‌ خشنود باشد ، خداوند به‌ کردار اندک‌ او خشنود باشد ، و هرکه‌ به‌ اندک‌ از روزى‌ حلال‌ خشنود باشد ، بارش‌ سبک‌ و خانواده‌اش‌ در نعمت‌ باشد و خداوند او را به‌ درد دنیا و دوایش‌ بینا سازد و او را از دنیا به‌ سلامت‌ به‌ دار السلام‌ بهشت‌ رساند



ترکیب بند زیبای «باز این چه شورش است » چگونه سروده شد!؟
__________________
نقل است چون پسر محتشم کاشانی در گذشت مرثیه ای در باره اوگفت،شبی حضرت اسدالله الغالب علی علیه السلام را درخواب دیدفرمود:
ای محتشم برای فرزند خود مرثیه وشعر سرودی ولی چرابرای
قرة العین و نور چشمانم حسین مرثیه نگفتی ؟
صبح که بیدار شددر اندیشه این خواب بود که شبی دیگرباز امیرالمومنین علیه السلام را در خواب دیدکه فرمود:
برای فرزندم حسین مرثیه ای بگو!
عرض کرد فدایت شوم ،چه بگویم ؟فرمودند بگو:
))
باز این چه شورش است که در خلق عالم است ((
بیدار شد مصرع دیگر در خاطرش بود همان ساعت به یمن توجه
شاه اولیاء و از برکت عنایات آن حضرت به سرودن بقیه اشعار ادامه داد تا به این مصرع رسید:
))
هست از ملال گر چه بری ذات ذوالجلال ((

مصرع دیگر به خاطر او نمی رسید ودر ذهن نمی امد،چند روزی بر
این منوال گذشت شبی حضرت قائم علیه السلام را در خواب دید که فرمودند:
بگو:
((او در دل است وهیچ دلی نیست بی ملال ...((
--------------
هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال
او در دلست و هیچ دلی نیست بی ملال

محتشم کاشانی هم‌دوره با پادشاهی شاه طهماسب صفوی در میان شاعران و مرثیه‌سرایان خاندان عصمت،از نام‌آورترین شاعر عاشورایی به شمار می‌رود، به گونه‌ای‌که محرّم با نام محتشم درهم آمیخته است و کتیبه‌های منقش به ترکیب‌بند معروف این شاعر بلند آوازه زینت‌بخش محافل و مجالس سوگواری بوده و به هر مکانی حال و هوای عاشورایی می‌بخشد.
-----------
امام صادق(ع) فرمودند:
«
هیچ کس درباره ما خاندان، شعری نمی‌گوید مگر اینکه (قبل از آن) به سبب روح القدس، تأیید می‌گردد».
مَا قَالَ فِینَا قَائِلٌ بَیْتَ شِعْرٍ حَتَّی یُؤَیَّدَ بِرُوحِ الْقُدُس
وسائل الشیعه، ج14، ص597/ 2

متن کامل شعر محتشم کاشانی

محتشم کاشانی
 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب

کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند

گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین نور مشرقین

پروردهٔ کنار رسول خدا حسین

کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا

در خاک و خون طپیده میدان کربلا

گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست

خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا

نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک

زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا

از آب هم مضایقه کردند کوفیان

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید

خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد

فریاد العطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم

کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد

کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد

کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی

وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی

کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه

سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی

کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت

یک شعلهٔ برق خرمن گردون دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان

سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک

جان جهانیان همه از تن برون شدی

کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست

عالم تمام غرقه دریای خون شدی

گر انتقام آن نفتادی بروز حشر

با این عمل معاملهٔ دهر چون شدی

آل نبی چو دست تظلم برآورند

ارکان عرش را به تلاطم درآورند

برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسلهٔ انبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید

زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود خادمش

اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند

پس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ها

افروختند و در حسن مجتبی زدند

وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود

کندند از مدینه و در کربلا زدند

وز تیشهٔ ستیزه در آن دشت کوفیان

بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند

پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید

بر حلق تشنهٔ خلف مرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان گشوده مو

