ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
مراتب موت ارادی به بیان حضرت شاه نعمت الله ولی کرمانی
1- توبه :
توبه کن از دنیا و لذات آن تا در آیی در بهشت جاودان
توبه را سه مرتبه است عام ، خاص و خاص الخاص .:
و اما توبه خاص الخاص عبارتست از مراجعت به حضرت عزت به عین ارادت ، چناکه در موت حقیقی مراجعت است به غیر ارادت .
و ترگ جمیع معاصی و ذنوب کردن و ذنوب و گناه آن است که ترا محجوب می گرداند از خدای تعالی از همه مراتب دنیا و عقبی .
و ترگ جمیع معاصی و ذنوب کردن از برای خاص الخاص واجب است که ترک محبت غیر محبوب کند به عشق مطلوب چه اگر همه وجود او باشد . که فرمودند : وجودک ذنب لایقاس به ذنب .. یعنی وجود تو گناهی یست که هیچ گناهی با حدش نرسد .
بشنو زمن ای یار گذرکن زمناهی رو توبه کن از خویش که یک باره گناهی
2- زهد :
و زاهد پرهیزکار باید بیرون آید خلوت خانه لذت جسمانی و تزهد نماید از متاع دنیایی چنانکه در هنگام موت اضطراری .
وحقیقت زهد آنست که تزهد نمایی به اراده از دنیا و اخرت .
3-توکل :
4- قناعت :
قناعت کن زدون حق و گرنه دون دنیایی مخواه از غیر او چیزی اگر تو مرد دانایی
الا بقدر ما لابد از برای قوت طاعت
5- عزلت :
6- مداومت ذکر:
7- توجه :
کلی زسر وجود برخیز و آنگاه توجهی بحق کن
و اگر مقامات انبیا و اولیا بر تو عرض کنند التفات نباید نمود حتی لحظه ای به اعراض از معبود .
ما را به غیر او نبود التفات هیچ زیرا که نیست جز کرم او نجات هیچ
8- صبر :
الصبر حبس النفس عن الشکوی بغیر الله لا الی الله
و شکایت بر سه وجه است :
اول شکایت از حبیب به غیر حبیب و آن اقتضای بیزاری می کند از یاری.
دوم شکایت از غیر حبیب نزد حبیب و آن شرک است در محبت حبیب
سوم شکایت از دوست پیش دوست و ان عین توحید و محض تفرید است .
9-مراقبت :
باید حول و قوت و قدرت از خود بیرون کند همچون موت
10- رضا :
که هرچه آن خسرو کند شیرین بود
و رضا بیرون آمدن است از رضای نفس خود و در آمدن در رضای خدای تعالی به تسلیم احکام ازلیت و تفیض امور کلی و جزوی به حضرت مقدر تقدیر و تدبیر ابدیت بلا اعراض و اعتراض و بدان که رضا ترک اعتراض است بر افعال و اقوال محبوب و با ژاکی نفس بقضائه و قدره .
ازکوچه اعتراض دیگر مگذر بشین بسرکوی رضا باقی عمر
بیا و ترک رضا و مراد خویش بگو بدان صفت که رضایت رضای او باشد
که فرمود : رضی الله عنهم و رضو اعنه
و شیر مردی که از اوصاف ظلمانیت مرده شود حی غفور به هدایت نامحصور و به نور عنایت نامتناهی اورا زنده گرداند.
چون زنده شود زندگیش اوباشد والله بخدا که مرد نیکو باشد