فریاد بر در حرم کبریا زدند

روح‌الامین نهاده به زانو سر حجاب

تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب

چون خون ز حلق تشنهٔ او بر زمین رسید

جوش از زمین بذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانهٔ ایمان شود خراب

از بس شکستها که به ارکان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند

طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبی رساند

گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد

چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش

از انبیا به حضرت روح‌الامین رسید

کرد این خیال وهم غلط کار، کان غبار

تا دامن جلال جهان آفرین رسید

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال

او در دلست و هیچ دلی نیست بی‌ملال

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند

یک باره بر جریدهٔ رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر

دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین

چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که با کفن خونچکان ز خاک

آل علی چو شعلهٔ آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت

گلگون کفن به عرصهٔ محشر قدم زنند

جمعی که زد بهم صفشان شور کربلا

در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز

آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار

خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن

گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر

افتاد در گمان که قیامت شد آشکار

آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود

شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل

گشتند بی‌عماری و محمل شتر سوار

با آن که سر زد آن عمل از امت نبی

روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار

وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد

نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد

شور و نشور و واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند

هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید

هرجا که بود طایری از آشیان فتاد

شد وحشتی که شور قیامت ز یاد رفت

چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد

بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان

بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی‌اختیار نعرهٔ هذا حسین او

سر زد چنانکه آتش از او در جهان فتاد

پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول

رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست

وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی

دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست

زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقه محیط شهادت که روی دشت

از موج خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فتاده دور از لب فرات

کز خون او زمین شده جیحون حسین توست

این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه

خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالب طپان که چنین مانده بر زمین

شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد

وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کای مونس شکسته دلان حال ما ببین

ما را غریب و بی‌کس و بی‌آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند

در ورطهٔ عقوبت اهل جفا ببین

در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان

واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین

نی نی ورا چو ابر خروشان به کربلا

طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین

تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر

سرهای سروران همه بر نیزه‌ها ببین

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام

یک نیزه‌اش ز دوش مخالف جدا ببین

آن تن که بود پرورشش در کنار تو

غلطان به خاک معرکهٔ کربلا ببین

یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد

کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد

خاموش محتشم که دل سنگ آب شد

بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد

خاموش محتشم که از این حرف سوزناک

مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد

خاموش محتشم که از این شعر خونچکان

در دیده اشگ مستمعان خون ناب شد

خاموش محتشم که از این نظم گریه‌خیز

روی زمین به اشگ جگرگون کباب شد

خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست

دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد

خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب

از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد

خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین

جبریل را ز روی پیمبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد

بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد

ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای

وز کین چها درین ستم آباد کرده‌ای

بر طعنت این بس است که با عترت رسول

بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای

ای زادهٔ زیاد نکرده‌ست هیچ گه

نمرود این عمل که تو شداد کرده‌ای

کام یزید داده‌ای از کشتن حسین

بنگر که را به قتل که دلشاد کرده‌ای

بهر خسی که بار درخت شقاوتست

در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده‌ای

با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو

با مصطفی و حیدر و اولاد کرده‌ای

حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن

آزرده‌اش به خنجر بیداد کرده‌ای

ترسم تو را دمی که به محشر برآورند

از آتش تو دود به محشر درآورند



یا نُورَ الْمُسْتَوْحِشینَ فی الظُّلَمِ

 روایت است که موسی (ع) زمانی که با خدای تعالی تکلم کرد، تا مدت ها سخن هر کس که می شنید، مدهوش همی افتاد !
 و این نیست مگر آن که عشق باعث آید که سخن معشوق بس خوش آیند بود و خوش آیندی سخن غیر او را از دل عاشق بیرون کند ...

(کشکول شیخ بهایی(ره))
==========
اُنس به خداوند با "وحشت" از غیر او، به معنای "نامانوس شدن"(با هرآنچه غیر خدایی است) ملازمه دارد و نیز هر چه که مانع از  خلوت_دل شود،، بر دل سخت سنگینی کند..
امام حسن عسکری علیه السلام می‌فرمایند:
«
من انس بالله ، استوحش من الناس ! و علامه الانس بالله الوحشه من الناس» ؛

  کسی که با خداوند مانوس است از مردم در وحشت است،
و علامت  اُنس به خدا وحشت از مردم است ...
_____________________________
("عدّة الداعی ونجاح الساعی" احمد بن فهد الحلی)


امیرالمومنین علی (علیه السلام می فرمایند :


هرگاه کسی را بیش از قدر و منزلتش بالا بردی، منتظر باش که به همان اندازه تو را پایین آورد !

بسم الله النور

صلوات و درود خدا بر امیر المومنین علی علیه سلام که فرمود:

 و(بدانید) عزم راسخ (وهمت عالی براى رسیدن به اهداف بزرگ) با سورچرانی و سفره هاى رنگین جمع نمیشود ،،

چه بسیار تصمیم‌های محکم روز را ، که خوابِ شبانه ! ، منقضی و باطل میکند،،

و چه بسیار تاریکی‌ها، که یاد همّت‌های بلند را از خاطر محو کرده است...

 خداوند از شما اداى #شکر (نعمات) خویش را مى خواهد ، و امر( و سلطنت خویش) را براى (بهترین) شما باقی نهاده ، و در این سراى آزمایش و آمادگى، در زمانى #محدود به شما #مهلت داده ،، تا در این کارزار و مسابقه ، #گوی_سبقت از یکدیگر بربایید ،،

 حال که چنین است کمرها را محکم ببندید ، و دامنها را به کمر زنید ...

و فرمودند:

 آنچه را که برای تو نافع نیست ، رها کن ،، و به آن مهمی که نجات بخش توست مشغول شو و همت گمار ...

دَع ما لا یَعنِیکَ، وَ اشتَغِل بِمُهِمِّکَ الَّذی یُنجِیکَ

(امیرمومنان علی (علیه السلام)


وَ اللَّهُ مُسْتَأْدِیکُمْ شُکْرَهُ وَ مُوَرِّثُکُمْ أَمْرَهُ، وَ مُمْهِلُکُمْ فِی مِضْمَار مَحْدُود، لِتَتَنَازَعُوا سَبَقَهُ، فَشُدُّوا عُقَدَ الْمَآزِرِ، وَ اطْوُوا فُضُولَ الْخَوَاصِرِ،

وَ لاَ تَجْتَمِعُ عَزِیمَةٌ وَ وَلِیمَةٌ. مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْیَوْمِ، وَ أَمْحَى الظُّلَمَ لِتَذَاکِیرِ الْهِمَمِ!

(نهج البلاغه خطبه 241- * تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 477)

امام صادق (علیه السلام) فرمودند :
أَرْبَعَةُ یَذْهَبْنَ ضَیَاعاً :
مَوَدَّةٌ تَمْنَحُهَا مَنْ لاَ وَفَاءَ لَهُ ،،
وَ مَعْرُوفٌ عِنْدَ مَنْ لاَ یَشْکُرُ لَهُ ،،
وَ عِلْمٌ عِنْدَ مَنْ لاَ اِسْتِمَاعَ لَهُ،،
وَ سِرٌّ تُودِعُهُ عِنْدَ مَنْ لاَ حَصَانَةَ لَهُ...

چهار چیز بیهوده از دست می‌رود:
  مودت و بذل محبت به بی‌وفا،،
  نیکی به شخص ناسپاس،،
  تعلیم به کسی که گوش شنوا ندارد،،
 و سپردن راز به کسی که رازنگهدار نیست.

)الخصال، ج 2، ص 264(



مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ج ۱۵، ص ۲۶۰
عنوان باب : الجزء الخامس عشر > تتمة کتاب النکاح > أَبْوَابُ اَلنَّفَقَاتِ > 16 - بَابُ اِسْتِحْبَابِ اَلْجُودِ وَ اَلسَّخَاءِ
معصوم : پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

 اَلْقُطْبُ اَلرَّاوَنْدِیُّ فِی  لُبِّ اَللُّبَابِ :  وَ سُئِلَ  رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَنِ اَلْقَلْبِ اَلسَّلِیمِ فَقَالَ هَذَا قَلْبُ مَنْ لاَ یَدْخُلُ  اَلْجَنَّةَ بِکَثْرَةِ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصِّیَامِ وَ لَکِنْ یَدْخُلُهَا بِرَحْمَةِ اَللَّهِ وَ سَلاَمَةِ اَلصَّدْرِ وَ سَخَاوَةِ اَلنَّفْسِ وَ اَلشَّفَقَةِ عَلَى  اَلْمُسْلِمِینَ  .

‍ پیامبر اسلام(ص)
 
 از رسول خدا(ص) در باره "قلب سلیم" سؤال شد، ایشان فرمودند: آن قلب کسی است که به خاطر کثرت نماز و روزه اش به بهشت نمی رود بلکه به خاطر رحمت الهی، سینه ی پاک، شخصیت سخاوتمند و خیرخواهی اش برای مسلمین به بهشت داخل می شود.


https://s22.picofile.com/file/8447655000/15666_hou1547.jpg


شاه مردان مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

اَلدُّنْیَا خُلِقَتْ لِغَیْرِهَا وَ لَمْ تُخْلَقْ لِنَفْسِهَا

دنیا براى رسیدن به آخرت آفریده شد، نه براى رسیدن به خود

نهج البلاغه

حکمت۴۶۳

 

رسول اکرم صلى الله علیه و آله : هر که تجارت می کند باید از پنج چیز دوری گزیند و گرنه اصلا خرید و فروش نکند: ربا، قسم خوردن، کتمان عیب، تعریف از کالایی که می فروشد و بدگویی از کالایی که می خرد

مَن باعَ وَ اشتَرَی فَلیَحفَظ خَمسَ خِصال وَ إلّا فَلا یَشتَرینَّ وَ لَا یَبیعَنَّ: ألرِّبا وَ الحَلفَ وَ کِتمانَ العَیبِ وَ الحَمدَ إذا باع وَ الذَّمَّ إذا اشتَرَی.

من لا یحضره الفقیه  ج 3 ، ص 194 ، ح 3727

 https://s22.picofile.com/file/8447655018/185421135_parsnaz_com.jpg

امام صادق علیه السلام: شش (صفت) در مؤمن نیست: سخت گیرى، بى خیرى، حسادت، لجاجت، دروغگویى و تجاوز.

سِتَّةٌ لاتَکونُ فِى المُؤمِنِ: اَلعُسرُ وَ النَّکَهُ وَ الحَسَدُ و َاللَّجاجَةُ وَ الکَذِبُ وَ البَغىُ؛

(تحف العقول، ص377)

https://s23.picofile.com/file/8447654968/2_1_300x295.jpg

امام باقر علیه السلام: مَثَلِ حریص به دنیا، مثل کرم ابریشم است که هر چه بیشتر دور خود ببافد خارج شدن از پیله بر او سخت تر مى شود تا آن که از غصه مى میرد.

مَثَلُ الحَریصِ عَلَى الدُّنیا مِثلُ دودَةِ القَزِّ: کُلَّمَا ازدادَت مِنَ القَزِّ عَلى نَفسِها لَفّا کانَ أَبعَدَ لَها مِنَ الخُروجِ، حَتّى تَموتَ غَمّا؛

(نهج البلاغه، خطبه 192)

https://s23.picofile.com/file/8447654984/55.jpg

امام هادى علیه السلام:  به راستى که حرام، افزایش نمى  یابد و اگر افزایش یابد، برکتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه  اى به سوى آتش خواهد بود.

اِنَّ الحَرامَ لا یَنمى وَ اِن نَمى لا یُبارَکُ لَهُ فیهِ وَ ما اَنفَقَهُ لَم یُؤجَر عَلَیهِ وَ ما خَلَّـفَهُ کانَ زادَهُ اِلَى النّارِ؛

کافى(ط-الاسلامیه) ج 5، ص 125، ح 7

 https://s22.picofile.com/file/8447655050/fateme.jpg

پیامبر اکرم صلى الله  علیه  و  آله : آیا شما را از کم شباهت ترینتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض کردند: چرا، اى رسول خدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرم، بخیل، متکبر، کینه توز، حسود، سنگدل، کسى که هیچ امیدى به خیرش و امانى از شرش نیست.

اَلا اُخْبِرُکُمْ بِاَبْعَدِکُمْ مِنّى شَبَها؟ قَالُوا: بَلى یا رَسولَ اللّه ِ. قالَ: اَلْفاحِشُ الْمُتَفَحِّشُ الْبَذى ءُ، اَلْبَخِیلُ، اَلْمُخْتَالُ، اَلْحَقودُ، اَلْحَسُودُ، اَلْقاسِى الْقَلْبِ، اَلْبَعِیدُ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ یُرْجى، غَیْرُ المَاْمونِ مِنْ کُلِّ شَرٍّ یُتَّقى؛

الکافى(ط-الاسلامیه)، ج 2، ص 291

https://s7.picofile.com/file/8377391592/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B11.jpg

امیر المومنین علیه السلام : هدایای  کارگزاران (و کارمندان) غلول است(غَلُول در لغت به معنی خیانت است.)

هدایا العمّال غلول

لسان العرب ج۱۱، ص۴۹۹

https://s6.picofile.com/file/8378208134/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_1.jpg


امام صادق علیه السلام : تقواى الهى پیشه کنید و امانت را به کسى که شما را امین دانسته است، باز گردانید، زیرا حتّى اگر قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام امانتى را به من بسپرد هر آینه آن را به او بر مى گردانم.

اِتَّقُوا اللّه ، وَعَلَیکُم بِأَداءِ المانَةِ إِلى مَنِ ائتَمَنَکُم فَلَو أَنَّ قاتِلَ أَمیرِالمُؤمِنینَ علیه السلام ائتَمَنَنى عَلى أَمانَةٍ لأَدَّیتُها إِلَیهِ؛

امالى صدوق، ص318

https://s6.picofile.com/file/8382921268/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86_%D9%88_%D8%A2%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86.jpg

رسول اکرم صلى الله علیه و آله : هر کس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نکند، دروغ نگوید، خلف وعده ننماید، جوانمردیش کامل، عدالتش آشکار، برادرى با او واجب و غیبتش حرام است.

مَن عامَلَ النّاسَ فَلَم یَظلِمهُم و َحَدَّثَهُم فَلَم یَکذِبهُم وَ وَعَدَهُم فَلَم یَخلفهُم فَهُوَ مِمَّن کَمُلَت مُرُوَّتُهُ و َظَهَرَت عَدالَتُهُ و َوَجَبَت اُخُوَّتُهُ وَ حَرُمَت غیبَتُهُ؛

عیون اخبار الرضا ج2 ، ص30 - نهج الفصاحه ص725 ، ح2762

 https://s7.picofile.com/file/8378208192/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7_4.jpg

رسول اکرم صلى الله علیه و آله : یا على: به خانواده خود خدمت نمى کند مگر صدّیق یا شهید یا مردى که خداوند خیر دنیا و آخرت را براى او مى خواهد.

یا على: لا یَخدِمُ العِیالَ إلاّ صِدّیقٌ أَو شَهیدٌ أَو رَجُلٌ یُریدُ اللّه  بِهِ خَیرَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ؛

جامع الاخبار(شعیری) ص103

 https://s6.picofile.com/file/8378208284/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7_%D8%B9%D9%84%DB%8C_3.jpg

پیامبر صلى الله علیه و آله: سه چیز است که در هر کس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج و عمره کند و بگوید من مسلمانم، کسى که هنگام سخن گفتن دروغ بگوید و وقتى که وعده دهد تخلف نماید و چون امانت بگیرد، خیانت نماید.

ثَلاثٌ مَن کُنَّ فیهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ اِن صامَ وَ صَلّى وَحَجَّ وَاعتَمَرَ وَقالَ «اِنّى مُسلِمٌ» مَن اِذا حَدَّثَ کَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِذَا ائتُمِنَ خانَ؛

(نهج الفصاحه، ح 1280)

https://s7.picofile.com/file/8378208400/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D9%86%D8%A8%D9%88%DB%8C.jpg

پیامبر صلى  الله  علیه  و  آله : پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشکار، گذشت از کسى که به من ظلم نموده، بخشش به کسى که مرا محروم کرده، رابطه با کسى که با من قطع رابطه کرده، و سکوتم همراه با تفکّر و نگاهم براى عبرت باشد.

 اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِخلاصِ فِى السِّرِّ وَ العَلانیَةِ وَ اَن اَعفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَن قَطَعَنى و اَن یَکونَ صَمتى فِکرا وَ نَظَرى عِبَرا؛

کنزالفوائد ج2 ، ص11

https://s6.picofile.com/file/8378208334/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D9%86%D8%A8%D9%88%DB%8C_1.jpg

امام صادق علیه السلام: هر گاه گناهان بنده ای زیاد شود و عملی که آن گناهان را بپوشاند، نداشته باشد، خداوند او را به غم و اندوه مبتلا کند، تا کفاره گناهانش شود.

إنَّ العَبدَ إذا کَثُرَت ذُنُوبُهُ وَ لَم یَکُن عِندَهُ مِنَ العَمَلِ مَا یُکَفِّرُهَا ابتَلَاهُ بِالحُزنِ لِیُکَفِّرُهَا.

اصول کافی(ط-الاسلامیه) ج2 ، ص 444 ، باب تعجیل عقوبه الذنب، حدیث 2

 https://s7.picofile.com/file/8378208350/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D9%86%D8%A8%D9%88%DB%8C_2.jpg

امام على علیه  السلام : در وصف پرهیزگاران، مى فرماید: اگر از کسى دورى مى کند، به خاطر دنیاگریزى و پاکدامنى است و اگر به کسى نزدیک مى شود، از سر خوشخویى و مهربانى است، نه دورى کردنش از روى تکبر و نخوت است و نه نزدیک شدنش از روى مکر و فریب.

فى صِفَةِ المُتَّقینَ ـ : بُعدُهُ عَمَّن تَباعَدَعَنهُ زُهدٌ وَنَزاهَةٌ وَدُنُوُّهُ مِمَّن دَنا مِنهُ لینٌ وَرَحمَةٌ لَیسَ تَباعُدُهُ بِکِبرٍ وَعَظَمَةٍ وَلا دُنُوُّهُ بِمَکرٍ وَخَدیعَةٍ؛

نهج البلاغه، خطبه 193

https://s6.picofile.com/file/8378208392/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D9%86%D8%A8%D9%88%DB%8C_3.jpg

پیامبر صلی الله علیه و آله : عدالت نیکو است اما از دولتمردان نیکوتر، سخاوت نیکو است اما از ثروتمندان نیکوتر؛ تقوا نیکو است اما از علما نیکوتر؛ صبر نیکو است اما از فقرا نیکوتر، توبه نیکو است اما از جوانان نیکوتر و حیا نیکو است اما از زنان نیکوتر.

 اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَلکِنْ فِى الاُْمَراءِ اَحْسَنُ، وَ السَّخاءُ حَسَنٌ وَلکِنْ فِى الاَْغْنیاءِ اَحْسَنُ، اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَلکِنْ فِى الْعُلَماءِ اَحْسَنُ، اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَلکِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ، اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَلکِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ، اَلْحَیاءُ حَسَنٌ وَلکِنْ فِى النِّساءِ اَحْسَنُ؛

نهج الفصاحه، ح 2006


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد